گزارشی دربارة وضعیت نابسامان مدیریت مجموعة میراث جهانی بم و منظر فرهنگی آن در سالهای اخیر؛
زخمهای میراث بم التیام نیافته است
18 شهريور 1392 ساعت 14:14
بعد از زلزله در موارد زیادی وضع معماری منطقه بم ناموزون و غیراصیل شد. در داخل شهر بناهایی با معماری چینی و تایلندی ساخته شده که هیچ قرابتی با معماری ایرانی در منطقة کویری ندارند و البته در این امر علاوه بر ضعف مدیریت میراث فرهنگی، ضعف همه مسؤولان وقت شهری به چشم میخورد.
میراث فرهنگی سترگ بم در استان کرمان اگرچه حدود ده سال است که در فهرست میراث جهانی ثبت گردیده و میبایست خیلی وقت پیش به ثبت جهانی میرسید اما در میان خاطرات تلخ ناشی از زلزلة جانسوز بم ثبت جهانی شد تا بتوان از تهدید زلزله به عنوان فرصتی برای حفظ این میراث کممانند استفاده کرد.
بنابراین، «بم و منظر فرهنگی آن» بعد از زلزلة دی ماه ۱۳۸۲ و در تاریخ ۱۷ تیر ۱۳۸۳ در فهرست میراث در خطر جهانی به ثبت رسید. با این حال، دهة پس از ثبت جهانی بم با روی کار آمدن دولتهای نهم و دهم همزمان شد و با تغییر مدیریتها هرچه گذشت وضع مدیریت و نگهداری از این مجموعه بینظیر تاریخی-طبیعی بد و بدتر شد. نظر به اهمیت این میراث سترگ فرهنگی و تاریخی و معنوی در خطّة جنوبی و جنوب شرقی ایران، ضرورت دارد ضمن آسیبشناسی مدیریت آن بر بهینه شدن وضع مدیریت و نگهداری آن تأکید شود. این گزارش کوتاه به برخی از کاستیهای مدیریتی این مجموعة جهانی میپردازد و امیدوار است با رفع آنها به خواستههای بهحق مردم دلسوخته و آسیبدیده بم که هنوز زخمها و خاطرات تلخ زلزله را فراموش نکردهاند جامه عمل پوشانده شود.
۱- بیاعتنایی مدیریت میراث به مردم بم
در سالهای پس از زلزله که بیش از ۴۰ هزار نفر از مردم بم در زیر آوار زلزله جان سپردند و بازماندگان داغدیده خلأ عاطفی پرناشدنی و بزرگی را تجربه کردند انتظار میرفت که میراث فرهنگی بخشی از این خلأ را پر کند. هرچند در سطوحی این توجه از نظر کارآفرینی و جذب کارگر برای آواربرداری و سامانبخشی ارگ قدیم بم انجام شد اما چنین کاری از نظر عمومی و توجه به جنبههای فرهنگی-اجتماعی، بخصوص در دو سه سال اخیر، انجام نشده است. در ادامه به برخی از زمینه-های این کمتوجهی اشاره میشود.
- ارتباط برقرار نکردن با مردم
یکی از ضعفهای بزرگ مدیریت پایگاه میراث جهانی بم در چند سال اخیر بیتوجهی مطلق به فرهنگیان و انجمنهای مردمنهاد در بم است. برای دوستداران میراث فرهنگی بم هیچ امکاناتی برای فعالیت در این زمینه تدارک دیده نشده است. حتی بسیار دیده شده که برخورد مناسبی هم با دوستداران و علاقمندان میراث انجام نشده است. جای تبیین مسایل میراث و منظر فرهنگی بم چه در شهرهای بم و بروات و چه در بخشها و دهستانهای حومة بم به کلی خالی است. تقریباً هیچ برنامة میراثی برای آشنا کردن بومیان بمی از سوی پایگاه میراث جهانی بم صورت نگرفته است. اهمیت طرح مباحث میراث فرهنگی و تغییر نگاه اهالی منطقه نسبت به میراث ملموس و ناملموس خویش برای حفظ و حراست از میراث فرهنگی و عناصر منظر فرهنگی-طبیعی بم بسیار راهگشاست. البته خوشبختانه اهالی بم و حومة آن با وجود محرومیت-های شدید اقتصادی-فرهنگی یکی از با فرهنگترین مردم ایران هستند؛ به طوری که به اذعان کارشناسان باستانشناسی که در منطقة بم مطالعات انجام دادهاند، محوطهها و یادمانهای تاریخی موجود در منطقه بم از کمترین میزان تخریب به واسطه فعالیتهای سوداگران اموال فرهنگی برخوردار است.
