«هفت» در مسير ترکستان
 
تاريخ : يکشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱۴:۲۵
به گزارش هنر نیوز به نقل از وبلاگ محمد تاجیک،احسان رحیم زاده در روزنامه خراسان نوشت :برنامه تلويزيوني «هفت» با آن چيزي که فکرش را مي کرديم، خيلي فاصله دارد. انتظار داشتيم که يک «نود» ديگر، اين بار با شمايلي سينمايي متولد شود. هنگامي که گفته شد: «هفت قرار نيست نود باشد»، اين گفته را به فال نيک گرفتيم. تصور کرديم که «هفت»، يک سري ضعف هاي «نود» را ندارد. يعني قرار است بحث هاي منطقي جاي «جنجال»ها را بگيرد و همه حرف ها، در فضايي آرام و مسالمت آميز مطرح شود. اما چيزي که الان شاهدش هستيم، از زمين تا آسمان با آن چه تصور مي کرديم فاصله دارد.در اولين برنامه «هفت» گفته شد که اين برنامه، محلي براي ظهور و بروز تمامي سليقه ها در چارچوب قانون است. با نگاهي به چند برنامه پخش شده، مي توان قضاوت کرد که اين ادعا تا چه حد اجرا شده است.


واقعيت آن است که برخلاف وعده داده شده، در برنامه «هفت» دو گروه بيشتر رفت و آمد داشته اند: يکي کارگردان ها و تهيه کننده هاي فيلم هاي بي ارزش و پيش پا افتاده و گروه ديگر مديران دولتي حوزه معاونت سينمايي.اين دوگروه موجب شده اند که «هفت»، لحني يک طرفه و محافظه کارانه به خود گرفته و به بيراهه رود. يکي از جذابيت هاي «نود» اين است که با ديدي منتقدانه، سياست هاي نادرست سازمان تربيت بدني را زير سوال مي برد. «عادل فردوسي پور» در برنامه هاي مختلف بارها و بارها، در برابر تصميمات غلط و کم کاري هاي مسئولان ايستاده و برنامه اش منجر به راهگشايي در حوزه ورزش شده است.


پرونده هايي چون «ورزش گاه هاي نيمه تمام»، «بي برنامگي بازي هاي ليگ»، «فوتبال ناپاک» و... نمونه هايي از مباحث چالشي هستند که در برنامه «نود» طرح شده است.اما واکنش «هفت» در برابر تصميمات معاونت سينمايي، چيزي جز تاييد و تحسين و تمجيد نيست. فريدون جيراني مجري برنامه، در قسمتي که «سجادپور» داشت از «حضور ايران در جشنواره کن» دفاع مي کرد، صرفا فقط حرف هاي نفر مقابل را تاييد مي کرد. او در خوشبينانه ترين حالت يک ناظر منفعل بود. حتي هنگامي که حرف هاي «عبدالرضا کاهاني» اندکي حالت انتقادي به خود گرفت، «جيراني» ترجيح داد تماس او را قطع کند تا مهمان دولتي برنامه آزرده خاطر نشود!اين اقدام «هفت» آن قدر غيرحرفه اي بود که اعتراض اين کارگردان را برانگيخت.


آن ها صحبت هاي چند ماه پيش کاهاني درباره «جشنواره کن» را، از آرشيو بيرون کشيدند و به عنوان يک «گفت وگوي تازه و به روز» پخش کردند. در حالي که «ممنوعيت حضور فيلم «هيچ» در جشنواره کن»، موضوعي جديد بود و طبيعي است که کارگردان نسبت به آن، واکنشي متفاوت داشته باشد.«هفت» به کارگردان هاي منتقد و معترضي چون «کاهاني»، فرصت اظهارنظر نمي دهد. اما در مقابل به کارگرداني چون «مسعود ده نمکي» اين فرصت را مي دهد که براي چندمين بار، در مقابل دوربين صدا و سيما حاضر شود و از مجموعه فيلم هاي تاريخ گذشته «اخراجي ها» دفاع کند.


 اين وسط «گوشي» متصل به گوش هاي آقاي مجري -فريدون جيراني-، نقش مهمي را ايفا مي کند. اتفاقي که در «نود» هيچ گاه نمي افتد. مجري «نود» خودش ابتکار عمل را به دست گرفته و تصميم مي گيرد که چه حرفي گفته شود يا نشود. به همين خاطر است که نام «فردوسي پور»، با «نود» پيوند مي خورد. او به برنامه خودش «هويت» مي دهد. چون در برنامه اش سياست هايي را اجرا مي کند که خودش، آن ها را طرح ريزي کرده است. اما مجري «هفت»، آزادي عمل ندارد و مدام، از اتاق فرمان دستور مي گيرد.


