چالش‌های یک «رستاخیز»
چالش‌های یک «رستاخیز»
از اکنون باید منتظر ماند تا دید دست پخت جشنواره فیلم فجر امسال، چقدر به مذاق صاحبان سینما‌ها و تماشاگران خوش می‌آید. باید دید آیا این هیاهویی که به راه افتاد و پول‌هایی که خرج شد دستاوردی برای مخاطب داشته است یا خیر؟
 
تاريخ : يکشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۱۲
سی و دومین جشنواره فیلم فجر هم، با همه فراز و نشیب‌هایش با اشک‌ها و لبخند‌هایش و با پرواز سیمرغ‌هایش به پایان رسید و تماشاگران بعد از ۱۰ روزِ پُر مشغله، دوباره به زندگی عادی خود باز گشتند تا در یک فضای آرام و بدون هیجان به ارزیابی فیلم‌هایی که دیدند بپردازند. از اکنون باید منتظر ماند تا دید دست پخت جشنواره فیلم فجر امسال، چقدر به مذاق صاحبان سینما‌ها و تماشاگران خوش می‌آید. باید دید آیا این هیاهویی که به راه افتاد و پول‌هایی که خرج شد دستاوردی برای مخاطب داشته است یا خیر؟
اولین فیلم اکرانی از این جشنواره، یعنی فیلم «معراجی‌ها» ساخته مسعود ده نمکی در این فصل سوخته اکران، تماشاگران را نمک گیر کرد به گونه‌ای که در اولین روز نمایش فیلم معراجی‌ها، این فیلم به سئانس فوق العاده رسید. این خبر برای سینمادارهایی که ماههای کسادی را پشت سر گذاشته‌اند خبر خوبی است. اما آیا اکران‌های دیگر از سبد این جشنواره هم، می‌تواند همچنان برای صاحبان سینما خوش یُمن باشد؟ البته باید حساب ده نمکی را از سینمای ایران جدا کرد چرا که به نظر می‌رسد او هر چه بسازد تماشاگران جلوی سینما‌ها صف می‌کشند. حتی اگر فیلمی مثل «رسوایی» باشد و از طنزهای همیشگی اخراجی‌ها هم خبری نباشد. به هر حال نام ده نمکی کافی است تا تماشاگر را وارد سالن‌های سینما بکند حتی با اینکه فیلم هایش ضعیف هستند. این هم از نعمت‌هایی که خداوند به برخی‌ها عطا کرده که شاید از صد‌ها سیمرغ هم برای آنان بهتر باشد. این استقبال نشان می‌دهد که سینمای ایران نیازمند سینمای قصه گو و فضای مفرح است تا بتواند تماشاگر را در این روزگاری که غم نان همه را می‌آزارد وارد سالن تاریک سینما بکند. معراجی‌ها متعلق به سینمای بدنه است و سینمای ایران، سال‌ها است که آدرسش را گم کرده است و بیشتر به دنبال مخاطب خارجی در جشنواره‌های خارج از کشور می‌گردد. اما همین فیلم‌ها در جذب مخاطب، کمترین موفقیت را دارند و این نشان می‌دهد که قصه فیلم‌ها، قصهٔ درد تماشاگران ایرانی نیست.
جشنواره فیلم فجر باید انتخاب‌هایش به سمت و سوی فیلم‌های مخاطب پسند باشد. تا صنعت سینما همچنان بچرخد. اما آیا اکنون این انتخاب‌ها این چنین است؟ برگزیده جشنواره فیلم امسال فیلم سینمایی «رستاخیز» است. فیلمی که هم اکنون با چالش بزرگی روبرو است. نشان دادن چهره حضرت عباس (ع) و علی اکبر و علی اصغر (ع) محل مناقشه است و حتی کار به تجمع و اعتراض و به بیوت علما کشیده است. از سوی دیگر طولانی بودن تایم فیلم – ۱۸۰ دقیقه – با بازی‌هایی که خیلی برجسته نیستند و تماشاگران را به وجد در نمی‌آورند و صحنه‌هایی که می‌توانستند خیلی بهتر باشند که نیستند همه آنان از ضعف‌هایی است که سبب ریزش مخاطب این فیلم خواهد شد. سکانس‌های درگیری بین اولیا و اشقیا که معمولا گلِ سر سبد هر فیلم مذهبی آن هم در صدر اسلام است اصلا خوب در نیامدند و تماشاگر را مجذوب نمی‌کند. هنوز تماشاگر ایرانی، صحنه‌های جنگ فیلم محمد رسول الله (ص) را بعد از قریب ۳۵ سال به خوبی به یاد دارد جنگ امام علی (ع) با آن شمشیر دو لبه ذوالفقار را از یاد نبرده است. دلاوریهای حمزء (ع) را با بازی به یاد ماندنی آنتونی کویین را فراموش نکرده است. اما در فیلم رستاخیر حتی هنگامی که قمر بنی هاشم (ع) به شهادت می‌رسد حتی یک قطره اشک بر مظلومیت او از گونه تماشاگران ریخته نمی‌شود چرا که کارگردان و بازیگر نتوانسته‌اند با تماشاگر همذات پنداری کنند.
فیلم رستاخیز فیلم اول جشنواره فیلم فجر است که اگر بخواهیم به عنوان الگو قلمدادش کنیم به لحاظ هزینه، بسیار سرسام آور است نزدیک به ۴۵ تا ۵۰ میلیارد تومان و به لحاظ زمانی قریب به 8 سال. آیا این فیلم با این همه مشکلات می‌تواند الگوی خوبی برای دیگر فیلمسازان باشد؟ هر چند که نقاط قوتی هم دارد اما این فیلم در حد و اندازه زمانی که صرف کرده و هزینه‌هایی که خرج کرده و سینماگران خارجی که قرض کرده نیست. امیدواریم که این فیلم بعد از خلاص شدن از چالش‌هایی که امروزه دست به گریبانش شده بتواند لااقل بخش کوچکی از هزینه‌های خودش را برگرداند و حدالمقدور فروشش از معراجی‌ها کمتر نباشد.
کد خبر: 69517
Share/Save/Bookmark