وجود این بستر اجتماعی مناسب و علاقمندی عمومی بمیها به تاریخ خود، بیش از پیش بر نادیده گرفته-شدن قابلیت مردمی و کمکاریهایی مدیریت فعلی پایگاه میراث جهانی بم صحه میگذارد. بخصوص در مقایسه با شهرهایی مثل جیرفت و راین، که در فهرست میراث جهانی هم ثبت نشدهاند، در چند سال اخیر مدیریت میراث فرهنگی بم فرصتسوزیها و کمکاریهای زیادی کرده که در درازمدت به زیان میراث این منطقه است.
- ارتباط برقرار نکردن با مسؤولان شهری
همکاری مستمر میان مدیریت پایگاه میراث جهانی بم و مسؤولان شهری امری مهم برای پیشبرد مسایل میراث فرهنگی است. به شهادت دوست و دشمن از بعد از زلزله تمام مسؤولان شهری (اعم از فرماندار، شهردار، بخشدار و امام جمعه محترم شهر بم و مسؤولان شهر بروات) در مجموع با نگاهی همدلانه و علاقمندانه با موضوعات میراث فرهنگی برخورد کرده و در حدود آگاهی و توانایی خود به وضع میراث فرهنگی این خطّه کمک رساندهاند. اما گاهی در اثر تصمیمی مدیریتی ممکن است بخشی از میراث بم در خطر بیافتد. این اتفاق نه از سر عناد است بلکه ممکن است در اثر ناآشنایی نهادهای شهری با خصوصیات میراث فرهنگی ناشی شود. چنین مشکلاتی را میتوان با ارتباط مستمر و مداوم و دادن راهکار و ارائه برنامه از بین برد یا خسارتش را به حداقل رساند. نبودِ ارتباط میان مدیریت پایگاه میراث جهانی بم و مسؤولان شهری در چند سال اخیر از دیگر ضعفهای مدیریت فعلی است که هرچند همواره مورد انتقاد مسؤولان شهری نیز قرار داشته اما از سوی مدیریت پایگاه میراث جهانی بم با بیاعتنایی مواجه شده است. در این میان، «مدیریت از راه دور» هم مزید بر علت شده است و به طور کلی موجب قطع ارتباط مدیریت پایگاه میراث جهانی بم با مسؤولان شهر شده است.
- بیتوجهی به سالگرد زلزله
یکی از نمونههای کمتوجهی به مردم، شرکت نداشتن مدیریت پایگاه میراث جهانی بم در برنامهها و مناسبتهای مهم مردمی است. زلزلة ویرانگر بم یکی از مهمترین رخدادها در تاریخ معاصر شهر بم است. تقریباً تمامی مردم این شهر کس یا کسانی از خویشان و نزدیکان و اقوام خود را در این زلزلة مهیب از دست دادهاند. پاسداشت این خاطره حزنانگیز و احترام به بازماندگان این ضایعه طبیعی از حداقلهای همدلی و مشارکت مدیریت پایگاه میراث جهانی بم میتوانست باشد. ارگ بم، اثری تاریخی در خطّه بم است که نماد دیرینگی مردم این دیار محسوب میشود که هزارههاست خود را با شرایط سخت محیطی و اقلیمی این منطقه وفق دادهاند. از دست رفتن بیش از ۴۰ هزار جان عزیز همزمان بود با ویرانی ارگ سترگ و قدیمی بم. ارگی که از پس هزارهها همچنان سالم و پا بر جا بود، گویی با کشتهشدن مردم بم از درد و رنج فرو ریخت.
- نادیده گرفتن و حذف سالگرد ثبت جهانی بم
پس از حوادث تلخ ناشی از وقوع زلزله، «بم و منظر فرهنگی آن» در فهرست در خطر میراث جهانی برگزیده و به ثبت رسید. این اتفاق خوشایند باعث شد که کمی از بار غم و اندوه زلزله کاسته شود و با دمیدن روحیة امید در مردم تحمل حزن سنگین آن آسانتر شود. مردمی که پس از زلزله همه چیزشان ویران شده بود، نیاز به تسکین داشتند و ثبت ارگ در فهرست میراث جهانی یونسکو نمادی از همدردی جهانی با مردمانی دل شکسته و عزادار بود.
