این هنرمند جهانی را دریابید
14 آذر 1396 ساعت 10:42
شهرت هنرش جهانی بوده تا جایی که شاه عباس صفوی آثار او را به پادشاهان ممالک دیگر پیشکش میکرده است اما نه تنها مجموعهای از آثار او در کشور ما وجود ندارد بلکه خانهای که او در آن زندگی میکند هم رو به نابودی است.
به گزارش هنرنیوز ، خواجه غیاثالدین نقشبند یزدی نقاش، بافنده، کمان گیر و شاعر بزرگ ایران بوده، که مدیریت کارگاههای نساجی سلطنتی شاه عباس اول (مخمل و زریبافی) را در اصفهان برعهده داشته است. ادبیات در طراحی پارچههایی که او بافته، جایگاه خاص خودش را داشته است و این موضوع نشان دهنده نوآوری این هنرمند در سبک بافت پارچه است. گفته میشود آثار این هنرمند امضای خودش را داشته است. طبق نوشتههای مولف کتاب جامع مفیدی، خواجه غیاثالدین علی نقش بند یزدی در نقشبندی نظیر نداشته تا جایی که شهرت او جهانی بوده است و پادشاهان رم و هند برایش هدایایی میفرستاند و از او میخواستند تا پارچههایی با مهر خودش برای آنها ارسال کند. ۹ قطعه از آثار امضادار غیاثالدین به جا مانده که یک نمونه آن در موزه ملی دوران اسلامی و مابقی در موزههای خارج از کشور نگهداری میشود. این هنرمند بعد از مدتها مدیریت کارگاههای سلطنتی در اصفهان، به وطنش یزد بر میگردد و با وجود خانواده اهل هنرش، یزد را تبدیل به مرکز هنر نساجی میکند. گفته میشود او در اواخر عمر گوشه گیر شد و سرودن اشعار و مظامین عرفانی را انتخاب کرد. با توجه به جایگاهی که این هنرمند داشته و به عبارتی یکی از شاخصترین هنرمندان عصر صفوی محسوب میشده، هنوز تلاشی برای گردآوری مجموعه آثار او در ایران انجام نشده است. خانه، کارگاه و آرامگاه او در یزد است. گفته میشود او طبق آنچه در یکی از شعرهایش آورده است: «هشت بیت است نشان از هشت بهشت» چند خانه داشته است. یکی از خانههای او که اخیرا ثبت ملی هم شده است با بی توجهی صاحب ملک در حال تخریب است. «نقش و نقش بند» عنوان هم اندیشی بود که روز گذشته ۱۳ آذر ماه برای شناخت بیشتر این هنرمند در فرهنگستان هنر برگزار شد و پژوهشگران بسیاری مقالههای خود در این زمینه را ارائه دادند. پیگیری ۴۰ اثر این هنرمند از هند و ترکیه مژگان جهانآرا - دبیر علمی هم اندیشی- «نقش و نقشبند» در این مراسم بیان کرد: متاسفانه در تاریخ هنر ما، تعداد هنرمندانی که از آنها نامی باقی نمانده بسیار است اما غیاثالدین هنرمندی است که نام او در آثارش در کشورهای مختلف جهان دیده میشود. او درباره چگونگی شکلگیری این هماندیشی، گفت: بعد از اعلام فراخوان این هم اندیشی، معدود متخصصان حوزه پارچه به آن جواب مثبت دادند. شاید یکی از دلایل آن این است که طبق نوشتههای موجود در کتابها، غیاثالدین به پرذوق بودن مشهور بود. غیاثالدین مکتبی داشته که بعد از او نیز ادامه پیدا کرده است. او روشهای خاصی در بافندگی، تابیدن الیاف و نقشبندی اجرا میکرده است. هشت اثر غیاث در کتاب پوپ- محقق آمریکایی منتشر شده است. به عبارتی کتاب این محقق منبع خوبی برای آثار او محسوب میشود که امیدواریم بتوانیم منبع دقیقتری از آثار غیاث تهیه و منتشر کنیم. دبیر علمی هم اندیشی «نقش و نقشبند» ادامه داد: ما با موزههایی که آثار غیاث الدین در آنها نگهداری میشود تماس گرفتیم تا عکسهایی با کیفیت بالا از آثار این هنرمند در اختیارمان بگذارند. برخی از موزهها با ما همکاری کرده و عکسهای خوبی از آثار این هنرمند در اختیار ما گذاشتند و با برخی دیگر همچنان در تماس هستیم تا در این زمینه به ما کمک کنند. حتی پوستر این هم اندیشی با توجه به یکی از عکسهای باکیفیتی که برای ما ارسال کردند، چاپ شد. یکی از آثار این هنرمند در موزه متروپلیتن نگهداری