شعر کودک در ایران، بزرگسالانه است
بررسی وضعیت شعر کودک با مروری بر نظرات دکتر پروین سلاجقه؛
شعر کودک در ایران، بزرگسالانه است
سالهاست که در حوزه ادبیات کودک با اثر متفاوت و تازه ای روبه رو نیستیم. این مسئله سبب شده است کودکان علاقه ای به کتاب نداشته باشند و والدین آنها نیز نمتوانند کتابی درخور برای کودکشان پیدا کنند.
 
تاريخ : چهارشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۵۸
به گزارش هنرنیوز، محدود شدن ادبیات کودک به تعدادی آثار فاخر در گذشته و عدم بهره گیری از فضای خلاقانه برای آفرینش آثار تازه دلایل مختلفی دارد. اگرچه بخش مهمی از آن به شرایط اقتصادی مرتبط است اما این همه موضوع نیست بلکه اساسا لازم است مطالعاتی بنیادی درباره هویت این گونه ادبی در ایران صورت گیرد و پرسشهایی مطرح شود که به فراخور آنها، پاسخ های کاربردی فراهم شود.

مهمترین پرسش هایی که در این ارتباط می توان مطرح کرد عبارت است از؛ شعر کودک و نوجوان امروز ایران را در چند زمینه می‌توانیم مورد مطالعه قرار دهیم؟ چیزی به عنوان شعر کودک و نوجوان وجود دارد؟ ما استقلالی برای این گونه ادبی قائل هستیم؟ با توجه به این که اولین تپش‌های مدرنیسم در ایران آغاز شده است می‌توانیم به ادبیات کودک و نوجوان به عنوان یک مفهوم مدرن نگاه کنیم؟ این مطالعات می‌تواند در دو زمینه صورت گیرد، اول تلاش‌هایی که تا به حال برای اعلام موجودیت آن صورت گرفته است و دیگر آن که فرایندی که در زمینه رشد و تحول ادبیات کودک و به ویژه شعر کودک، در نظر گرفته شده، چگونه فرایندی است؟

کودک مجزا از شعری است که برای کودک سروده می‌شود، این یک بحث بنیادین و دارای اعتبار است، چراکه، تعلق شعر کودک، به احساس، اندیشه، عاطفه، ذهن و زبان مخاطبانش از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، این مبحث می‌تواند به کلی موجودیت ادبیات کودک را تحت تاثیر قرار دهد. از آن‌جا که شعر کودک را بزرگسالان می‌سرایند، توانایی این افراد در ارتباط‌گیری با فضای ذهنی کودکان و نوجوانان و ایجاد کنش ذهنی مناسب با آنان و توانایی بازتاب احساسات، عواطف و جهان‌های فکری‌شان، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در مباحث روانکاوی مقوله‌ای تحت عنوان کودک درون، مورد بحث قرار می‌گیرد، پر واضح است که شاعر بزرگسال از کودکی خود فاصله گرفته و در این فاصله تجربه‌هایی اندوخته است، او در برگشت به کودکی و فکر به دنیای کودکان نمی‌تواند در حد قابل توجهی موفق باشد. وجود دلایلی از این دست باعث شده است که امروزه شعر کودک برای کودک مطرح شود و در قالب جشنواره هایی در کشورهای پیشرفته، شرایط توفیق این رویداد مهیا شود.

یکی از دلایل عمده عدم توفیق بزرگسالان در سرایش شعر کودک ، استیلای هیبت نوستالژیا بر شعر آنان است؛ آیا شاعر در سرایش آنچه تحت عنوان شعر کودک می سراید، و آن را متعلق به احساس، اندیشه، عاطفه، ذهن و زبان مخاطبان خود می داند، ملزم به تعهد در آفرینش ذات زیبایی است؟در برخی کشورها از جمله کشور ما، به نوعی، ادبیات را متعهد می خواهند، گاهی تعهداتی بر ادبیات بار می شود که از عهده آن ها برنمی آید. در این شرایط خالق اثر ادبی، ادبیات را به مثابه ابزاری برای بیان تعهدات، ایده آل ها و آرمان های خود به کار می گیرد. در کشور ما شعر کودک هم درگیر چنین رویکردی است، در چنین شرایطی، به طور بدیهی، زیبایی شناسی که در واقع تعریف شعریت است، تحت تاثیر قرار می گیرد.

