خونه مادربزرگه هزارتا قصه داره
 
تاريخ : يکشنبه ۴ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۱۵:۴۳
خونه مادربزرگه هزارتا قصه داره







زندگی های گذشته، خاطره می شوند. نه تنها آدم ها بلکه شکل زندگی آنها هم خاطره می شود. بعد دور دور و به فراموشخانه سپرده می شوند. گاهی این فراموشی ها آه از نهاد تو برمی آورند.



شاید برای همین است که موزه ها اعتبار می یابند؛ عکس ها، یادها و یادگاری ها. برای همگی ما خانه مادربزرگ ها و پدربزرگ ها با آن کوچه های کاهگلی، دیوارهای کوتاه و درختانی که سر به کوچه کشیده بودند، امروز خاطره ای دور از دسترس است. خانه کاهگلی که به جغرافیای شمالی کشور می رسد، می شود خانه شیروانی با دودکشی که همیشه نشانگر گرمای خانواده بود، اما یکباره همه چیز تغییر کرد و حالا آن خانه شیروانی چوبی و آن خانه کاهگلی جزو خاطراتی هستند که باید دنبال آن در میان آلبوم های عکس گشت.



تغییرات دنیا به کنار، زلزله که آمد خیلی چیزها را با خود برد. قصه های زیادی خط خورد. عشق های زیادی مرد. بعد تو که ماندی دل دادی به خاطرات که امروز در گیرو دار زندگی شهری میان ماندن و رفتن معلق هستند. ساخت موزه روستایی گیلان که می خواهیم مسیرش را برای شما بکشیم، از همین جا شروع شد.







● خاکستر خاطره ها



موزه روستایی، ایده «محمود طالقانی»، استاد جامعه شناسی تهرانی بود. زلزله منجیل و رودبار او را از فرانسه به ایران کشاند و همان موقع ساخت موزه روستایی گیلان در ذهنش جان گرفت.



حالا در سایه سار درختان سبز جنگل سراوان، زندگی ای در جریان است که سال هاست به فراموشی سپرده شده است. پیش از رسیدن به موزه باید نکته ای را به خاطر بسپاریم. همه آنچه از موزه ها می دانید فراموش کنید. ساختمان قدیمی یا جدید با ویترین ها و چند شیء. موزه روستایی گیلان موزه زنده و در جریان است. اینجا قرار است در پوشش های شاد و رنگی مادربزرگ ها و پدربزرگ ها، لحظاتی را تجربه کنید. اینجا گیلان ۲۰۰۰سال پیش را زندگی می کنید. بنابراین خود را به سمت پارک جنگلی سراوان در کیلومتر ۱۸ جاده رشت- تهران، نرسیده به پلیس راه، جاده سراوان- شفت برسانید.







● وقتی مادربزرگ کوچک بود



تعجب می کنید. اینجا زندگی جاری و روان است. هیچ تابلوی ممنوعی وجود ندارد.تا دلتان می خواهد می توانید عکس بگیرید. در هرگوشه ای کسی مشغول فعالیت است. زنان می پزند و مردان می سازند. با صدای نهر آب یکی می شوید. نغمه پرندگان موسیقی گوش نواز می شود. بله درست می بینید. خانه هایی که پیش روی شماست از همان ۲ قرن پیش باقی مانده اند. البته تاریخ ها متفاوت است. برای این که از تاریخ و پیشینه تمام خانه هایی که پیش روی شماست باخبر شوید، از راهنمایانی کمک بگیرید که در لباس های شاد و رنگی پدربزرگان و مادربزرگان خویش به شما خوشامد می گویند. موزه روستایی گیلان، گیلانی کوچک است با وسعت ۲۶۰ هکتار.



موزه از ۹ روستا تشکیل می شود. البته ۹ روستای ماکتی، سرد و بی روح. گروه تحقیقاتی گشته اند و تمام خانه های قدیمی گیلان را شناسایی کرده اند. بعد از خریداری خانه ها آن را واچینی کرده اند و دوباره در دل جنگل های سراوان برپا داشته اند. بنابراین تعجب نکنید اگر راهنمایان شادپوش، خانه ای را به شما نشان می دهند که بیش از ۱۵۰سال قدمت دارد. این قدمت متوسط خانه هایی است که به این موزه انتقال داده شده اند. عجیب نیست کسانی را بیابید که به شما با لهجه شمالی می گویند: «من در آن خانه به دنیا آمده ام. آن خانه پدربزرگ من است.»



