فیس بوک با ادبیات ما چه می کند!
یاداشت یک کاربر ادبی در فضای مجازی؛
فیس بوک با ادبیات ما چه می کند!
این مطلب که فیس بوک بدون شک یک شبکه اجتماعی بسیار پُر کاربرد است غیر قابل انکار است اما برای بررسی جایگاه ادبیات در فیس بوک باید مطالعات و پژوهش های آماری سالیانه صورت گیرد.
 
تاريخ : سه شنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۶:۲۸

یادداشتی که در زیر آمده است نظر دبیر کانون فرهنگی چوک به عنوان یک کاربر حرفه‌ای در فضای مجازی است که در آن به نقش وبلاگ ها و سایت های ادبی نیز اشاره شده است؛ 

در اين مجال كوتاه قصد دارم نتيجه بررسي انتشار آثار ادبي در سايت فيس بوك را با شما عزيزان در ميان بگذارم. 

زماني‌كه سايت فيس‌بوك شروع به‌كار كرد، توانايي‌ها و قدرت و فن‌آوري اين سايت خيلي‌ها را مجذوب خود كرد ‌و شاهد هجوم آدم‌ها از طيف‌هاي مختلف به اين سايت بوديم‌ و به‌راستي كه چنين برنامه‌ريزي ساده و جذاب، بسيار حيرت‌انگيز است و به‌شدت ارتباطات را گسترش مي‌دهد. 

در اين‌جا اصلاً قصد ندارم درباره خوبي و بدي آن صحبتي بكنم. اما نحوه ورود اهالي ادبيات به اين سايت ضربه بدي به ادبيات و دنياي وبلاگ‌نويسي زد كه واقعاً جبران‌ناپذير است. 

در سال‌هاي گذشته ساختن يك وبلاگ ادبي و وبلاگ‌داري ادبي كه مخصوص نويسنده و يا شاعر بود، به‌عنوان شناسنامه آن فرد محسوب مي‌شد و امكان اين ‌را داشت كه بتوانيم سير حركتي فرد را مورد بررسي قرارداده و در حد توان خود راهنمايي كنيم. آثار به ‌صورت قابل دسترسي طي ساليان و ماه‌ها نيز مي‌توانست مورد بررسي قرار بگيرد و نقد ها و مباحثات ثبت مي‌شد و طي گذر زمان باز هم مي‌شد به آن رجوع كرد. اما فيس‌بوك به مانند بمبي در ميان وبلاگ‌نويسان ادبي منفجر شد و همه وبلاگ‌داران ادبي را به سمت فضايي كشاند كه با كلمات LIKE و SHARE وCOMMENT هايي بسيار كوتاه و بي‌معني سپري شود. 

حالا ما در فضاي فيس‌بوك ديگر حوصله خواندن يك داستان‌كوتاه را هم نداريم. اشعار را مي‌خوانيم اما نه آن‌طور كه در وبلاگ‌ها مي‌خوانديم. اصلاً اشعاري كه به اشتراك گذاشته مي‌شود در بسياري موارد اصلاً مشخص نيست كه براي خود شاعر است يا اينكه آن شعر را خوشش آمده و ‌مي‌خواهد كه به اشتراك بگذارد‌ و نهايتاً كه بخوانيم يك كليك نثارش مي‌كنيم كه مثلاً دوست داشتم. يا جمله‌هايي مثل اينكه خوب بود يا خوب نبود. 

بزرگ‌ترين حُسني كه وبلاگ براي جامعه ادبي دارد آن است كه به مثابه يك شناسنامه است. دوستان بسياري بودند كه متهم به دزدي ادبي شدند و يا ديگران اثرشان را به سرقت بردند. اما وقتي چنين اتفاقي مي‌افتاد، وبلاگ و تاريخ نشر آن و ثبت آن در زماني خاص باعث مي‌شد كه از آن به‌عنوان يك سند استفاده كند و خود را تبرئه كند و يا بتواند پيگيري اثري باشد كه از او به سرقت رفته است. 

اما در فضاي فيس‌بوك اصلاً از اين خبرها نيست. در آني كه شعر زيبايي منتشر كنيد و يا داستان، هر كسي مي‌تواند آن‌ را به سرقت ببرد و مي‌بينيم كه اين ‌روزها دزدي در ادبيات هم به كار شريفي تبديل شده است. 

در مقابل اين سهل‌انگاري‌ها عده‌‌اي نويسنده و شاعر با‌‌تجربه و پخته هم هستند كه حركت جالبي مي‌كنند. 

بخشي از اثر خود را به همراه لينك آن كه در وبلاگشان منتشر شده در صحفه فيس‌بوك خود درج مي‌كنند و اين راهي براي كشاندن بهتر مخاطب به‌ سوي وبلاگ و اثر است. عده‌اي هم كه اصلاً بي‌خيال وبلاگ‌نويسي شدند و در وبلاگشان را تخته كردند. 

از همه شما دوستان عزيز درخواست مي‌كنم كه باز هم در وبلاگ‌هاي خود را باز كنيد و آثارتان را اول در وبلاگ منتشر كنيد و سپس اگر خواستيد كه دوستان و مخاطبان‌تان هم آن‌ها را بخوانند مي‌توانيد از سايت فيس‌بوك هم استفاده كنيد و در آنجا اطلاع‌رساني نماييد. 

مهدی رضایی

کد خبر: 74144
Share/Save/Bookmark