میشود، یکی دیگر از آثار او که تکهای پارچه با طرح «خسرو و شیرین» است را در سایت حراج کریستیز پیدا کردیم که متعلق به یک مجموعه دار خصوصی است. جهان آرا اضافه کرد: در کتاب پوپ آمده که ۴۰ اثر از پارچههای این هنرمند به هندوستان و ترکیه ارسال شده، پیگیریهایی ما با این دو کشور درباره سرنوشت پارچههایی که به آنجا برده شده، تا کنون به نتیجه نرسیده است. او اظهار امیدواری کرد: خانهای که از غیاث الدین در استان یزد باقی مانده مرمت شود و از آن به عنوان موزهای برای این هنرمند استفاده کنند. غیاثالدین علاوه بر رویکرد سیاسی، نقشبند ماهری بود زهره روحفر- پژوهشگر- سخنران دیگر این هم اندیشی درباره آثار این هنرمند گفت: متاسفانه امروز ضعیفترین توجهی به بافندگان کشور ما نمیشود. غیاث در فنون بافت روشی را در زریبافی ابداع کرد که هیچکدام از شاگردان و پسرانش به آن عمل نکردند. او دو سه نوع بافت ساده را آن چنان در هم میبافت که هر کدام از آنها جدا به نظر میآمدند. به نظر میرسد این نوع بافندگی در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری دوباره اجرا شده است. او ادامه داد: یکی از معضلهایی که برای مرمت تنها اثر غیاثالدین در موزه دوران اسلامی مواجه شدم این بود که نمی توانستم تشخیص دهم کدام بخش پارچه زمینه و کدام نقش است. او از طرحهای کوچکی که در یک طرح کلی هماهنگ بودند استفاده کرده که در نهایت منجر به طرح محرابی شده است. این پژوهشگر درباره رویکرد آثار غیاث اظهار کرد: این هنرمند رویکردی آگاهانه در کارهایش داشته است. در دوره تیموری نوزایی فرهنگی رخ داد که با این موضوع در قرون اولیه اسلامی هم مواجه شدیم که همراه با مضامین فرهنگی و ادبی همراه است اما این مضامین که احیای سنن ملی و فرهنگ ایران زمین بود با حمله مغولها مسکوت ماند. روحفر اضافه کرد: این هنرمند تصویرگرایی روی پارچه را باب کرد. او همچنین علاوه بر رویکرد سیاسی نقشبند ماهری بود. کار غیاث محدود به خودش نبود بلکه از مکتب هرات، بهزاد، تبریز ۲ و اصفهان استفاده و هیچگاه تقلید نکرد بلکه هنرهای مختلف را با هم تلفیق میکرد. این امر تبدیل به جریانی همه گیر در کارگاههای ایران شد. این هنرمند از روش سایهنما که به سبک اعتراضی در هنر معروف است استفاده میکرده، این سبک در دوره صفوی روی سفال نیز انجام میشد. او ادامه داد: غیاث الدین نقش بند یزدی خطاط هم بود و هنر خطاطی را روی پارچه اجرا کرده است. تکنیک بافندگی اثر باقی مانده از این هنرمند در موزه ملی را در پارچههای دیگری که از او در موزه لوور و ویکتوریا دیدم، پیدا نکردم. او همچنین در اجرای نقوش انسانی روی پارچه بینظیر بوده و از نقشمایههای گیاهی در بک گراند پارچه نیز استفاده میکرده است. قلم موهایی که بهزاد از موی گربه دو ماه میساخت نسرین کیهان- پژوهشگر- یکی دیگر از سخنرانان این هم اندیشی گفت: دورانی که ما در آن به سر میبردیم دوران جنگ و کشمکش با اقوام مختلف بوده است. بایسنقر وزیری به نام شیرعلی نواحی داشت که انسان فرهیختهای بود و هنرمندان از جمله بهزاد را دور خودش جمع کرده بود. بهزاد بنیانگذار مکتب هرات بود که با به پادشاهی رسیدن شاه اسماعیل صفوی این مکتب را از تبریز وارد اصفهان کرد. او از موی گربه دو ماهه برای ساخت قلمها و از طلا کارهایش استفاده میکرد. او برخلاف چینیها که در آن زمان فضای خالی در کارهایشان دیده میشد، مخاطب را با خیال خود همراه میکرد و فضای خالی در کارهایش نمیگذاشت. یکی از اقدامات مهمی که این هنرمند انجام داد حذف چشمهای سبک مغولی در نقاشی و هنر بود. او با بیان آنکه تمام شاهان صفوی از هنرمندان حمایت میکردند، افزود: یکی از سیاحان بزرگ آن زمان که