اینجا زندگی جاری و روان است. هیچ تابلوی ممنوعی وجود ندارد.تا دلتان می خواهد می توانید عکس بگیرید. در هرگوشه ای کسی مشغول فعالیت است



موزه پاتوق گیلانی هایی است که برای آشتی با گذشته خود هر هفته به اینجا می آیند. ۹روستای موزه براساس جغرافیای واقعی گیلان طراحی شده است. روستای ساحل شرق، روستای جلگه شرق، روستای کوهپایه شرق، روستای کوهستان شرق، روستای ساحل غرب، روستای جلگه غرب، روستای کوهپایه غرب، روستای کوهستان غرب و روستای جلگه مرکز. گیلان اینجا هم به وسیله یک رودخانه به ۲ بخش تقسیم می شود. همان طور که «سفید رود» آن را در وسعت واقعی خویش به ۲ قسمت می کند. اینجا همه چیز بوی دیروز گیلان را می دهد. تمام کسانی که آخرهفته خود را در موزه گیلان کار می کنند از ماهرترین هنرمندان در رشته خود هستند. ابزارآلات زندگی اینجا همان ابزارآلاتی است که پدر بزرگ ها ومادربزرگ ها به کار برده اند. تمام زندگی گذشته با همه نشانه هایش به تماشا درمی آید.







● گیلانی کوچک



موزه را در سایه سار سبز درختان سراوان زیر پا می گذاریم. رستوران و چایخانه های موزه، بازارها و مساجد آن آخر شلوغ شلوغ است. نمی توان براحتی از بوی غذای سنتی که توسط بهترین آشپزهای سنتی پخته می شود گذشت. بعد از غذا می توانید سری هم به مزارع و باغ های چای بزنید.



گفتیم اینجا یک گیلان با وسعت کوچک است و هیچ چیز در آن به فراموشی سپرده نشده است. شالیزار را از دست ندهید. آن صحنه ای که زنان گیلانی ردیف به کاشت بذر مشغول می شوند، می تواند به داشتن چند پوستر زیبای شمالی منجر شود. کارگاه های تولید و آموزش صنایع دستی را هم از دست ندهید. هم می توانید شاهد سفالگری، مرواریدبافی، رشته دوزی و... باشید و هم صنایع دستی سنتی گیلان را خریداری کنید و به سوغات با خود ببرید، اما سری هم به میدان بازی ها و نمایش های سنتی گیلان بزنید.



این بازی ها هر هفته با حضور هنرمندان سنتی گیلان که از تمام نقاط گیلان به جنگل سراوان آورده اند، برگزار می شود. کشتی گیله مردی، ورزاجنگ، لافندبازی، عروس گوله و... ازجمله بازی هایی است که طرفداران خاص خود را دارد. محوطه بازی را خیلی راحت می توان پیدا کرد، هرجا گروه زیادی از مردم را دیدید به آن سمت بروید.



البته موزه تا ساخته شود کار زیادی دارد. بخش های زیاد دیگری قرار است به آن اضافه شود؛ هرچند این مساله کوچک ترین مانعی برای لذت بردن شما از آنچه در سایه سار جنگل سراوان جریان دارد به وجود نمی آورد. البته بسته به این که شما چه فصلی قصه خود را به سراوان بکشانید، بازی ها ومراسم فرق دارد. مثلا نوروزی خوانی گیلان رسمی بلند بالا دارد که تنها در این فصل شاهد آن هستید.



اگر شما تیرماه به موزه روستایی گیلان بروید شاهد مراسم تیرماسیزه خواهید بود. دو رسم اصلی در جشن تیرما سیزه یکی فالگیری و دیگری لال شوش زنی است. البته شکل اجرای آن در نقاط مختلف متفاوت است.



اگر از شهرهای اطراف به موزه روستایی آمده باشید می توانید یک روزه سفر را به پایان برسانید اما اگر می خواهید ۲ روز آخر هفته را اینجا بگذرانید، چون موزه تنها در روزهای تعطیل دایر است، باید دنبال محل اقامت باشید.



مسوولان، محل اقامتی در دو سوی جنگل در نظر گرفته اند اما هنوز آماده نشده است. بنابراین پیش از این که به سمت گیلان راه بیفتید با شماره های ۳۲۳۹۴۹۰ –۰۱۳۱ و ۳۲۳۸۴۳۸-۰۱۳۱ تماس بگیرید. آنها شما را راهنمایی خواهند کرد که در خانه های روستایی اقامت کنید یا به نزدیک ترین هتل راهنمایی شوید.



















زهرا کشوری





منبع: روزنامه جام جم ( www.jamejamonline.ir )



کد خبر: 17443
Share/Save/Bookmark