به عنوان یک نمونة دیگر از بیتوجهیها به مردم و میراث بم باید اشاره کرد که در چند سال اخیر بیاعتنایی مطلقی به این رویداد فرهنگی شده و پایگاه میراث فرهنگی بم آن را از حیطه وظایف خود حذف کرده است. برگزاری جشنی کوچک در ساگرد این رویداد میتوانست و میتواند مردم علاقمند بمی را گرد هم آورد و اهمیت حفظ این میراث سترگ را یادآور شود. ارائه گزارشی از عملکرد سالانه پایگاه میراث جهانی بم، در کنار برنامههای فرهنگی کمهزینه، موجب امیداواری بیشتر مردم میشد و با همین کار ساده، زمینة ترویج ارزشهای میراث فرهنگی و برانگیختن حساسیتها نسبت به تحکیم علاقمندی و حفظ میراث فرهنگی در میان اهالی منطقه فراهم میشد که طی چند سال اخیر به فراموشی سپرده و نادیده گرفته شد.
- حضور نداشتن تفکر میراثی در سطح شهر و منطقه بم
مردمان اقصا نقاط جهان یادگارهای معنوی و فرهنگی و تاریخی خود را پاس میدارند. این یادگارها لزوماً خوشایند و شیرین نیستند بلکه گاهی رویدادهای تلخ و درناک به خاطر زندهنگاه داشتن روح مقاومت و اتحاد جمعی گرامی داشته میشود. در اواخر جنگ جهانی دوم شهر هیروشیمای ژاپن با بمب اتمی آمریکاییها نابود شد و خیل کثیری از مردم جان باختند. تنها ساختمانی که در این واقعه هولناک تقریباً سرپا ماند «عمارت پیشبرد تجارت» بود. مردم در زمان بازسازی شهر، این ساختمان را به همان حالت نخست خود حفظ کردند و نامش را «گنبد بمب اتمی» نهادند. از آن زمان تاکنون این ساختمان دست نخورده باقی مانده است تا نمادی باشد از آن واقعه هولناک و یادآور همیشگی خاطره مردمانی که جان باختند. نمونة دیگر، دیوار برلین در آلمان است.
دیوار برلین روزگاری نماد تفرق و جدایی دو کشور آلمان شرقی و آلمان غربی بود. نمادی از جنگ سرد میان دو بلوک شرق و غرب. پس از اتحاد آلمان شرقی و غربی مردم از فرط هیجان بسیاری از بخشهای دیوار برلین را ویران کردند، ولی فرهیختگان و دستگاه حاکمة آلمان برخی قسمتهای این دیوار را به عنوان یک میراث به صورت دست نخورده نگاه داشتند. حتی در جاهایی که دیوار ویران شده بود در زمین نقشة آن را حفظ کردند و امروزه یکی از نقاط گردشگری و توریستی جهان محسوب میشود. حال به بم نگاه کنیم. کدام ساختمان نیمهویران در بم نماد و یادآور فاجعة طبیعی زلزله است؟ به راستی تا هم اکنون نیز بسیاری از نمادهای این زلزله بهطور کلی تخریب و بازسازی شدهاند. معماری پیش از زلزله شهر بم که جزیی از تاریخ و فرهنگ این دیار بود عمدتاً با زلزله از میان رفت و باقیمانده نیز به اسم استحکامسازی ویران شدند و ساختمانهای نوساز جایش را گرفت.
چنین مسایلی در وهلة اول باید از طریق مدیریت میراث فرهنگی مطرح و پیگیری شود، اما با تأسف، به دلیل عدم ارتباط مدیریت پایگاه میراث جهانی بم با مسؤولان شهری و فقدان زمینهچینیهای اجتماعی انجام نشد و به طور کلی به آن بیتوجهی شده است. نمادها خاطرة وقایع را زنده نگه میدارند و زنده بودن خاطرات جمعی و حافظة تاریخی را موجب میشود. وقتی نمادی از زلزله بم وجود نداشته باشد، بیتوجهی به مقوله معماری و استحکام بنا در منطقه زلزلهخیزی چون بم بیاهمیت میشود و امکان تکرار آن را در حادثهای مشابه افزایش میدهد. بعلاوه، بعد از زلزله در موارد زیادی وضع معماری منطقه بم ناموزون و غیراصیل شد. در داخل شهر بناهایی با معماری چینی و تایلندی ساخته شده که هیچ قرابتی با معماری ایرانی در منطقة کویری ندارند و البته در این امر علاوه بر ضعف مدیریت میراث فرهنگی، ضعف همه مسؤولان وقت شهری به چشم میخورد. این نوع معماری هم اکنون نیز در نقاطی از بم، مثل دهبکری، در دست ساخت و رو به گسترش است.