در معرفی تاریخ صفویه نقش بسیاری داشته و ایران دوران صفوی را با اروپا مقایسه کرده ژان شاردن بوده است. او در نوشتههای خود آورده که شاه عباس در نزدیکی محل زندگی خود ۳۲ کارگاه به وجود آورد تا هنرمندان بتوانند با فعالیت در این کارگاهها تبادل نظر کنند. برای مثال نخی که غیاث برای کارش لازم داشت با توجه به آنچه که میخواست سفارش می داد. این پژوهشگر اضافه کرد: غیاث در خانواده با فرهنگی به دنیا آمد و با انواع بافتهای یزدی حتی زیلو بافی آشنا بود. با توجه به کارهای باقیمانده او میتوان دریافت که این هنرمند پیشینه بسیاری از تاریخ بافت میدانست. کیهان در بخش دیگری از سخنانش گفت: زمانی که شاه عباس میخواست با پرتغالیها مبارزه کند از سِر آنتونی شارلی کمک نظامی گرفت. شارلی درباره یکی از مجالس شاه عباس نوشته که شاه حدود سه کیلومتر از مسیری را که روی زمین پارچهای گسترده بودند، سوار بر اسب طی کرده تا به تخت پادشاهی برسد. سپس مهمانان کفشهای خود را درآورده و روی پارچه پهن شده روی زمین برای عرض ادب وارد میشوند. به گفته شارلی فرش قرمز از آن زمان باب شده است. او بیان کرد: چهار نوع ابریشم در ایران تولید میشده است که ۲۰ درصد آن به صورت خام و ۸۰ درصد به شکل قالی یا پارچه مصرف میشده تا جایی که بافندگی به شکل صنعتی در شهرهای متعددی به وجود آمد. دیوان غیاث الدین ۴ هزار بیت دارد حسین مسرت - پژوهشگر ادبیات – سخنران دیگری بود که آثار غیاثالدین را از نظر ادبی بررسی کرد و گفت: گفته میشود دیوان اشعار این هنرمند چهار هزار بیت دارد اما تنها دیوان باقیمانده از اشعار او در دانشگاه تهران است که حدود ۱۰۶۰ بیت دارد. گفته میشود این دیوان ناقص است. این هنرمند در دارالشفای صاحبی در یزد دفن شده است. مخمل بافی با غیاث شروع و با همان تمام شد علی نعیمایی- پژوهشگر نساجی سنتی- دیگر سخنران این نشست بود که درباره بحث تکنیکی بافت پارچه بیان کرد: به عبارتی بافت زری و مخمل مهندسی محسوب میشود و مستلزم دانش بسیار است که نمیتوان از آن به راحتی گذشت. از غیاثالدین نقشبندی سه پارچه مخملبافی باقی مانده است. مخملبافی گل برجسته پیچیدهترین هنر است و سه هنرمند باید همزمان کار کنند تا این پارچه بافته شود. مخملبافی با غیاثالدین شروع و با او یا پایان دوره صفویه تمام شد. فرش ماشینی را نیز با استفاده از تکنیک مخملبافی بافته میشود. روحالله دهقانی- پژوهشگر نساجی سنتی- سخنران دیگر این نشست گفت: نمونه اثری که از غیاثالدین در موزه هنرهای اسلامی وجود دارد یکی از شاهکارهای نساجی دنیاست که قابل تکرار نیست. زرگری یزد میراث پارچه بافی غیاث است محمدحسین صالحی- کارشناس صنایع دستی- نیز در این مراسم با بیان اینکه هنر زرگری میراث پارچه بافی غیاث الدین است، اظهار کرد: برخی از شغلها بعد از کمرنگ شدن هنر زربفت یا مخملبافی به یکباره از بین رفتند که تولید نخ گلابتون نیز یکی ازآنهاست. همچنین تولید ابریشم که به واسطه نوغانداریها ایجاد میشد نیز از بین رفت. یزد در سالهای گذشته باغهای توت بسیاری داشت که به واسطه آن ابریشم تولید میشد. هنوز نیز نشانههایی از این باغها در یزد وجود دارد. این کارشناس صنایع دستی گفت: بعد از آنکه هنر زربفت از بین رفتن انبوهی از تولیدکنندگان گلابتون باقی ماندند که هنر خود را به ساخت زیورآلات سنتی سوق دادند. تغییر خلاقانهای که هنر زرگری یزد را شکل داد. آخرین سازنده گلابتون ۷۰ سال پیش از دنیا رفت. به گزارش ایسنا ، محمد حسین جعفری- عضو هیات علمی دانشگاه یزد نیز درباره ویژگیهای نقوش در کارهای غیاث صحبت کرد.
کد خبر: 95737
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdca00no.49nme15kk4.html