نگاهی به مجموعه تلویزیونی «پشت کوههای بلند» به کارگردانی امرالله احمدجو؛
روزی روزگاری «پشت کوههای بند»
19 خرداد 1391 ساعت 15:29
امرالله احمدجو پس از تجربه موفق دو مجموعه تلویزیونی «روزی روزگاری» و «تفنگ سر پر»، اینبار به سراغ «اوسنه پادشاهی» رفت. «اوسنه پادشاهی» نام اولیه متنی بود که احمدجو در سال ۱۳۸۷ به نگارش آن پرداخت و پس از مدتی به این نتیجه رسید که باید نام آن را تغییر دهد. خلاصه آنچه از دریچه تحقیقات این کارگردان بیرون آمد تا برسد به آنتن تلویزیون، «پشت کوههای بلند» نام گرفت. به خاطر تعلقات احمدجو به بافت عامیانه زندگی ایرانیان، و بخشهایی از ذهن خودش که همنوایی میکرد با ذهن مردم به خاطر قصههای خوب «روزی روزگاری»، شباهتی در شخصیتهای این اثر با شخصیتهای مجموعه خاطرهانگیز دهه ۷۰ ایجاد کرد. با این تفاوت که حالا دیگر؛ خسرو شکیبایی نبود تا برایش «مرادبیگ» شود و علیرضا شجاع نوری آمده بود تا با «شیرخان» - و سکانسهایی از مرحوم شکیبایی که در اثر گنجانده شده - یادآور مرادبیگ باشد. برای این روایت، آنها که شخصیت اصلی بودند؛ تعدادیشان آمدند و تعدادیشان نیامدند تا شریک این تداعی باشند. مثلا «خاله» با بازی خانم ژاله علو دیگر نیست که وسیلهای به «مرادو» بدهد و از او بخواهد خارکنی کند! و به جای او خانم مهتاج نجومی نقشآفرینی میکند. «حسامبیگ» هم که همان حسام بیگ است با لهجه شیرازی، خصلت بیابانگردی و راهزنی که البته دیگر خدم و حشمی دارد بیش از آن روزگار و برای خودش شده «سامشاه». خاطره پشت هم تداعی کننده آن اسب سفیدی هستند که در تیتراژ «روزی روزگاری» یالهایش را به باد میداد و بیابان را در مینوردید، همان صحرا حالا شده بود محل جدید فیلمبرداری. آدمها و اسبها هم در همان بیابان (میمه) جلوی دوربین رفتند؛ همان بیابانی که روزی روزگاری بازیگرانی در «روزی روزگاری» بازی کردند. آغاز کار فیلمبرداری هم از سال۸۹ در شهر اصفهان بود، و قصه در چهار بخش (فاز) جدا شروع شد، بخش اول آن مربوط به حاکم اصفهان که در کاخ میگذشت. بخش دوم متعلق به اردوگاه شاهی؛ بخش سوم کاروان شاهی که برای رسیدن به اردوگاه میروند و بخش چهارم داخلیهای چادرها در اردوگاه. اما بخش نخست قصه هم از آنجا به مخاطب ارائه میشود که سامشاه با ملک خاتون (با بازی مهوش صبرکن)، شمس وزیر (با بازی انوشیروان ارجمند)، قشونسالار (با بازی آتش تقیپور)، تلخک دربار (با بازی محمد فیلی) برای گردش و شکار به اصفهان میروند.
در این شرایط، دستنشانده پادشاه در بلاد اصفهان (که نقش آن را حسن اکلیلی ایفا میکند) به سرش میزند که پادشاه شود. برای این کار پیشکار او به همراه یکی از تاجران بزرگ اصفهان به نام نعمان تاجر و کدخدای بلاد کولبیاد در دارالحکومه جمع میشوند تا نقشه بریزند و برنامهریزی کنند. البته بعدها مشخص میشود که غرق شدن کشتی در مسیر هند، خواجه نعمان را ورشکسته کرده و کدخدا هم حرات سلحشوری ندارد!
قصه با این پلات آغازین شکلگرفته و هر قسمت به شکل مجزا روایتی میبینیم از زندگی آن روزگار. نقطه عطف و متمایز کننده این اثر که البته با آثار دیگر احمدجو مشابه است، توجه به زندگی عامیانه و فرهنگ بومی مردمی در مرکز و جنوب کشور است. شیراز و اصفهان در این اثر نمودی فراوان دارند و لطایف و ضربالمثلها «پشت کوههای بلند» را اثری به غایت تاثیرگذار کردهاند.
یکی از ایرادهایی که همیشه به رسانه ملی گرفته میشود این است که چرا به آداب عمومی مردم و ادبیات فولکلور بی توجهی میشود؛ در چنین آثاری است که میتوان تلاش برای باز آفرینی این بخش مغفول فرهنگ را دید. حالا کارگردان اگر چه تلاش دارد به مخاطب تاکید کند که این اثر ادامه «روزی روزگاری» نیست اما اگر حتی ادامه این اثر جذاب هم باشد اشکالی ندارد. این اثر جزو ماندگارترین آثار سه دهه گذشته رسانه ملی است و باید کارگردان آن قدر این موقعیت را بداند. شاید تاکید بر این که «پشت کوههای بلند» ادامه «روزی روزگاری» نیست؛ اتفاقاً تاکیدی باشد بر این نکته که ادامه این سریال «هست». و از این دریچه خواسته مخاطب را حساستر کند. زیرا مردم ایران چند نقش را در این اثر که دهه هفتاد از تلویزیون پخش شد بسیار دوست میدارند؛ نقش مرادبیگ؛ خاله؛ حسامبیگ و ... از نقشهای ماندگاری بودند که در اثرگذاری سریال در آن زمان بسیار موثر بودند.
ویژگی دیگر این اثر اپیزودیک بودن آن است. علاقه عمومی مردم این است که وقتی پای اثری مینشینند در همان قسمت یا قسمت بعدی، نتیجه را ببینند، البته مدل دیگر روایت این است که در بزنگاه قصه، روایت قطع شده و به قسمت بعد حواله داده شود که این خود تعلیقی است برای نگه داشتن مخاطب پای اثر، اما انگار این اثر نخواسته از این گونه تعلیق استفاده کند و مخاطب را با خیال راحت در هر قسمت یا دو قسمت یکبار به نتیجهای میرساند که به نظرم در این اثر به خوبی جواب داده است. میتوان گفت «پشت کوههای بلند» پنجرهای است به سمت فرهنگ و آداب مردم ایران؛ پنجرهای که در هر قسمت بخشی از آداب را برای مردم تداعی میکند و این خود کاری بزرگ در حوزه توجه به آداب و رسوم ایرانی است.
کد خبر: 41907
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdca0ony.49n6w15kk4.html
هنر نیوز
http://www.honarnews.com