حسين نوري هنرمند نقاش گفت: من معتقدم كه هنر بازتاب ظاهر و باطن است و ظاهر و باطن بازتاب اول و آخر و هستي چيزي نيست جز اول و آخر و ظاهر و باطن. با این هنرمند نقاش و همسرش گفتگویی انجام داده‌ایم که می‌خوانید:
هنرنيوز: رنگ در زندگي و آثارتان چه تاثيري داشته است؟
رنگ نه تنها در زندگي يك نقاش كه در زندگي همه انسانها اهميت و ضرورت دارد؛ زيرا انسانها با رنگ مي‌توانند اشيا و زمان و مكان‌شان را بشناسند. مثلا از رنگ گندم مي‌توانند بفهمند كه تازه زندگي را آغاز كرده به تكامل رسيده و آماده بهره برداري است. مسائل ساده‌اي مثل چراغ خطر سر چهار راه يا رنگ رخسار انسان بيمار يا سالم همه در زندگي انسانها نقش دارد و طبيعي است كه براي نقاش رنگ‌ها از اهميت بيشتري برخوردار باشد، زيرا رنگ وسيله ارتباط بين طبيعت، ذهن و انسانهاي ديگر است.
هنرنيوز: در نقاشي شما علاوه بر رنگ، نوعي معناگرايي موج مي‌زند، آيا اين حرف را قبول داريد؟
در نقاشي رئاليست كه به عبارت عام هنر رئاليستي يا ناتوراليستي به عبارتي واقع‌گرايانه يا كميت‌گرايانه است معنا خود در آن مستتر است و هيچ كس نمي تواند بگويد كارش معناگرا يا غير معناگرا است چون به نظر من ظاهر همان باطن است و باطن همان ظاهر. اول همان آخر است و آخر همان اول يعني شما ظاهر هر چيز را كنار بزنيد باطنش ظاهر مي‌شود. در تمام لحظات با ظاهر آن شي تماس داشته‌ايد و مي‌بينيد كه باطن همان ظاهر بوده كه به دنبالش مي‌گشتيد و ظاهر هم چنين است.در اين مورد شعري هم سروده‌ام:
اول از آخر نمي‌باشد جدا// باطن از ظاهر نمي‌باشد جدا// اول و آخر ظهور باطن است// چهار وجهش واحد است و كآمن است// هر عمل محصول يك انديشه است// ميوه هم خود امتداد ريشه است// هر مسيري سير كردي تا كنون// عاقبت انا اليه راجعون
من معتقدم كه هنر بازتاب ظاهر و باطن است و ظاهر و باطن بازتاب اول و آخر و هستي چيزي نيست جز اول و آخر و ظاهر و باطن. آثار من هم بازتابي از هستي است براي همين نام شيوه كارم را «بازتاب» نام نهادم.
هنرنيوز: آخرين نمايشگاه شما در كجا برگزار شد؟
تابستان در فرانسه و اتريش نمايشگاه برپا كردم. يكسري تابلو در سالگرد هيروشيما در اتريش به دفتر سازمان ملل رفت. در آنجا دكتر سلطانيه سفير ايران در اتريش در دفتر سازمان ملل به نمايشگاه آمدند و از آثار بازديد كردند. تابلوهاي هيروشيما و ناكازاكي نظرشان را جلب كرد و در مراسمي كه هر ساله يادبود فاجعه هيروشيما (كه زنگي به صدا در مي‌آيد ) يكي از تابلوها را به رئيس سازمان انرژي اتمي و ديگري را به رئيس سازمان جامع خلع سلاح هسته‌اي هديه كردند.
هنرنيوز: گويا شما نمايشگاه‌هاي دونفره‌اي هم با همسرتان برپا مي‌كنيد در اين باره توضيح دهيد؟
فكر مي‌كنم همسرم بايد خود توضيح دهد.
هنرنيوز: خانم مفتوني لطفا درباره نحوه آشنايي با همسرتان و موضوعات نقاشي‌هاي‌تان توضيح دهيد؟
من نادیا مفتونی سال 1344 در تهران بدنيا آمدم. سال 1362 وارد دانشگاه صنعتی شریف شدم. سال 1363 با حسین نوری که بر ویلچر نشسته بود آشنا شدم و عاشقانه پیوند ازدواج بستيم. من نقاش، دارای دکترای تخصصی فلسفه و حکمت متعالیه از دانشگاه تهران و استاد آن دانشگاه هستم.