در بررسی تاریخچه ادبیات کودک، آن را متاثر از اومانیست می بینیم و دلیل آن نگاه تازه این مکتب فلسفی به انسان، است. در ایران هم، این بحثی جدید است، نمی توان پذیرفت که سر آغاز ادبیات ادبیات کودک متعلق به سه هزار سال قبل است. در ادبیات کهن ما آثاری درباره کودک وجود دارد، اما متعلق به حوزه ادبیات کودک نیست. بدون تردید آنچه درباره ماهیت شعر گفته می شود به ویژه از دید زیبایی شناسی، درباره ادبیات کودک هم صدق می کند. بدیهی است نمی توانیم بدون توجه عمده بر جنبه زیبایی شناختی گفتارهایی که در یک فرایند ادبی برای کودکان گفته می شود، شعر کودک بنامیم.

اگر با این نگاه، کاستی‌ها را مورد بررسی قرار دهیم، یک بحث نظری مطرح می‌شود مبنی بر این که، تمام این سروده‌ها و آنچه کلام انسانی را شامل می‌شود، در واقع یک فرایند ارتباطی است. به طور بدیهی، اولین وظیفه‌ی زبان، ایجاد ارتباط است. هنگامی که ما در وظیفه ارتباطی و اطلاع‌رسانی زبان دچار تردید می‌شویم وظایف و کارکردهای دیگری، چون معنازایی برای زبان تعریف می‌کنیم و این اولین گام در تولید ادبیات است.

در دوران معاصر، ادبیات به عنوان یک ابژه، به خود نگاه می‌کند، در واقع به یک عمل فرازبانی می‌پردازد و خود را تفسیر می‌کند، شعر کودک ایران باید در این مرحله قرار بگیرد، اگر داشته‌های خود را نبیند و به خود نپردازد، چشم‌اندازی برایش میسر نیست، جز دایره بسته‌ای که در حال، در آن درگیر است.
در هر فرآیند ارتباطی، شش عامل تحت عناوین، گوینده، مخاطب، موضوع، پیام، مجرای ارتباطی، و رمز، موثر هستند. جهت‌گیری پیام به سمت هرکدام از این اجزا می تواند برای زبان، نقشی تعیین کند و مجموع آن‌ها ما را با تمام نقش‌های زبان چه در حیطه اطلاع‌رسانی و چه زبانی که از اطلاع‌رسانی منفک و به سمت ادبیات جهت داده شده است، آشنا می‌کند.

به اعتقاد یاکوبسن، بخش اصلی در همه‌ی این فرآیندها به پیام مرتبط است، جهت‌گیری پیام به سمت هرکدام از عوامل ارتباطی، انواع کارکردهای معنازایی زبان را تعریف می‌کند. اگر پیام، در یک فرآیند ارتباطی، به سمت گوینده جهت‌گیری داشته باشد، زبان نقش عاطفی پیدا می‌کند. در تعاریفی که برای شعر، عنوان می‌شود، مهم‌ترین عامل شعر، سازنده‌ی آن و به اعتقاد برخی صاحبنظران، عاطفه، تلقی می‌شود. بررسی شعر کودک از این دیدگاه، حائز اهمیت است. در یک فرایند آماری، در بررسی شعر کودک، می‌توان به این نتیجه رسید که نقش عاطفی در آن‌ها حدود بیست درصد است. جهت‌گیری پیام، به سمت گوینده، حدیث نفس‌گویی، تلقی می‌شود، چراکه گوینده با خود یا از خود حرف می‌زند، بدیهی است که این مونولوگ، در خدمت بیان خاطرات نوستالژیک دوران کودکی راوی است و هیچ ارتباطی با جهان کودک امروز ندارد. در اکثر این گونه اشعار، زبان، بزرگسالانه است، اندیشه بزرگسالانه است، درون‌گرایانه و پیرسال است، در واقع یک بزرگسال از واژه‌های خاص کودکان، در بیان خاطرات خود کمک می‌گیرد. این ارتباطی با عواطف کودک معاصر ندارد و تنها در خدمت نوستالژی‌های روستایی است.

