آجر، قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که یکی از بزرگترین یافتههای انسان اولیه به حساب میآمد. ساختن خشتهای گلین برای ساخت بناهای مسکونی نخستین تلاش انسان برای ساخت آجر به حساب میآید. گرچه پیشینه آجر و کورههای آجرپزی در ایران به هزاره چهارم قبل از میلاد باز میگردد؛ اما باید گفت که قدمت آجر به دههزار سال قبل و تقریباً هم زمان با به وجود آمدن شهرها باز میگردد.
بقایای آجرسازی در ایران از شهرهایی چون شوش و سیلک بدست آمده است. اما آجرهای بدست آمده از هندوستان به هزاره ششم پیش از میلاد باز میگردد. بنابر آنچه روند تاریخی تایید میکند؛ ابتدا تنها خشت خام مورد استفاده قرار میگرفته است، و بعدها انسان به امکان پختن خشت و در نتیجه ساخت آجر پی بردهاست. این امکان وجود دارد که از ساختن کوره با خشت خام که به سبب پخت سفال ساخته شدهبود؛ انسان به پختن خشت پی میبرد.
همانگونه که از این دستساخته ارزشمند بشری یاد کردیم؛ باید این نکته را عنوان کنیم که آجر به عنوان عنصر فراموش نشدنی معماری در سراسر جهان به شمار میرود و ازین رو حایز ارزش بسیار است. استفاده از آجر تنها به ساخت بدنه بنا محدود نشد و از این عنصر در دوران مختلف برای تزئین بناها به وفور استفاده شد. طاق کسری در غرب ایران قدیم، برجستهترین اثر در میان تزئینات آجری ایران باستان به شمار میورد.
آرامگاه شاه اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را با آجر ساختهاند. همچنین پلها و سدهای قدیمی مانند پل دختر سد کبار در قم از جمله بناهای ارزشمند با آجری به شمار می روند.
یکی از بارزترین دوران استفاده از آجر و در روزگاری نه چندان دور را باید در عصر سلجوقی جستجو کرد. نقطه اوج معماری آجری و دوران شکوفایی آجرکاری و تزئینات آجری. این روند در یکی از بناهای بیبدیل در تاریخ معماری ایران ماندگار شد. برجستهترین اثر در این دوران را می توان از آرامگاه امیر اسماعیل سامانی در بخارا نام برد که نمونه درخشان معماری شیوه رازی و متعلق به سالهای پایانی سده چهارم هجری است. در این بنا آجر به عنوان اصلیترین عنصر ساخت بنا مورد استفاده قرار گرفتهاست. ردیف های باریک افقی و عمودی آجر، تورفتگی و بیرون هشتگی آجرچینی ها سایه روشن زیبایی را در زوایای مختلف نور پدید میآورد. حرکت نورهای رقصان در سرزمینی که خورشید در آسمانش همیشه میدرخشد؛ سبب شده تا جلوه زیباییهای این بنا دوچندان شود.
در واقع در معماری به شیوه رازی در قرن سوم و چهارم هجری؛ بستر مناسبی را برای ایجاد تزئینات بیشمار آجری فراهم کرد. نقشهای راستخط و شکسته در بناهای سلجوقی به عنوان تزئیناتی تک رنگ و بادوام بارها مورد استفاده معماران و آجرکاران قرار گرفت.
دیگر اثر ارزشمند از این عصر و بکب از شاهکارهای آجرکاری ایرانی را می توان در گنبد سرخ مراغه دید. بنایی متعلق به سال 542 هجری که همچون مقبره امیر اسماعیل سامانی بنایی مکعب شکل است و در هر ضلع دارای دو طاق نمای ارزشمند آجریست.
آجرکاری تا کمتر از نیم قرن قبل در تزئین بناها مورد استفاده قرار می گرفت. اما این روند؛ هم چون بسیاری از هنرهای ارزشمند ایرانی در دست وارثان بی ادعایش در شهرهایی چون کاشان تا آخرین لحظه حیات آنها زنده ماند. اما به سبب رشد یکباره محبوبیت بناهای غربی، از رونق افتاد و دوستدارانش کم کم زندگی در ساختمانهای بلند و سنگنمای مدرن را به زیستن در بنایی آجرکاری شده ترجیح دادند! شاید بتوان گفت آجرکاری به عنوان قلب تپنده هنر ایرانی تنها در بناهای برجای مانده از روزگار گذشته زنده است. هنری که نمایش خلاقیت و ابتکار هنرمندان توانمند ایرانیست اکنون تنها به توجه دوستداران هنرهای مردمی ایران برای بقای خود چشم دوختهاست.
مینا عبدی