زندگينامه

اهلی شیرازی

4 اسفند 1388 ساعت 20:17


در لغت نامه دهخدا در سال ۱۳۴۵ در مورد اهلی ترشیزی چنین نوشته شده‌است:

اهلی ترشیزی. [ اَ ی ِ ت ُ ] (اِخ) ازشعرای قرن دهم و هم نام و معاصر با اهلی شیرازی. وی از ترشیز خراسان است و به سال ۹۳۴ هَ.ق. درگذشته و از جمله شعرائیست که در دربار سلطان حسین و امیر علیشیر نوائی در هرات گرد آمده بودند و از حیث فکر و ذوق مقلد شعرای مزبور است. سبک این شاعران هیچگاه در ایران مورد قبول نبوده و بعکس در هندوستان مورد احترام بوده‌است. نثر او مصنوع و مطنطن است و به همین جهت در هند شهرت یافته‌است. (تاریخ ادبیات برون ترجمه ٔ رشید یاسمی). و رجوع به دانشوران خراسان ص ۲۸۰ شود.

دوران جوانی:

اهلی از اوان جوانی به تحصیل علوم و فنون پرداخته و چون طبع شعر داشت با سرودن اشعار، شهرت یافت. او از پیروان مذهب شیعه بود که در زمان شاه اسماعیل اول صفوی، اشعاری در مدح پیامبر و خاندان او سروده‌است.

زندگی هنری اهلی:


اهلی در سرودن انواع شعر استاد بود. غزلیات بسیار لطیفی به سبک سعدی سروده و در قصیده‌سرایی و مثنویات مصنوع مهارت بسزا داشته‌است. در مدح علیشیر نوایی نیز قصیده‌ای سروده و در سفر هرات بدو تقدیم کرده‌است. اهلی، مثنوی مصنوع و معروفی در ۵۲۰ بیت با سه صنعت مهم: ذوقافیتین - ذوبحرین - انواع جناس، به نام داستان جم و گل سروده‌است. این مثنوی که به سحرحلال معروف است، چندین‌بار در بمبئی، تهران و شیراز به چاپ رسیده‌است. چند بیت از این مثنوی بدین مضمون است:





ساقی از آن شیشه منصوردم

در رگ و در ریشه من صور دم






*






خواجه در ابریشم و ما در گلیم

عاقبت ای‌دل همه یک‌سر گلیم






*






خواه از لب مسیحا، خواه از زبان ناقوس

صاحب‌دلان شناسند آواز آشنا را







آثار منظوم اهلی:




در کتاب هدیة‌العارفین از دوازده کتاب و رساله اهلی بدین ترتیب نام‌برده شده:


تحفة‌السلطان فی‌منقب‌النعمان
ترجمه مواهب‌الشریعه
دیوان شعر
رباعیات گنجفه
رساله عروض و قافیه
رساله معما
زبدة‌الاخلاق
مثنوی سحرحلال
قصاید مصنوعه در مدح امیر علیشیر
سرالحقیقه
مجمع‌البحرین
مخزن‌المعانی

کلیات اشعار اهلی به کوشش حامد ربانی در فروردین ۱۳۴۴ در ۸۷۱ صفحه منتشر شد. چند بیت از دیوان او:





خندید گل و غنچه شکفت و چمن آراست

آن غنچه پژمرده که نشکفت، دل ماست


با خار غمم خار گل ای مرغ چمن چیست؟

کاین خار من اندر جگر و خار تو در پاست


گلگشت چمن بر دل آزاده بود خوش

مرغان چمن را به گل و سرو چه پرواست






*






اهلی مراد خویش زرندان دیر خواه

از زاهدان صومعه همت طلب مکن






*






زاهد به ره کعبه روان کاین ره دین است

خوش می‌رود اما ره مقصود نه این است







 

 


کد خبر: 8029

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdca.unak49nwo5k14.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com