مطابق رای یاکوبسن، وقتی پیام، به سمت مخاطب جهت‌گیری دارد، نقش‌های ترغیبی شکل می‌گیرند. نقش‌های ترغیبی به طور عمده نقش‌های انگیزشی هستند، در این گونه جهت‌گیری زبان به شدت استعلایی و دستوری است. ذهنیت در عین این که با یک پدیده مدرن درگیر شده، کلاسیک است. نقش ترغیبی، در شکل گیری«نظم» موثر است و نه «شعر»، واز حیطه‌ی زیبایی‌شناسی بسیار فاصله دارد. در بخش ارجاعی، سوم شخص موثر است و نقش بیانگری دارد، که به طور عمده در خدمت خبررسانی است. به طور عمده اخباری که به کودکان داده می شود خبرهای بسیار ساده‌ای هستند که از مناسبت‌ها و ایده‌ها و یا چیزهایی از این دست خبر می‌دهند. مطابق خلاصه جامعه‌ی آماری من، ۵۵ درصد از شعر کودک ما تحت تاثیر نقش ترغیبی است.

وقتی جهت‌گیری پیام به سمت رمز باشد، نقشی فرا زبانی تعریف می‌شود. این نقش قاموسی و فرهنگ‌نامه‌ای است، به این معنی که شاعر یا مولف درباره‌ مفهومی توضیحاتی ارائه بدهد. ممکن است در رویکرد فرازبانی مولفه‌های هنری وجود داشته باشد، اما آیا این رویکرد می‌تواند در شعر جایگاه داشته باشد؟ در بسامدگیری من در شعر کودک و نوجوان، این نقش، در خدمت توضیح واضحات است، تاکید هنری ندارد.

وقتی پیام به سمت مجرای ارتباطی جهت‌گیری می‌کند، نقش همدلی را ایفا می‌کند. نقش همدلی یک بزرگسال با یک کودک، در شعر کودک و نوجوان ما، به خوبی برقرار نمی‌شود، چون بر نقش ترغیبی، بر امر و نهی، استوار است. به طور عمده شاعران کودک و نوجوان با مخاطب خود دیالوگ برقرار نمی‌کنند. در قیاس آثار ایرانی با خارجی نتیجه به گونه‌ی دیگری است، چراکه دید استعلایی در آثار خارجی حذف شده و همدلی آغاز شده است، این جوشش شعر را آغاز می‌کند و نه جوشش نثر. در چنین شرایطی ادبیات درگیرکننده شکل می‌گیرد و ناتمامی سوژه‌ی سخن‌گو به معنی متن، مطرح می‌شود، گفت‌وگو هیچگاه تمام نمی‌شود. در ادبیات کودک ایران همه چیز با متن بسته می‌شود، دیالوگ تمام می‌شود، متن نیز در خودش تمام می‌شود و ذهن درگیر نمی‌شود.

جهت‌گیری پیام در شعر کودک و نوجوان ایران فاجعه ایجاد کرده است. در فلسفه‌ی ادبیات کودک، ادبیات بین تعلیم و بازی در نوسان است، در این‌جا بازی حذف شده و مهم‌ترین اتفاق در جنبه‌ی منفی به وجود آمده است. شعر کودک و نوجوان در یک چرخه‌ی بسته قرار گرفته و رکود در همه اجزای ساختاری آن مشهود است، فرم در شعر کودک و نوجوان ایستا است؛ نقش پیام در انتقال عاطفه تاثیر جدی گذاشته است. در بحث تصویر نیز همین مشکل وجود دارد. شعر کودک و نوجوان ما محدود به خاطرات نوستالژیک شده است. ارتباط با طبیعت در ادبیات کودک در کشور ما ضعیف شده است، این در لحن، تاثیر گذاشته و آن را به لحن مرثیه بدل ساخته است. مشکل اصلی در جهت‌گیری پیام است، این جهت‌گیری، ادامه‌ی خط کلاسیک ذهنیت را استوار و یک تناقض بنیادین در شعر کودک و نوجوان ایجاد کرده است. شعر کودک امروز ایران مخاطب خود را بزرگسال یا پیرسال می‌خواهد، فرهیخته می‌خواهد، درون‌گرا می‌خواهد، مودب و سر به زیر می خواهد، آرام و رام می خواهد، شرم‌رو می خواهد، محزون می‌خواهد، متفکر می‌خواهد. شعر کودک ما، بزرگسالانه است، شادی طبیعی را در ساختار شعر متوقف ساخته و تحت سلطه عقل است، احساس به عنوان بخش اعظم ساختار شعر، درخدمت هدف از پیش تعین شده شاعر است. زبان و بیان شاعر در آن معطوف به گذشته است، نقش بیانگری و توصیف در آن ضعیف و در خدمت آموزش و تعلیم صرف است و به نقش زیبایی شناسی توجه کافی ندارد.
کد خبر: 87152
Share/Save/Bookmark