پژوهشهاي بنيادين
9 شهريور 1387 ساعت 13:51
انقلاب اسلامي در ايران، انقلابي فرهنگي بود كه پيش از همه چيز، تحولي عظيم در پايه هاي فرهنگي كشور را دنبال مي كرد؛ تحولي كه به زودي، خود رادر بخش هاي سياسي و اجتماعي نشان داد؛ ولي در بخش هنري، چندان چشمگير نبود.
تحول در بنيادهاي تفكر جامعه، لاجرم مي بايست به بخش هنري نيز كشيده مي شد و خود را در هنرها، به ويژه هنرهاي نمايشي كه محل بحث ماست، نشان مي داد؛ ولي تحول در اين بخش، به سادگي رخ نمي نمود و رخ نداد.
نخستين حركت ها زدودن آثار فرهنگي گذشته و پالودن فضاي هنري بود. در نتيجه، ابتذال حاكم بر فضاي كشور، به ويژه سينما، رخت بربست و جاي خود را به فضايي نسبتاً پاك داد؛ ولي كار به اين مقدار، به پايان نرسيده است؛ زيرا زدودن، به تنهايي كافي نبود، بلكه دادن پيشنهادهاي جديد و جايگزين، مسئله اي اساسي بود. بر همين اساس، مسئلۀ سينماي ديني مطرح شد و براي آن، همايش هايي برپا گرديد؛ ولي متأسفانه به جواب مشخصي نرسيد. مطرح شدن سينماي معناگرا در سال هاي اخير، تلاش ديگري است براي پاسخ گويي به پرسش هايي كه در گذشته مطرح بودند؛ بدون اينكه مطرح كنندگان اين اصطلاح تازه بتوانند توضيحي شفاف دربارۀ عنوان و مصاديق آن ارائه دهند.
ورود جوانان انقلابي و متدين به عرصه هاي هنري، اميدهايي در دل ها برانگيخت كه شايد آثار نيروهاي مؤمن بتواند راهي نو بگشايد. بسياري مشكل اساسي را در هنرمند مي ديدند و تصور مي كردند هنرمند متعهد، هنري متعهد خواهد آفريد. اگرچه ورود نيروهاي متدين به عرصه هاي هنري، دستاوردهاي بزرگي در پي داشت؛ ولي همۀ اميدها را پاسخ نداد؛ چرا كه برخي از همين نيروها، در فضاي هنري كشور حل و گاه استحاله شدند. گروهي ديگر نيز گرچه استحالۀ هنري نشدند؛ ولي آثار آنان نتوانست راهي نو تعريف كند، بلكه حداكثر آثاري مثال زدني ولي تك افتاده و شخصي باقي ماند و جريان ساز نگرديد.
همچنين فضاي كلي و جريان اصلي سينماي كشور و سريال هاي تلويزيوني از سينما و سيماي مطلوب، همچنان دور افتاده باقي ماند. نگاهي هر چند گذرا، به مضمون هاي عشقي فيلم هاي سينمايي و سريال هاي تلويزيوني، شاهد اين مدعاست. نه به لحاظ نظري توانستيم مناسب به پرسش هاي اساسي پاسخي دهيم و نه ورود نيروهاي انقلابي- مذهبي توانست تحولي شگرف ايجاد كند و هنري در شأن انقلاب اسلامي بيافريند. واقعاً اشكال كار در كجا بود و از چه راهي مي توانستيم معضل ها را از پيش رو برداريم؟
به نظر مي رسد سرگرداني ما و آزمودن راه هاي گوناگون، ناشي از فراموش كردن مسئله اي اساسي است و آن اينكه هنرهايي كه امروز در جامعۀ خود، شاهد آن هستيم، از جمله سينما، محصولي غربي است و زاييدۀ آن تمدن. هنر غربي از جمله هنرهاي نمايشي، چون سينما، بر اساس فلسفۀ هنر غربي بنا شده كه خود بر پايۀ فلسفۀ آن ديار رشد كرده است. ما نخواهيم توانست هنري ساخته و پرداختۀ يك انديشه و فلسفۀ خاص را گرفته و با تغيير ظواهر، كاركرد آن را تغيير دهيم.
در واقع، هنر غربي نسبت به مبادي فرهنگي و فلسفي خود، حكم صورت نسبت به ماده و فرم نسبت به محتوا را دارد. هر محتوايي فرم خاص خود را مي طلبد. پس با تغيير محتوا، بايد فرم نيز متناسب با آن تغيير كند و با پذيرش يك فرم خاص، به ناچار، محتواي آن هم خواهد آمد.
پس بر اساس اين به هم پيوستگي ميان فرم و محتوا و همبستگي ميان اين هنرها و مبادي فلسفي و فرهنگي آن و براي دست يابي به هنري ديني و ايراني، ابتدا بايد به ترميم ريشۀ مسائل بپردازيم؛ يعني بر اساس تفكر و فرهنگ اسلامي خويش، اعم از عقلي و نقلي، فلسفۀ هنري نو بسازيم و بر اساس نتايجي كه از گزاره هاي كلي آن به دست مي آوريم، به مسائل كلي و بنيادين پيش روي هر يك از هنرهاي مطرح شده، پاسخ دهيم تا با تدوين تئوري هاي كلي، راهي نو تعريف كنيم و آنگاه بر اساس آن، دست به آفرينش هاي هنري بزنيم.
پس در يك نتيجه گيري كلي، بايد به پژوهش هاي بنيادين در هنر روي آوريم. البته اين پژوهش ها نبايد در رويكردي فلسفي محصور شوند، بلكه بايد ناظر به عمل باشند؛ يعني در اين پژوهش ها، بايد معضلات عملي پيش رو را در نظر بگيريم. به طور مشخص، پژوهش در عناوين زير، مي تواند بخشي از پژوهش هاي بنيادين را به خود اختصاص دهد:
1. روي آوردن به ترجمۀ گستردۀ متون نظري و بنيادين هنري؛
2. توليد علم و نظريه پردازي در مسائل كلي هنر و گذر كردن از مرزهاي ترجمۀ صرف؛
3. پژوهش در فلسفۀ هنر و باز توليد آن با توجه به متون و منابع ديني؛
4. پژوهش در مسائل كلي هر يك از هنرها، به ويژه هنرهاي نمايشي و نسبت آن با دين.
البته مي توان اقدامات و عناوين ديگري را هم ذكر كرد؛ ولي بايد دانست شرط اساسي در تحقق اين ايده، خود باوري و جرأت در دادن نظريۀ جديد و مقهور نشدن در برابر بت هاي خود ساختۀ غربي است. بدون اين مهم، همچنان مصرف كنندۀ تفكرات و هنر غربي باقي خواهيم ماند.
کد خبر: 2926
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdca.unuk49noi5k14.html