آرامش پس از طوفان مرکز اسناد به چه قیمتی حاصل شد؟
گزارش ویژه هنرنیوز از فرجام مرکز اسناد میراث فرهنگی؛
آرامش پس از طوفان مرکز اسناد به چه قیمتی حاصل شد؟
درحالی قرار است سازمان میراث فرهنگی در آخرین روزهای فروردین ۹۳ بازگشت مرکز اسناد و کتابخانه را به موطن اصلی خود جشن بگیرد که مرداد سال ۸۹ هر چه کارکنان سعی کردند مراتب اعتراض خود را از انتقال پژوهشگاه و مرکز اسناد به شیراز به گوش نمایندگان مجلس و دیوان عدالت اداری برسانند راه به جایی نبردند.
 
تاريخ : شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۵۲

مریم اطیابی - به گزارش هنرنیوز، همانطور که پیش بینی شده بود زلزله در تهران رخ داد. اما نه در همه شهر در سازمان میراث فرهنگی! آن هم نه ۷ ریشتر و ۹ ریشتر ... زلزله‌ای به وسعت نابودی تاریخ فرهنگی – معنوی یک ملت! واکنش کارمندان سازمان میراث فرهنگی اعتراض و تحصن جلوی مجلس شورای اسلامی و نوشتن نامه به دیوان عدالت اداری بود و واکنش مسئولان ذی ربط در سه قوه مجریه، مقننه و قضاییه، سکوت بود!
 



البته به گزارش مهر مورخ شنبه ۲ مرداد ۸۹ رییس میراث فرهنگی وقت در پاسخ به اعتراضات اعلام کرده بود که شاید در این بین یکی هم مشکل خانوادگی در این جریان پیدا کند اما به‌ خاطر یک بی‌نماز که نمی‌توان در مسجد را بست! و البته وی به مجردین معاونت‌ها هم یک ماه فرصت داده بود تا ازدواج کنند و با لباس سفید عروسی و کت و شلوار دامادی راهی استان‌های دیگر شوند چرا که به گفته وی سازمانها در هیچ جای دنیا خود را با کارمندانشان هماهنگ نمی‌کنند! و البته راهکار پیشنهادی او برای کارمندان معترض در صورت وفق ندادن خود با شرایط، استعفا بود!

اما امروز پس از گذشت ۴ سال هم تمامی بی‌نمازان به تهران بازگشتند و هم حافظه تاریخی یک کشور بار کامیون‌ها راهی ارگ آزادی شده است! 

حالا بخش‌های مختلف مرکز اسناد و کتابخانه با همت ملیحه مهدی‌آبادی- سرپرست این بخش- و همکارانش سر و سامان گرفته است. اما شنیدن داستان چشم‌های پرآب این مرکز و کارکنانش در نوع خود شاهنامه‌ای است. 



بخش دیداری – شنیداری این مرکز شامل کاست‌های مردم شناسی، فیلم‌های ویدئوییVHS، اسلایدها، CD ها و نگاتیوها است که پرونده‌های نوشتاری آنها در بخش دیگری نگهداری می‌شود. تعداد اسناد دیداری – شنیداری نامشخص است. فهیمه رجبی کارشناس این بخش توضیح می‌دهد:« .تعدادی فیلم و cd و اسلاید و ... با کارتن آمده و نمی‌دانیم محتویات آنها چیست؟ باید تک تک آنها بازبینی شود. محتوای برخی فیلم‌های ویدئویی هم نامشخص است. تعدادی نگاتیو‌های شیشه‌ای هم شکسته ، بعضی فیلم ها نیز نیاز به مرمت جدی دارند.»
مهدی آبادی در این‌باره می‌گوید:« این وسایل را هنگام انتقال به شیراز یکباره داخل کارتن ریختند و بردند. بنابراین اکنون نیز به همان حالت، نامنظم است. هرچند برخی از آنها هم به صورت تصادفی ممکن است درست کنار هم در یک کارتن چیده شده باشند اما در کل این طبقه‌بندی و ارتباطات به طور کامل از بین رفته است. حتا ممکن است برخی حلقه فیلم‌ها در قاب‌های خودشان نباشند و برچسب روی قاب مربوط به فیلم دیگری باشد.» 