محوري ترين ويژگي برنامه «نود»، چالشي بودن آن است. اين چالش، معمولا بين دو گروه حاضر در برنامه صورت مي گيرد. يا اين که «فردوسي پور» خودش، در نقش يکي از دو قطب مورد اختلاف وارد بحث مي شود. او با شناختي که از خط قرمزها دارد، بر جريان بحث نظارت مي کند و مراقب است که به فرد يا گروهي توهين نشود. اما در برنامه «هفت» خبري از عنصري به نام «چالش» نيست. حتي جايي که مي خواهد در برنامه اندکي «چالش» شکل بگيرد، مجري وسط حرف مهمان مي پرد و بحث را منحرف مي کند.


بررسي تفاوت هاي «هفت» و «نود» را، مي توان هم چنان با اشاره به ابعاد ديگري از اين دو برنامه پي گرفت. «نود» درباره مسائل مختلف، مصداقي و جزئي بحث مي کند. فردوسي پور در خارج از فضاي «نود»، اين فرصت را دارد که تمام اخبارخبرگزاري ها را دنبال کند. بنابراين اگر مسئولي به فلان مصاحبه اش استناد کند، فردوسي پور تصوير تلکس خبرگزاري را نشان او مي دهد و ثابت مي کند ادعاي وي صحيح نيست.اما مجري «هفت» ظاهرا به خاطر گرفتاري هاي کاري که دارد، فرصت نمي کند اخبار روز را دنبال کند. به همين دليل است که گاهي غافلگير مي شود و از شنيدن اخبار خوانده شده در برنامه خودش، تعجب مي کند!هم چنين در «نود» موضوعاتي مشخص، براي بحث انتخاب مي شوند. مثلا در يک برنامه مسئله «نقش دروازه بان هاي خارجي در ليگ برتر»، مورد نقد و بررسي قرار مي گيرد. پيش از اجراي ميزگرد، گزارش هاي تحقيقي همراه با آمار و ارقام و تصاوير، درباره عملکرد دروازه بان هاي خارجي پخش مي شود. سپس کارشناسان و مربيان، براساس مقدمات مورد اشاره اظهارنظر مي کنند. اما در «هفت»، موضوعات کلي و بدون چارچوب انتخاب مي شود که کار نقد و بررسي را مشکل مي کند. به عنوان مثال «بررسي سياست هاي دفترچه سينمايي»، موضوعي است که نمي توان براي آن چارچوب و دامنه دقيقي مشخص کرد. در اين دفترچه مسائل مختلفي از حوزه توليد و تهيه فيلم گرفته تا اکران داخلي، سينماي ملي، حضور جشنواره اي و...، گنجانده شده است. طبيعي است صحبت هايي که درباره اين دفترچه بيان مي شود، نيز در حد کلي گويي باشد. نمي توان به مهمان برنامه خرده گرفت که چرا مدام، از اين شاخه به آن شاخه مي پرد و حرف هايش علمي و تخصصي نيست. وقتي موضوع بحث کلي انتخاب شده باشد، نمي توان انتظار اظهارنظرهاي جزئي را داشت.با تغيير مجري «هفت»، مي توان خيلي از اين ضعف ها را برطرف کرد. در حوزه سينما و تلويزيون، افراد زيادي را داريم که هم اطلاعات خوبي دارند و هم از لحن و بيان دلنشيني برخوردارند. فردي چون «رضا رشيدپور» با اجراي مسلطش در برنامه «شب شيشه اي»، نشان داد که مي تواند مهره قابل اتکايي براي اين گونه برنامه ها باشد. او چند سال پيش، برنامه اي گفت وگومحور را اجرا کرد که با استقبال بالاي مخاطبان مواجه شد.«شب شيشه اي» برنامه جريان سازي بود. حضور هر يک از مهمان ها، تا مدت ها مي توانست خوراک صفحات هنري روزنامه ها و مجلات را فراهم کند. اما برنامه «هفت»، دقيقا برعکس عمل مي کند. «هفت» دنباله رو اخبار و گزارش هايي است که چند روز پيشش، در مطبوعات چاپ شده اند.


ضمن اين که خبرنگار «هفت»، بعضا سراغ اخباري مي رود که بيان آن ها، براي مخاطب اهميتي ندارد. واقعا براي مخاطب سينما چه اهميتي دارد که صبح روز گذشته، در فلان جلسه صنفي فلان اتحاديه چه اتفاقي افتاده است؟ بيننده تلويزيوني دوست دارد ماجراهايي را بشنود که از ارزش هاي خبري «شهرت»، «درگيري و کشمکش»، برخوردار باشند.


