دن کیشوت پیاده می رود
نگاهی به «نبراسکا» ساخته «الکساندر پین»؛
دن کیشوت پیاده می رود
نبراسکا بازگشت به سنتها، به خانه و به خانواده و دوباره دور شدن از آنهاست.
 
تاريخ : يکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۱۶
«الکساندر پین» کارگردان نبراسکا را صورت غم خوار و متفکر کمدی آمریکایی نامیده اند. او با فیلمهایی مانند «راه های جانبی» و «فرزندان» قصه مردمی را نقل کرده که یا با مشکلات روبرو می شوند و یا زندگیشان تغییر می کند. فیلم جدید او نبراسکا به شکل سیاه و سفید تصویربرداری شده و نام ایالتی را که خانه پین محسوب می شود با خود دارد. این فیلم جاده ای در مورد یک خانواده است و بافت قدیمی غرب میانه آمریکا به تصویر می کشد.

داستان نبراسکا درباره «وودی گرانت»، مکانیک سابق، پیرمرد آرام اما آتشین مزاج آمریکایی است که تصمیم می گیرد تا از ایالت مونتانا به نبراسکا برود تا جایزه ای را دریافت کند. دیوید، پسر کوچکتر وودی، که برگه جایزه در دست پدرش را تقلبی و صرفا تبلیغی برای فروش بیشتر می داند پس از چند بار یافتن پدرش در خیابانها و یک دندگی او تصمیم می گیرد تا پدر را در سفری به نبراسکا همراهی کند. در راه آنها به منزل برادر وودی می رسند در شهری که وودی سابق بر این در آن زندگی می کرد. بقیه اعضای خانواده هم کم کم پیدایشان می شود و همه از وودی سهم خواهی می کنند. دیوید، که اصلا شبیه به پدر خود به نظر نمی رسد، اینجا با گذشته پدر خود روبرو می شود...

نبراسکا مردمی پیچیده از نقص ها، شکست ها، اشتباهات و تاسف ها را با خود دارد، آدمهایی که می توانند خودخواه باشند. سفری دن کیشوت وار برای وودی و ادیسه ای خانوادگی برای خانواده گرانت. غم انگیز، زیبا و به یاد ماندنی، یک کلاسیک آمریکایی مدرن از پویایی ای بین یک پدر و پسرش. پدری که متعلق به دوره ای از مردمان است که از احساسات خود صحبت نمی کنند و پسری که تلاش می کند تا پدر را وادار به توضیح دادن درباره احساسات خود کند.

قابهای باز و خیابانهای خلوت فضای سری را به ما می دهند که در تضاد با گرمای رابطه بین آدمها قرار می گیرد. فیلم سرخوشانه ای از رک و بی پرده حرف زدن سالخوردگان. نبراسکا پر است از شوخی های بامزه. آنجایی که وودی سر دندانهای گم شده اش می خواهد به پسرش ثابت کند که او هم شوخی کردن بلد است یا آنجایی که همه منتظراند تا بشنوند راس، دیگر پسر وودی، چند ساعته به مهمانی رسیده است، همه اینها خیلی خوب از آب در آمده اند.

در سن 77 سالگی نقش وودی برای «بروس درن» نسبتا امن به نظر می رسد. درن یک گوتیک آمریکایی را برای قرن 21 پس از رکود ساخته است. بازی درن در این فیلم بعد از نیم قرن بازی در نقش شخصیتهای دچار اختلال مشاعر، شگفت انگیز به نظر می رسد. درن افکار وودی را با کمترین کلمات روشن می کند و در چشمان رها شده اش معانی را بازتاب می دهد بازی درن احساسی از دهه 70 آمریکا را با خود دارد، حداقل مانند کاراکترهای آن فیلمها یادآور فیلمهایی به یادماندنی است با پایانهای باز و نتیجه های معنادار.

یکی از سوالاتی که با انتها با فیلم می ماند این است که آیا رفتار وودی به خاطر سالخوردگی اش است یا نه افسرده است و به این دلیل به سمت الکل می رود. چه چیزی وودی را به سفر می کشاند؟ آیا واقعا به نامه معتقد است یا این آخرین خواسته اش است؟ نبراسکا به هیچ کدام از این سوالها پاسخ نمی دهد.

نبراسکا بازگشت به سنتها، به خانه و به خانواده و دوباره دور شدن از آنهاست. سنتهایی که تغییر می کنند، خانه ای که دیگر همان خانه نیست و خانواده ای که رنگ پول تغییرشان می دهد. فیلم با نوع تصویربرداری خود، غرق در غربت و حسرت و لحظه های تلخ و شیرین است. فیلم تلخی که با دیدن آن کلی می خندید. شعرکامل سینمایی ای از دوره ای که ما در آن زندگی می کنیم.

یاسین پورعزیزی
کد خبر: 69940
Share/Save/Bookmark