مجموعه‌های این بخش شامل هولتسر(ارنست هولتسرمولف كتاب «هزار جلوه‏ی زندگی»)، حاکمی (باستان‌شناس معروف) و رستمی است. مهدی‌آبادی این احتمال را می‌دهد که برخی از اسناد دیداری- شنیداری در این جا به جایی‌ها آسیب دیده باشند البته تا زمانی که محتویاتشان کامل بررسی نشود میزان خسارت وارده مشخص نیست.
از سویی اسلایدها باید کد بخورد و داخل آلبوم‌ها برود. تنها مجموعه حاکمی بیش از ۴۰۰۰ اسلاید دارد. نگاتیو‌ها هم شامل دو دسته مردم شناسی و آثار تاریخی است.

فیلم‌ها چه زمانی اکران می‌شوند؟ 

مهدی آبادی درباره فیلم‌ها هم می‌گوید:«هر فیلم VHS برای نچسبیدن و غبار نگرفتن باید سالی یکبار باز بینی شود. بهترین شرایط تبدیل این فیلم‌ها به فایل‌های دیجیتالی است تا یک نسخه دیگر از آنها تهیه شود. پیش‌تر موزه سینما گفته بود هر دستگاهی که برای دیدن این فیلم‌ها لازم باشد در اختیارمان می‌گذارد اما در عین حال باید فرصت و بودجه هم داشته باشیم.» 


جواد صالحی- یکی از کارشناسان
این بخش هم خاطر نشان می‌کند که پیش از انتقال به شیراز حدود ۱۵- ۱۶ حلقه فیلم تبدیل به CD شده که اکنون برخی از آنها به سختی پیدا شده است. 

مهدی آبادی درباره دیدن فیلم‌های قدیمی با دستگاه‌های مخصوص توضیح می‌دهد:« باید با همکاری صدا و سیما یا وزارت فرهنگ و ارشاد و مجموعه‌هایی که می‌توانند در این زمینه به ما یاری برسانند این طرح ضروری عملی شود.» 



از ۲۳ آذر، هشت روز کاری زمان برده تا این بخش اسناد سامان بگیرد. صالحی می‌گوید:« ما یک آمار کلی داریم که باید این بخش با آن مقایسه شود. اکنون فقط اسناد جاگذاری شده‌اند چرا که آمارگیری زمان‌بر است. در این جا به جایی‌ها فهرست‌ها، CD ها ، اسکن‌ها به هم ریخته و ما تکه تکه آنها را پیدا می‌کردیم.»

وقتی فیلم و اسلاید و سند شبیه آجر می‌شود

مهدی آبادی درباره گم شدن اسناد و چگونگی بازیابی آنها اظهار می‌کند:« باید مانند گذشته هر استان و پایگاهی موظف شود از هر سند تولید شده یک نسخه به مرکز اسناد جهت ارتقا و گسترش این مرکز ارائه کند.همچنین هرچند من و همکارانم دلنگران اسناد بودیم اما با آمدن کارتن‌ها متوجه شدیم احتمال گم شدن این اسناد خیلی کمتر از آن است که قبلا اعلام شده بود(۴۷ هزار سند). آسیب‌های وارده هم یک دلیل هم بیشتر ندارد. در هنگام جا به جایی تمام کارکنان اینجا را بیرون کرده و از خارج سازمان برای انتقال اسناد کارگر آوردند. آنها نیز اسناد را با پاره‌های آجر یکی فرض کرده هر آنچه که بوده بدون نظم و ترتیب، تطبیق با فهرست، کد و برچسب داخل کارتن ریختند و راهی شیراز شدند. 


