واکنش شاعران به شهادت مسلمانان در مِنا: «راه بستن، تخصص این‌هاست»
قتل مظلوم، در شلوغی‌ها... / راه بستن، تخصص این‌هاست
واکنش شاعران به شهادت مسلمانان در مِنا: «راه بستن، تخصص این‌هاست»
خبر شهادت جمعی از مسلمانان ایرانی و غیرایرانی در حادثه روز گذشته در مِنا واکنش‌های بسیاری را به همراه داشته است. شاعران نیز در این رابطه شعرهایی را سروده‌اند.
 
تاريخ : شنبه ۴ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۳۹


به گزارش هنرنیوز؛ در پی حادثه دردناک روز گذشته در منا که به جان باختن بیش از یک هزار نفر از زائران خانه خدا منجر شد، آمار برخی منابع خبری حاکی از این است که تاکنون بیشترین قربانیان از ایران و مصر هستند. به گزارش رسانه‌های سعودی شمار قربانیان فاجعه رمی جمرات در منا به ۷۱۷ کشته و ۸۶۳ زخمی تا این لحظه رسیده است. متأسفانه اسامی ۱۳۱ حاجی ایرانی نیز در بین کشته شدگان این حادثه قرار دارد.

برخی شاعران نیز شعرهایی را در رابطه با این واقعه سروده‌اند که این اشعار را در ادامه می‌خوانید.

تقدیم به همسران جاماندهٔ حاجی‌های شهید:

چمدان را که جمع می‌کردیم، هرکسی یک نفس دعا می‌خواست
پسرت عاقبت به خیریّ و، دخترت اذن کربلا می‌خواست

اسم‌ها را نوشته بودی تا، هیچ قولی ز خاطرت نرود
مرد همسایه شیمیایی بود، همسرش وعدهٔ شفا می‌خواست

من که این سال‌ها قدم به قدم، پا به پای تو زندگی کردم
در خیالم دمی نمی‌گنجید، دل بی‌طاقتت چه‌ها می‌خواست

تو شهادت مقدرت بوده، گرچه از جنگ زنده برگشتی
ملک الموت از‌‌ همان اول، قبض روح تو را مِنا می‌خواست

عصر روز گذشته در عرفات، در مناجات عاشقانهٔ خود
تو چه گفتی که من عقب ماندم؟؟ که خدا هم فقط تو را می‌خواست؟!

ما دوتن هر دو همقدم بودیم، لحظه لحظه کنار هم بودیم
کاش با هم عروج می‌کردیم، کاش می‌شد....

اگر
خدا
می‌خواست....

نفیسه‌سادات موسوی

یک زمان، کوچهٔ بنی هاشم!
یک زمان، بسته، راه‌های مِناست...

قتل مظلوم، در شلوغی‌ها...
راه بستن، تخصص اینهاست!

سجاد شاکری


بگذار و بگذر این همه گفت و شنود را
کی می کنیم ریشه ی آل سعود را

یارب ! به حق ناقه صالح عذاب کن
نسل به جای مانده ی قوم ثمود را

افتاده دست ابرهه ها خانه خدا
سجیل کو که سر شکند این جنود را

چیزی به غیر وهن ندارد نمازشان
بایدشکست بر سر آنها عمود را

ای واجب الوجود ز لوث وجودشان
کی پاک می کنی همه مُلک وجود را

انکار می کنند هرآنچه که بوده را
اصرار می کنند هر آنچه نبود را

جده،یمن،مدینه،غدیر، از قدیم ها
این قوم می خرند تمام شهود را

در آن زمین که نام علی گل نمی کند
هرگز مجوی مدفن یاس کبود را

کو وارث کسی که در قلعه کنده است
تا بشکند دوباره غرور یهود را

اسفند روز آمدنش کور میکند
یک صبح جمعه چشم بخیل و حسود را...

عطیه‌سادات حجتی
کد خبر: 83149
Share/Save/Bookmark