بدون «لوون هفتوان» فیلم پرویز چیزی کم داشت
نگاهی گذارا به «پرویز»؛
بدون «لوون هفتوان» فیلم پرویز چیزی کم داشت
 
تاريخ : دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۵۹
فیلم سینمایی «پرویز» یکی از آن فیلم‌هایی است که تنها متعلق به کارگردانش است و نمی‌توان فیلمی شبیه به آن حداقل در سینمای ایران پیدا کرد. فیلم در ابتدا در هاله‌ای از ابهام و سوال شروع می‌شود و یکی از نکته‌های مثبت فیلم آن است که ایجاد ابهام و سوال در فیلم بدون به وجود آوردن هیجانی از طریق تدوین و کات‌های سریع آمده است به ابتدای فیلم انتفادهایی بیشتری را می‌توان وارد کرد که البته بیشترین فلش‌ها به سوی بازی‌ها بر می‌گردد در ابتدای فیلم شاهد بازی‌های روان یک دست نیستیم بازی‌هایی که در پاره‌ای از واقع به شدت مصنوعی به نظر می‌رسد و کار را برای بازیگر خوب این فیلم لوون هفتوان مشکل می‌کند. این بازیگر توانسته بار زیادی از این فیلم را به دوش بکشد تا جایی که می‌توان بدون اغراق گفت اگر بازیگر دیگری غیر از وی در این فیلم حضور داشت و یا این کیفیت از بازی توسط وی در فیلم دیده نمی‌شد حتماً در ارائه موضوع فیلم به مشکل بر می خورد.

بدون لوون هفتوان «پرویز» چیزی کم داشت

لوون هفتوان بازیگری است که در کمال آرامش و با توجه به شناخت خود از کاراکتری که قرار است در آن ایفای نقش کند مخاطب را با خود همراه می‌کند و درونیات یک نقش را به وی نمایش می‌دهد. شاید بازی کردن نقشی که بسیار درنگرا است آن هم در چنین فیلمی که قرار است شبیه به هیچ فیلمی نباشد که تا به حال در ایران دیده‌ایم کمی کار را برای بازیگر سخت می‌کند اما وی به خوبی از عهده این کار بر آمده است. بدون لوون هفتوان «پرویز» چیزی کم داشت.

یادآوری


لازم به یادآوری است که لوون هفتوان در حوزه سینمای معناگرا در آثاری همچون «در کوچه‌های عشق»، «سر و صدای تاریک»، «پرویز» و «لرزاننده چربی» حضور پررنگی داشته و کارگردانی نمایش‌هایی چون «آهای کی اونجاست؟» (ویلیام سارویان)، «عاشق» (هارولد پین‌تر)، «دارم خواب می‌بینم. نمی‌بینم؟» (لوئیجی پیراندلو)، «مرغ دریایی» (آنتوان چخوف)، «شاید رویا» (لوئیجی پیراندلو) و «یکشنبه» (هارچ تارونیان) را در کارنامه خود دارد.

«پرویز» شبیه فیلم دیگری نیست

نور کم فیلم قاب بندی‌هایی که بیشتر شبیه عکس بوده و فیلم نامه‌ای که پله پله پیش رفته و نقاط را یکی پس از دیگری طی کرده است و هچنین رئال بودن اتفاق‌ها چه در فیلم نامه و چه به لحاظ اجرایی در سر صحنه دست به دست هم داده تا فیلم یکدست و منسجمی را شاهد باشیم. نبود موسیقی در فیلمی که ۱۰۴ دقیقه است در شرایطی که فیلم نامه و روند فیلم به لحاظ بصری جذابیت خاصی ندارد که مخاطب را درگیر کند به فیلم ضربه‌ای نزده است. این فیلم شبیه هیچ فیلم ایرانی دیگری نیست.

موضوع

در این فیلم شاهد فردی پنجاه ساله هستیم که با پدرش در شهرکی زندگی می‌کند که بعد از سالیان دراز همه او را می‌شناسند و اعتمادی را در بین اهالی محل کسب کرده است او در تمام مدت اهالی محل در کار‌هایی که به نظرشان پرویز می‌توانسته به آن‌ها کمک کند از او استفاده کرده‌اند مانند بردن کودکان خردسال به مدرسه، کمک برای جمع کردن شارژ ساختمان‌ها و کار های دیگری از این دست انجام می داد. در ‌‌نهایت به دلایلی پرویز توسط پدرش مجبور می‌شود خانه را ترک کند و در سن پنجاه سالگی تنهایی را در شهری شلوغ تجربه کند این جدایی و رهایی او در شهر مشکلاتی را برای وی به وجود می‌آورد که باعث ایجاد تحول در پرویز می‌شود.

پرویز سیاه نمایی نکرده است

این فیلم را نمی‌توان جز فیلم‌های خشن و سیاه قرار داد یا آن را متهم به سیاه نمایی کرد. او به واقع آسیبی را در جامعه نشان می‌دهد و راه کاری را نشان نمی‌دهد در واقع موضوع فیلم و نوعی که آن پرداخت شده است در شما این نیاز را به وجود نمی‌اورد که به دنبال راه کار ویزه‌ای بگردید در حقیقت مخاطب را دعوت به دیدن یکی از مشکلات و آسیب‌هایی می‌کند که ممکن است برای هر کدام از آن‌ها اما به نوع دیگری به وجود بیاورد. به نظر می‌آید که اگر قرار باشد فیلم سینمایی «پرویز» با مخاطب حرف بزند در یک جمله می‌گوید: مراقب رفتارت با دیگران باش چون عواقب دارد
کد خبر: 77238
Share/Save/Bookmark