روح گدار می‌لرزد
نور بخش نگهداری اسناد نوشتاری کم است. محلی هم برای استراحت کارشناسان تعبیه نشده است. شاید به غیر از کارکنان مرکز اسناد کس دیگری حاضر نباشد با این شرایط کار کند. آنها روزهایی را به یاد می‌آورند که همه چیز مرتب سر جای خودش بود و در فکر طرح‌هایی جدید بودند اما اکنون طبقه‌بندی هر سند ساعت‌ها وقت آنها را می‌گیرد. هر چند در وهله نخست شاید این موضوعات به چشم نیاید اما وقتی قرار باشد ساعت‌ها زمان بگذاری تا خرابکاری عده‌ای نامتخصص عجول را که حتا نامه‌نگاری‌ها متخصصان میراث فرهنگی هم نتوانست آنها را از برپا کردن چنین طوفانی منصرف کند، به سامان برسانی و سعی کنی غبار اضطراب و دوری را از روی اسناد پاک کرده، ساعت‌ها بین ریلها در رفت و آمد باشی تا اسناد در مأمن خود جا بگیرند، آن وقت مهمترین موضوعات همین کمبود جا و نور می‌شود. مخصوصاً که بخشی از مرکز اسناد اکنون در اختیار قسمت ثبت آثار است و جای مرکز اسناد تنگ‌تر شده تا قلب فشرده‌اش فشار بیشتری را متحمل شود.
 



اسناد راکد باستان‌شناسی شامل نامه‌نگاری‌ها و دستخط‌ها و مکاتبات از آندره گدار، گیرشمن، پوپ تا نامه‌نگاری‌های بعدی است. به عبارتی مکاتباتی از سال ۱۲۹۰ تا کنون. در این اسناد که مربوط به تمام استان‌هاست فهرست اشیا حفاری، این که چه بوده، از کجا کشف شده، به کجا رفته، چه کسی با کاوش موافقت کرده، حفاری‌های تجاری و پرونده اداره عتیقات... آمده است.
 



کارشناس این بخش می‌گوید:« این اسناد در کارتن‌هایی بود که روی اسناد کد خورده و روی کارتن‌ها تاریخ‌ قید شده بود مثلاً اسناد سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۱ اما اکنون به دلیل آن که کارتن‌ها یکبار در شیراز صرفاً برای نمایش باز شده و محتویات آنها بیرون آمده و خود کارتن‌ها دور ریخته شده ، بایدساعت‌ها وقت گذاشت تا بدانیم این اسناد به هم ریخته برای چه دوره‌ای و متعلق به چه اثری است، چرا که علاوه بر برچسب اسناد، کد کارتن‌ها نیز کنده شده بنابراین تطبیق با فهرست مدت‌ها زمان می‌برد.»

او با اشاره به این که پیش از رفتن به شیراز ۹۸۸۳پرونده مرتب شده بود، ادامه می‌دهد:«. ۴۰ سال که از نامه‌نگاری اداری بگذرد یعنی کسی با این اسناد کاری ندارد و جزو اسناد راکد محسوب می‌شود. این اسناد تاریخی است و برای پژوهشگران مفید است . البته پس از مرتب شدن باید از این اسناد اسکن گرفت. هنوز آماری از تعداد اسناد گم شده احتمالی در این بخش نداریم.»

وای به روزی که ...

نقشه‌های اوزالیدی توجه مرا را جلب می‌کند. راستی از نقشه‌ها چیزی گم شده است؟ کارشناس توضیح می‌دهد:« نقشه‌ها باگیره‌های مخصوص آویزان می‌شوند اما اینقدر برای انتقال عجله داشتند که گیره‌ها را باز نکردند و نقشه‌ها را همینطور با گیره بردند. این کار سبب پارگی نقشه‌ها شده علاوه بر این نقشه‌های سالم هم سه سال لوله بوده که باید مدتها پهن باشند تا از این حالت در بیایند.»

 

 

وقتی می‌پرسم درباره نقشه‌های مفقودی و آسیب دیده چه می‌کنید؟ در پاسخ می‌گوید:« تک تک نقشه‌ها را جستجو می‌کنیم اگر در پایگاه دیجیتالی ما ( نقش جهان) موجود باشد که می‌شود آن را تکرار کرد، اگر موجود نباشد همین نقشه‌ها را تا آنجا که می توان ترمیم می‌کنیم. آنهایی هم که کلاً مفقود شده باشند و هیچ سرنخی در پایگاه از آنها نباشد دیگر نمی‌توان برایشان کاری کرد. 

