جشنواره و  فیلم های تلخ ،  فاقد امید و به دور از فضای انقلابی
جشنواره و فیلم های تلخ ، فاقد امید و به دور از فضای انقلابی
بی شک پرداختن به فیلم ها تلخ اجتماعی که هیچ بازتابی از امید در آنان دیده نمی شود و انتهای آن جز سیاهی رنگی نیست نمی تواند نسخه شفا بخش جامعه ای باشد حتی اگر بپذیریم که این جامعه به چنین معضلاتی – به صورت حداقلی – دچار شده باشد.
 
تاريخ : يکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۳۲
با وجودی که جشنواره فیلم فجرامسال روزهای پایانی خود را سپری می کند اما هنوز به جز چند فیلم محدود به درد بخور ، هیچ چیز خاصی عاید مخاطب جشنواره نشده است و علی رغم اینکه از سوی برخی از سینماگران پیش بینی می شد سال آینده ، سینمای ایران به لحاظ جذب تماشاگران دستش پُر باشد اما با این فیلم هایی که تاکنون در جشنواره به نمایش در آمده است بعید است فیلم ها بتوانند نظر خانواده ها را جلب کنند به خصوص اینکه بیشتر فیلم ها برای دیدن همه افراد خانواده مناسب نیستند و بعضی اوقات نیز شرم آورند!

متاسفانه هر ساله شاهد تولید فیلم هایی هستیم که کارگردانان آنان با دادن پُز روشنفکرانه، دست به کشف مضامینی از اجتماع می زنند که اگر بپذیریم که دغدغه اندکی از جامعه باشد اما به گونه ای افراطی در نشان دادن روابط مختلط ، مسائل ناموسی و تلخ گونه عمل می کنند که نتیجه نهایی فیلم فدای این صحنه ها می شود و یادمان نرود که جوانان بیشتر تحت تاثیر صحنه های هیجانی فیلم هستند تا نتیجه عمل؟ پس در نشان دادن صورت مساله باید احتیاط کرد.

یکی از صحنه های جدایی ناپذیر این دوره از فیلم ها ، سیگار کشیدن توسط دخترها و زنان است که خودِ نشان دادن این عمل ، میل خفته سیگار کشیدن را بیشتر در جوانان بیدار می کند و جاذبه آن قوی تر از دافعه آن است.

موضوع دیگری که امسال در فیلم ها آزاردهنده است نشان دادن مهمانی های خصوصی مختلط و روابط ناسلام اخلاقی بین مردان و زنان است و کشیدن مواد مخدر توسط جوانان است که بتدریج در فیلم های ما رو به افزایش است و حتی مسائل ناموسی و خیانت های زن و شوهری در یکی از فیلم ها، پا را از گردونه خارج از خانه به داخل خانه کشانده و بحث خیانت را در میان وابستگان نزدیکتر نشان داده است! اگر چه مجرم به سزای عمل خویش می رسد – البته از طرف بستگان و نه پلیس که منجر به قتل های ناموسی می شود - اما این نوع نگاه ها ( با علم به اینکه در جامعه وجود دارند) به هیچ عنوان برای قصه گویی آن هم به این گونه در سینما مناسب نیستند. شاخ و برگ دادن این مضامین، بیشتر تخیل نویسندگان است تا از یک موضوع ، قصه ملتهب و بحرانی خلق کنند.

موضوع دیگری که در فیلم های این دوره مشهود است بحث های کلاهبرداری ، دروغ گویی و به قول معروف خالی بندی شخصیت ها برای رسیدن به خواسته های خود ، مواد فروشی و دست یابی به پول های باد آورده با سرکیسه کردن دیگران ، دوستی های غیر اخلاقی به قصد تیغ زدن ، عاشق شدن در یک نگاه و تملک عشق یک طرفه بدون توجه به نظر طرف مقابل و رفتن تا مرز جنون به گونه ای که به خود حق دهد برای رسیدن به عشق یک طرفه خود اقدام به هر کاری مثل اذیت و آزار، دزدیدن و حتی اسیدپاشی کند!

ما در فیلم ها فقط شاهد ضایعه و نتیجه غمبار و حتی مرگبار حادثه هستیم و در هیچ فیلمی نمی بینیم که طرف متنبه و از کرده خود پیشمان شود بلکه تا انتها به پیش می رود تا به نابودی کشیده شود. درست که وظیفه هنرمند فقط نشان دادن معضلات است و راهکار متعلق به او نیست اما توبه ، متنبه شدن ، سر عقل آمدن می تواند توسط کاراکترهای ضعیف و حتی منفی در فیلم ها نمایش داده شوند.

بی شک پرداختن به فیلم ها تلخ اجتماعی که هیچ بازتابی از امید در آنان دیده نمی شود و انتهای آن جز سیاهی رنگی نیست نمی تواند نسخه شفا بخش جامعه ای باشد حتی اگر بپذیریم که جامعه به چنین معضلاتی – آن هم به صورت حداقل – دچار شده باشد.

و در انتها باید اشاره کرد در جشنواره ای که در ایام دهه فجر و در روزهای پیروزی یک جامعه انقلابی برگزار می شود نه تنها هیچ رنگ و بویی از این جامعه انقلابی در فیلم ها دیده نمی شود بلکه جامعه خالی از ارزشهای انقلابی – اسلامی و مذهبی نشان داده می شود که این خود نیز یک معضل فرهنگی است که نیاز به توجه و آسیب شناسی دقیق دارد.
کد خبر: 88544
Share/Save/Bookmark