علاوه بر اين،آيتم خبري «هفت» بايد با بخش هاي خبري يک برنامه راديويي، تفاوت هايي داشته باشد. اين که يک مجري بنشيند و رو به دوربين اخبار را از روي کاغذ بخواند، ساده ترين و ابتدايي ترين تمهيدي است که به ذهن يک برنامه ساز مي رسد. اخبار «نود» به اين دليل مورد توجه قرار گرفته است که صداي «مزدک ميرزايي»، با تصاوير و نوشته هايي همراه مي شود.


البته در «هفت» اين اتفاق، در بخش «گزارش پشت صحنه» رخ مي دهد. يعني در اين بخش «هفت» از يک برنامه راديويي فاصله مي گيرد و با نمايش اتفاقات پشت صحنه فيلم هاي در حال توليد، از جذابيت هاي بصري رسانه تلويزيون بهره مي گيرد.


فريدون جيراني مجري «هفت»، در اين مدت نشان داده که با توجه به پيشينه حرفه اي اش، به کارگردان ها ارادت بيشتري دارد تا منتقدان. او در برنامه تلويزيوني «دو قدم مانده به صبح» با موضوع «رابطه منتقدان و فيلم سازان» نيز برنامه را به گونه اي اداره کرد که کفه ترازو، به نفع همکاران خودش يعني کارگردان ها سنگين تر شود. البته بايد اين نکته را مد نظر قرار داد که اگر «فردوسي پور» خودش مربيگري يکي از تيم هاي ليگ برتري را به عهده داشت، به احتمال خيلي زياد وضعيت «عادل بودن» را از دست مي داد و از جاده «عدالت» خارج مي شد.


«هفت» بايد هم چون چتري باشد که تمام فيلم ها و اتفاقات ريز و درشت سينما را، زير پوشش قرار دهد. نه اين که در هر برنامه، به يکي دو فيلم و اتفاق خاص بپردازد.


آن هايي که تا اين جاي مطلب را خوانده اند، شايد برايشان اين سوال پيش آمده است که چرا يک برنامه «فوتبالي» دارد با يک برنامه «سينمايي»، مورد مقايسه قرار مي گيرد.


بله اين نکته درست است که در جامعه ما، «فوتبال» نسبت به «سينما»، پديده جذاب تري است و افراد بيشتري را مي تواند گرد خودش جمع کند. اما از جذابيت «سينما» نيز نبايد غافل شد. خيلي از نشريات خانوادگي يا جدي براي افزايش تيراژشان، به سراغ «مطالب سينمايي» مي روند و اتفاقا جواب مثبت هم مي گيرند. مشکل برنامه «هفت» اين است که از همين حداقل جذابيت، نمي تواند استفاده کند. در حقيقت «هفت» فرصت نابي براي حضور سينما در تلويزيون است که با شکل اجراي کنوني اش، دارد از دست مي رود.


ضمنا از ياد نبريم که «نود» يک برنامه استاندارد و محبوب است که با توجه به قدمت و سابقه موفقش، مورد توجه ميليون ها بيننده تلويزيوني مي باشد. اين برنامه با امکانات و محدوديت هاي صدا و سيماي ايران ساخته شده است و مي تواند به عنوان يک الگوي موفق، مورد توجه بسياري از برنامه هاي گفت وگومحور سياسي، فرهنگي، هنري و اجتماعي قرار گيرد.


اين که مديران صدا و سيما بارها اعلام کرده اند بايد در تلويزيون مان نسخه هايي مختلف از «نود» داشته باشيم، بيش از هر چيز نشان دهنده محبوبيت و موفقيت «نود اصلي و دست اول» است.اتحاد و نزديکي دو رسانه «سينما» و «تلويزيون» را، بايد به فال نيک گرفت. از ياد نبرده ايم که در سال هاي دور چالش بين اين دو رسانه (مثلا در موضوع پخش نکردن تيزر برخي فيلم هاي سينمايي از تلويزيون)، چه لطماتي را به ساختار هر کدام وارد کرد.«هفت» هم مي تواند مثل «نود» جذاب و تاثيرگذار باشد. اما به شرطي که دست اندرکارانش بخواهند اصول حرفه اي يک برنامه گفت وگومحور را، در برنامه شان رعايت کنند. در غير اين صورت، جز يک کلاف سردرگم چيز ديگري بيش نيست.
کد خبر: 11268
Share/Save/Bookmark