آثار من بيشتر با تمركز بر موضوع زن، توانمندي‌ها و استعدادهاي زنان مسلمان و البته طببيعت، مفاهيم اجتماعي ديني و مفاخر ملي مثل ابن سينا است.
من نقاشي را از همسرم بعد از ازدواج ياد گرفتم و ايشان به من كمك شاياني در اين زمينه كردند.
هنرنيوز: استقبال از نمايشگاه‌هاي خارج از كشور آقاي نوري چگونه بود؟
تاثيري كه آثار ايشان مي‌گذارد،تاثير عميقي است. مردم زماني كه از نمايشگاه بازديد مي‌كنند به تعبير خودشان انرژي مثبت مي‌گيرند و تحت تاثير تخيل آقاي نوري قرار مي‌گيرند طرح‌هايي كه هيچ كدام كپي نيستند . در واقع هر كدام از يك جنبه تحت تاثير قرار مي‌گيرند بعضي از كشورها مثل كشورهاي اروپايي كه با نقاشي مأنوس هستند خيلي تحت تاثير قرار مي‌گيرند و مي‌گويند از اين تابلوها نور خروج مي‌كند.غير از اينكه خوششان مي‌آيد، تحت تاثير عميق قرارمي گيرند كمتر اتفاق مي‌افتد نمايشگاهي برگزار كنيم و مردم اين سخن ها را نگويند.دكتر سلطانيه زمان اهدا دو تابلو به رييس سازمان انرژي اتمي و رئيس سازمان جامع خلع سلاح هسته‌اي در مراسم حضور داشتند و بقيه مراسم تحت الشعاع اين دو تابلو درآمده بود .
هنرنيوز: آقاي نوري ما در جامعه افراد كم توان داريم، چه توصيه‌اي براي اين افراد داريد؟
من هيچ توصيه‌اي براي كسي ندارم اما مي‌گويم اگر در بستر افتاده باشم و فقط بتوانم نگاه كنم و پلك بزنم مي‌توانم با ايجاد سوال و جواب كارهاي بزرگي خلق كنم چون من مي‌گويم اين كار همان خداي توانا است كه روح خلاق و آفريننده‌اش در همه انسانها وجود دارد يعني من نيستم كه خلق مي‌كنم اوست.
هنرنيوز : آيا فكر مي‌كنيد اگر در اين وضعيت نبوديد بازهم مي‌توانستيد چنين آثاري خلق كنيد ؟
به اين چيزها فكر نمي‌كنم. كار فرصت مي‌سازد، نه فرصت كار. هرگاه انسان كاركند يعني فرصت داشته است. اگر هزار لحظه به نوان فرصت شناخته شود ولي انجام نگيرد ، معلوم مي‌شود كه آن فرصت نبوده.
درباره حسين نوري:
حسين نوري سال 1333 در مشهد به‌دنيا آمد. تحصيلات ابتدايي را در همان شهر گذراند و هم‌زمان نقاشي ايراني و آكادميك را فرا گرفت و در ژيمناستيك و تئاتر هم فعاليت داشت. براي گذراندن تحصيلات متوسطه به صورت بورسيه به هنرستان صنعتي فرح در تهران اعزام شد و در آنجا به خاطر نوشتن يك نمايشنامه براي حقوق بشر توسط ساواك دستگير و مورد شكنجه قرار گرفت و از ناحيه دست و پا و بعضي اعضاي داخلي دچار نارسايي شد. پس از آن قلم را به دندان گرفت و با شوق و توان گذشته به خلق آثار نقاشي پرداخت. سه نمايشگاه قبل از انقلاب در سالهاي 56- 57 برگزار كرد و پس از انقلاب اسلامي بيش از صد نمايشگاه در ايران و كشورهاي مختلف از جمله فرانسه، چين، آلمان، الجزاير، لبنان، اتريش و فرانسه بر پا داشت.