علاوه بر نقشه‌های اوزالید نقشه‌های کالک و پوستی هم موجود است. نقشه‌ها به لحاظ جنس و سایز متفاوتند. یکی دیگر از کارشناسان می‌گوید:« هر چقدر به اقای خوشنویس- ریاست وقت پژوهشگاه میراث فرهنگی – التماس کردیم فایده‌ای نداشت. حتا بقایی راضی شده بود اما خوشنویس دستور داد باید اسناد منتقل شود
اسنادی که قارچ می‌گیرند 

بخش مردم‌شناسی و پرونده ثبت اسناد نیز همین مشکل را دارند. فیش‌ها و اسلایدهای آنها با باستان‌شناسی ادغام شده و نرگس امیری ساعت‌ها وقت گذاشته تا اسلاید تپه‌ها، محوطه‌ها، بناها و... را تفکیک کند. گزارشات و عکس‌ها، فیش‌های مردم‌شناسی، طرح‌های پژوهشی، فیش‌برداری‌ها از کتاب‌ها،عکس‌های خانه‌های تاریخی که برخی دیگر حتا وجود خارجی ندارند و باید به تفکیک درآلبوم چیده شوند. تمام اینها کار کارشناسان مرکز اسناد را چند برابر کرده است. 

کدها و برچسبهای کنده شده

گلناز بلوچ -کارشناس ارشد پژوهش هنر- هم توضیح می‌دهد:«پیش از رفتن به شیراز ۷۶۴۰ سند ثبتی در اینجا ساماندهی شده بود اما هنگام بازگشت بیش از ۳۱ هزار سند ثبتی تهیه شده که ساماندهی آنها با این وقفه طولانی شده است. این درحالی است که برخی از اسناد قارچ گرفته بود و ما در ابتدای امر، سم زدایی کردیم.» 

جگر زلیخا

شهرزاد علیپور- امین اموال و مسئول بخش کتابخانه-
نیز مجبور به سه باره کاری شده است چرا که یک بار لیست کتابها را در دروان پیش از انتقال تهیه کرده، یکبار وقتی کتابها در سال ۹۲ به پژوهشگاه انتقال یافتند و اکنون در مرکز اسناد. 

او می‌گوید:«هرچقدر تلاش کنیم باز هم چیزی ته دلم می‌گوید این کتابخانه مثل قبل نخواهد شد.»

 

نور این قسمت هم کم است مضاف بر این که به جای قفسه کتاب از ریل‌های اسناد باید برای چیدن کتاب‌ها بهره برده شده که چرخاندن ریلها کار دشواری است. مکانی هم برای نشستن و مطالعه کردن وجود ندارد.
علیپور از روزهای سختی که بر او، خانواده و همکارانش گذشته و از اعتراضاتشان به دیوان عدالت اداری و مجلس سخن می‌گوید. از استرس‌ها و اخبار ضد و نقیض گم شدن اسناد و کتابها

او ادامه می‌دهد:« وقتی اسناد بازگشت ما با چیزی شبیه جگر زلیخا رو به رو شدیم خودمان هم باور نمی‌کردیم اسناد موجود باشند. اما به نظر نمی‌رسد آن رقم اعلامی توسط رسانه‌ها گم شده باشد اما تعداد اسناد اسیب دیده زیاد است. هر چند لیستی از اموال هنگام انتقال تهیه نشده چون هیچکدام از ما هنگام انتقال حضور نداشتیم اما طبق آمار تا سال ۸۸ تعداد کتاب‌های این مرکز ۴۵ هزار جلد بوده و ۲۰۰۰ کتاب چاپ افست و خطی هم داریم که به دلیل کمبود جا فعلاً به این مرکز منتقل نشده‌اند.»
کد خبر: 70474
Share/Save/Bookmark
نظرات : ۱
سیاوش آریا : 
با درود. تنها می توان گفت که شوربختم از این همه بی تدبیری!
ویک نکته، آیا براستی با کسانی که اسناد فرهنگی یک کشور را به نابودی کشاندند چه برخوردی خواهد شد؟
مجلس و دولت باید پاسخ گو و دولت تازه پی گیر باشد وگرنه...
نیاید روزی ایران که ویران بینمت!
۱۳۹۳-۰۱-۲۳ ۲۲:۲۲:۱۴