وحدت یک ملت در گرو حفظ داشته‌های تاریخی آن ملت است
یک باستان شناس:
وحدت یک ملت در گرو حفظ داشته‌های تاریخی آن ملت است
دکتر حکمت‌اله ملاصالحی گفت: هر ملتی که فاقد خودآگاهی تاریخی است نهایتاً در برابر چالش‌های تاریخی، میدان را به دشمن واگذار می‌کند.
 
تاريخ : چهارشنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۱ ساعت ۱۳:۵۶


دکتر حکمت‌اله ملاصالحی - دانشیار گروه باستانشناسی دانشگاه تهران- در گفت و گو با هنرنیوز ضمن مقایسه وضعیت میراث فرهنگی ایران با سایر کشورهای صاحب تمدن با بیان اینکه شهر آتن یک شهرموزه است، گفت: در این شهر هر جا که اختلافی بین میراث فرهنگی با نهادهای توسعه، سازندگی و عمرانی پیش آید، میراث فرهنگی پیروز میدان است.

ملاصالحی ادامه داد: اگر در آتن بخواهند هتل، بانک و چیزهایی از این دست بسازند، ابتدا باستان شناسان مطالعات و کاوش‌های لازم را انجام می‌دهند و پس از اظهار نظر کارشناسی آنها، اقدام می‌شود. به عبارتی، تمام محوطه‌های تاریخی همچنان حفظ شده است. آنها حتی یک کلیسای ۴۰ در ۴۰ متر وسط میدان را هم حفظ کرده‌اند، اما اینجا یله و بی مهار آثار تاریخی رها شده و تخریب می‌شود.

وی با اشاره به این که یک جریان خطرناک، به عنوان ستون پنجم، قرائت خاصی از دین را سپر قرار داده و با مشاهیر، مفاخر، میراث عرفانی، کلامی، تاریخی، ادبی و بزرگان ما در ستیز است، یادآور شد: چنین جریان‌هایی هنگامی پدیدار می‌شوند که خلاء خودآگاهی تاریخی و فکری وجود داشته باشد.

بدون هویت تاریخی یک ملت نمی‌تواند سر پا بماند
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: زمانی که یک ملت احساس کرد پشتش خالی است و غیرت و غرورش را از دست داد، دشمن مثل صاعقه بر سرش می‌بارد. بدون تفکر و هویت تاریخی، بدون شناخت رشته اتصال و پیوند معنوی با میراث تاریخی -معنوی، یک ملت نمی‌تواند سر پا بماند.

وی تصریح کرد: امروز باستان‌شناسی و آگاهی تاریخی در خط مقدم توسعه و سیاستگذاری‌های ملت‌ها قرار دارد.

دارنده دکتری باستان‌شناسی از دانشگاه آتن، اضافه کرد: هر ملتی که فاقد خودآگاهی تاریخی است، نهایتاً در برابر چالش‌های تاریخی، میدان را به دشمن واگذار می‌کند.

زدن ریشه‌های یک کشور
ملاصالحی خاطرنشان کرد: امروزه از بین بردن زیرساختهای اقتصادی و تکنولوژیک مد نظر نیست، بیشترین ضربه ازبین بردن موزه‌ها و میراث فرهنگی مردم یا به عبارتی زدن ریشه‌های یک کشوراست . مصداق این سخن اتفاقاتی است که در بین النهرین و عراق رخ داد.

تاریخ ایران نشان وحدت ارگانیک و پیکروار
وی با تاکید بر اینکه نباید هیچ گاه به دام نگاه‌های ناسیونالیستی و قوم‌گرایانه افتاد، اذعان کرد: مسأله ایران، مساله قوم، نژاد و قبیله نیست. ما سه هزاره است از این موضوع عبور کرده‌ایم. ایران یک تاریخی دارد که این تاریخ دارای وحدت ارگانیک و پیکروار است.

سردبیر «مجله باستان‌شناسی» همچنین بزرگترین اتفاق در زمان هخامنشیان را ورود یک تاریخ نبوی و متعالی برای نخستین بار در تاریخ ایران دانست و گفت: این حادثه کوچکی در خاورمیانه نیست. نبوی شدن ما نه به خاطر شکل گیری حکومت هخامنشی، بلکه به خاطر حضور زرتشت است.

وی اضافه کرد: در کتیبه‌ها، کلامی را می‌بینید که پیوسته تکرار می‌شود؛ این برای حضور کوروش، داریوش و اردشیر نیست، پشت سر این نوشته‌ها یک کتاب، کلام مقدس و خدای یگانه است که انسان بدان پی برده و آگاه به آن است.
این استاد باستان شناسی یادآور شد: ویژگی‌های مهم و بنیادینی که در اینجا اتفاق می‌افتد، دسترسی به ایده «وجود» است. می‌گویند یونانی‌ها در این زمینه مشکل داشتند. فلسفه یونان تلاش زیادی می‌کند که از اسطوره عبور نماید که همیشه هم موفق نیست و نهایتاً یونانی‌ها مسیحی می‌شوند.

یک ملت با کلام و کتابش بوجود می‌آید
وی تاکید کرد: هنگامی که پای کلام و نبوت به میان می‌آید یک امت شکل می‌گیرد. یک ملت با کلام و کتابش بوجود می‌آید. در این لحظه تاریخی برای نخستین بار به خدایی می‌رسیم که او ما را می‌آفریند نه ما او را. تفاوت زیادی است بین این که شما خدایانی را خلق کنید با خدایی که انسان، خورشید، آسمان و کائنات را می‌آفریند و اراده او با اراده انسان همسو می‌شود.

ملا صالحی خاطرنشان کرد: این بزرگترین اتفاق و نقطه عطف تاریخ ماست. سرآغاز تاریخ متعالی، مینویی و وحدانی ما در منطقه است.

این استاد دانشگاه تشریح کرد: حساسیت هخامنشیان به یهودیان نیز به خاطر آن است که این قوم کتاب و کلام دارد و نبوی است؛ برای همین با آنها احساس خویشاوندی می‌کند. این میراث مشترک نبوی و وحیانی اکنون زنده است. میراث مشترکی که بین مسیحیان راستین، یهودیان نبوی و مسلمانان وجود دارد و آنچه تن و جان ما را به هم می‌پیوندد و وحدت می‌دهد، همین موضوع است.

ما وام دار میراث مشترکیم
وی اضافه کرد: به همین خاطر، تاریخ ما با این میراث به حرکت در می‌آید. ما برای نخستین بار احساس می‌کنیم دارای یک میراث مشترک هستیم.

ملاصالحی با اشاره به اینکه ما وام دار آن میراث مشترکیم، اظهار کرد: میراث، فرهنگ، تاریخ، ارزش‌ها، آرمان‌ها و باورهای مشترک، ما را به شکل خودشان در می‌آورند، به شکل یک ملت واحد با همه تنوع، تلون و رنگارنگی. درست مانند یک سمفونی و یا شاید مانند فرش‌های ایرانی و این امر در زمان هخامنشیان آغاز شد. به عبارتی عبور از یک تاریخ اسطوره‌ای و مشرکانه و ورود به یک تاریخ نبوی وحدانی - وحیانی.

وی اضافه کرد: با توجه به اهمیت این موضوع، حفظ میراث فرهنگی مهم‌ترین وظیفه‌ی اجتماعی، فرهنگی و حتی مهمترین رسالت تاریخی ما محسوب می‌شود؛ چرا که وحدت یک ملت در گرو حفظ داشته‌های تاریخی آن ملت است.

مریم اطیابی

کد خبر: 39269
Share/Save/Bookmark