به بهانه حمایت از فیلم های مردمی سینمای دفاع مقدس؛
«جنگ» را باید با «چای تلخ» نوشید
31 شهريور 1392 ساعت 13:16
«جنگ» و «دفاع مقدس» دو مفهوم مجزا از یکدیگر نیستند؛ اما بار معنایی مفهوم جنگ بسیار سیاه و نفرت انگیز است در حالیکه همین کلمه در کالبد دفاع مقدس تا حد زیادی تلطیف شده و قسم سیاه آن در پرتو تقدس و انسانیت گمرنگ می شود.
امروز پس از گذشت ۲۴ سال از جنگ ایران و عراق؛ رخ نمود سیاه آن در تلخی مصیبت هایی که به بار آورد همچنان باقی است و این موضوع واقعیت دردناکی است که در هیچ پستویی قابل پنهان کردن نیست.
در تمام سالهای پس از جنگ، آنچه در ساحت هنر و بالاخص سینما متجلی شد، تقدس ارزشها و بیان آنها در کالبد تصویر و صدا بود؛ تجلی عظیمی که به اعتبار انسانیت رزمندگان ایران در تمام صحنه ها مقدس شد و عنوان دفاع مقدس گرفت.
در این میان فیلم های زیادی به کمک بیان احساسات ناگفته از جنگ آمدند و تلاش شد تا لحظه های سترگ جنگ را از سیاهه نابودی و فراموشی نجات داده و دستاویزی برای به تصویر کشیدن واقعیت ها باشند.
«چای تلخ» با موضوع جنگ ایران و عراق در اوایل دهه هشتاد آماده تولید شد؛ این اثر که پس از فیلمبرداری نیمی از کار متوقف شد از نمونه های موفق انعکاس منویات انسانی در بحبوحه سیاه جنگ است که به فراخور موضوع از گستره ارزش های وطنی خارج شده و به یک مفهوم جهان وطنی بدل گشته است.
«چای تلخ» متن اصلی جنگ است که از ناگزیرهای زمان در کشاکش لحظاتی تلخ حاصل می شود و از بیگانگی مردم بومی حادثه دیده و سربازان متجاوز به پیوندهایی ظریف در این میان می رسد و واقعیات ناگفته جنگ را از لایه های زیرین آن بیرون می کشد.
حکایت تعرض سرباز عراقی به دختری که از او باردار می شود و عشق نهفته ای که در رگ و پی سرباز عراقی از فرزندی که از او در خاک ایران جا مانده ریشه می دواند اما تلخی جنگ رشته محبت او را از دختری که در وجود او ته نشین شده است ناکام می گذارد.
ناصر تقوایی کارگردان این اثر، مرزهای احساسات انسانی را به رغم تعارض هایی که در وجوه بیرونی و رفتاری از افراد در بحران شرایط سر می زند در نوردیده است؛ تلاش او بیان روایتی است که در جنگ به کرات اتفاق می افتد ولی پیش از او کسی نخواست یا نتوانست به آن بپردازد؛ او در این اثر هنجار پرداخت به موضوعاتی از این دست را شکست و از ساختارها رد شد.
عبور تقوایی از حجاب های تلخ جنگ، که در کشورها به قاعده و قوانین بعد از جنگ و سیاه نمایی مردمانی از جنس بیگانه امری عادی است در مرحله ای متوقف شد که جامعه به بیان واگویه های متن جنگ تشنه بود.
سینمای دفاع مقدس و به عبارتی سینمای جنگ تنها بسنده در خاکریزهای جنگ نمی تواند بود؛ اگرچه ارزشهای انسانی و گاه الوهی بسیاری در دامن خاکریزها رقم خورد لیکن هرگز نباید حضور مردم عادی را در شهرهای مرزی و تدافع رزمندگان بومی در آغاز جنگ را از صحنه تصویر حذف نمود.
چه بسا رویدادهای عجیب و ناگواری که در متن جنگ اتفاق می افتد اما به حاشیه می رود و از دیده ها گم می شود؛ وقایعی که در گلوگاه جنگ جزء شکست ها و پیروزی ها نیست بلکه رخدادهای طبیعی از وجوه انسانی است.
«چای تلخ» ناصر تقوایی که اینک یک دهه از ساخت نیمه تمام آن می گذرد، درست در زمانی متوقف شد که باید در جامعه حرکت میکرد و نگاه مخاطبان سینمای جنگ را به زاویه دیگر از آن متوجه می ساخت؛ اما فشارهای زیاد به تهیه کننده و کارگردان فیلم، دست آنها را برای ادامه مسیر بسته گذاشت.
اگرچه در سالیان اخیر فیلم های زیادی به سمت و سوی مردم این بازیگران اصلی جنگ رفتند و از بدنه نظامی فاصله گرفتند اما هیچ اتفاق تازه ای درباره «چای تلخ» نیفتاد؛ شاید بهتر آن است که دولت یازدهم با توجه به وعده های نوینی که در حوزه سینما داشته حمایت جدی از این آثار به عمل آورد و خلاء موجود از حضور این آثار را به نحو احسن پر کند.
یادداشت: مریم خاکیان
کد خبر: 64038
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcaawni.49nye15kk4.html