زندگی به یک بوته‌ی سیب زمینی می‌ماند
نگاهی به فیلم «مریخی» ساخته «ریدلی اسکات»؛
زندگی به یک بوته‌ی سیب زمینی می‌ماند
این با همه آن چیزهایی که پیش از این درباره انسان در فضا دیده اید فرق دارد. تنهایی آنقدرها هم ترسناک نیست.
 
تاريخ : چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۰۹:۳۶
«جدا افتاده» یا «رابینسون کروزوئه» در مریخ. این اولین چیزی است که بعد از دیدن فیلم به ذهنتان خطور می کند. ریدلی اسکات دست به ماجراجویی دیگری در فضا زده آن هم با اقتباس از رمان مریخی نوشته «اندی ویر». این با همه آن چیزهایی که پیش از این درباره انسان در فضا دیده اید فرق دارد. تنهایی آنقدرها هم ترسناک نیست.

طی یک ماموریت فضایی در مریخ «مارک واتنی(مت دیمون)» در یک طوفان شدید از گروهش جدا می شود و گروه با احتمال اینکه او جان خود را از دست داده مریخ را ترک می کنند. اما واتنی جان سالم به در می برد و به اقامتگاه ناسا در مریخ پناه می‌برد. واتنی به امید اینکه گروه دیگری 4 سال بعد به مریخ باز می گردند تلاش خود را برای زنده ماندن آغاز می کند. بعد از طی چند هفته بالاخره ناسا متوجه زنده بودن او می شود و اینجا تلاشی خستگی ناپذیر برای نجات او آغاز می شود.

با توجه به اینکه در دو سال گذشته دو فیلم علمی و تخیلی «جاذبه»، «بین ستاره ای» ،ساخته هایی از این دست، را داشته‌ایم که موفق هم بوده اند، اسکات تلاش کرده تا آنجایی که می تواند از فضای این دو فیلم دوری کند. در مقایسه با ساخته های قبلی خودش هم از نیروهای بیگانه و شرور هم خبری نیست که به مبارزه با قهرمان داستان برآیند و این برای اسکات غیر معمول است، آقای کارگردان تا به حال اینقدر شوخ طبع نبوده. رنگ در این فیلم متفاوت با سایر فیلمهای از این دست به تصویر در آمده. اینجا از فضای تخت تاریک پوشیده با رنگهای سرد خبری نیست. مریخ قرمز و نارنجی و شیک و انرژی زاست.

فیلم خیلی زود و با یک سوال شروع می شود: سر واتنی چه بلایی آمده؟ و سریع به سوال اصلی فیلم می رسیم: واتنی به زمین بر می گردد؟ کشمکش در هر سه بخش ناسا، سفیه فضایی هرمس و مارکِ تنها در مریخ که در داستان در آنها به پیش می رود تماشاگر را با فیلم همراه می کند. عجیب اینکه فرمولهای بارها تکرار شده ی هالیوود هنوز به نحو سرگرم کننده ای جواب می دهد. فیلمنامه «اندرو گودارد» پر است از ایده های خلاقانه و کمتر دیده شده، از کشت سیب زمین در فضا و تامین آب آن تا کاربرد دراماتیک موسیقی در فیلمنامه که تا کجا می رود، جایی که مارک به فرمانده لوئیس می گوید: «سلیقت توی موسیقی فاجعست.»

تصویر برداری این فیلم عظیم 72 روز طول کشیده است. بخشهای مربوط به مریخ فیلم در «وادی الروم» اردن که صحرایی سرخ رنگ است تصویربرداری شده است. جایی که تصویربرداری فیلم سیاره سرخ(2000) هم در آن انجام شده بود. ریدلی اسکات صحنه های انفرادی مربوط به دیمون را طی 5 هفته تصویربرداری کرده است و سپس دیمون از پروژه خارج شده است تا جایی که او حتی تا سکانسهای مشترک از اسامی دیگر همکاران خود خبر نداشت. او که در دو سال قبل بازی در دو فیلم علمی تخیلی«بهشت» و «بین ستاره ای» را تجربه کرده بود بار دیگر در نقش اصلی یک فیلم علمی تخلیی ظاهر می شود و بازی بسیار خوبی را در کارنامه خود به جای می گذارد. البته در مورد خود نقش باید گفت مثبت‌تر با نمک‌تر از این نمی شد. بازی باقی بازیگرهای فیلم هم مانند «مایکل پنا»، «جف دانیلز» و «جسیکا چستین» خوب است خصوصا «چیوتل اجیفور» که نقش «ویسنت کاپور» نقطه روشنی در کارنامه اش خواهد بود.

مریخی همچنان مثالی است برای این که فیلمنامه حرف اول را در سینمای تکنولوژی زده هالیوود می زند، سینمای بدنه مردم را هدف قرار می دهد و تماشای امید چیزی لذت بخش است روی پرده ی نقره ای سینما.
یاسین پورعزیزی
کد خبر: 88151
Share/Save/Bookmark