۲- تخریب آثار تاریخی و فقدان حفاظت درست در منظر فرهنگی بم
به خاطر کمتوجهی و حضور اندک مدیریت در پایگاه میراث و همچنین عدم انتصاب معاونان پیگیر و مناسب، در مواردی تخریبهایی در منظر فرهنگی بم انجام شده است. باید در نظر داشت که هر اثر تاریخی به محض آسیبدیدن و تخریبشدن دیگر برای همیشه از دست میرود و جایگزینی برای آن وجود نخواهد داشت. در این زمینه باید به تخریب-هایی در منطقة خواجه عسگر و باغچمک و همچنین تخریبهایی در آثار و قلعههای بم بخصوص در نرماشیر و دهبکری اشاره کرد که در صورت هوشیاری و مسؤولیتپذیری و اطلاعرسانی یک مدیریت فعال و متعهد به وقوع نمیپیوست. بیمهریها به آثار داخل بم و بروات هم کم نیست که به عنوان نمونه باید به تخریب شدن تدریجی گورستانهای تاریخی اشاره کرد.
- فقدان حفاظت درست از منظر فرهنگی:
پس از وقوع زلزله، چندین ساختمان مناسب از سوی مؤسسات خیریه در چند جای بم ساخته شد و بهصورت آماده به میراث فرهنگی بم تحویل گردید که از جملة آنها ساختمانهایی در بروات، خواجه عسگر و داخل شهر بم بود. متأسفانه به دلیل عدم تعهد و بیتوجهی به حفاظت از مواریت فرهنگی و بیاعتنایی به منظر فرهنگی بم از این ساختمانها استفادهای نشده و امروزه به حالت نیمهمتروک درآمدهاند که بعضاً محل تجمع معتادان گردیده است.
ساماندهی و استفاده از این ساختمانها برای استقرار یگان حفاظت میراث فرهنگی میتوانست و میتواند نشانگر و نماد اعمال نظارت و مدیریت پایگاه میراث جهانی بم در تمام منطقه باشد. باعث تأسف است که حتی این مکانهای کاملاً آماده هم استفاده نشدند. آماده نکردن پایگاههایی برای استقرار یگان حفاظت در جاهای مختلف منظر فرهنگی موجب فراهم شدن زمینة تجاوز و تخریب میراث شده است. بخصوص از آنجا که ساختمانهایی در نزدیکی بروات و نیز در خواجه عسگر وجود دارد و از هر نظر برای استقرار یگان حفاظت آماده است، عدم استفاده از آن قابل توجیه نیست. نسبت به تجهیز یگان حفاظت نیز توجه چندانی نشده است. اگر این موضوعات را با مقدار تجهیزات، تعداد نفرات و کیفیت یگان حفاظت جیرفت مقایسه بکنیم ابعاد بی-توجهی به میراث فرهنگی بم به خوبی آشکار و نمایان میشود.
۳- خروج از فهرست میراث در خطر جهانی
یکی دیگر از اتفاقات ناخوشایند اخیر در محوطة میراث جهانی بم خارج کردن این اثر از فهرست میراث در خطر بود. بعد از وقوع زلزلة دی ۱۳۸۲ که بم با نام «بم و منظر فرهنگی» در فهرست میراث جهانی به ثبت رسید، به این علت که ارگ قدیمی آن آسیب جدی دیده و ویران شده بود، در فهرست میراث در خطرِ جهانی قرار گرفت. فهرست «میراث در خطر» به آثاری اختصاص دارد که یا در اثر فقدان تدابیر حفاظتی توسط مسؤولان و مقامات اجرایی به خطر میافتند و یا اینکه مثل بم به خاطر عوامل طبیعی آسیب دیدهاند. طبق گفته پروفسور عدل، هرچند این دو در یک فهرست و با عنوان «در خطر» قرار دارند، اما وضعیت آنها مثل هم نیست؛ یعنی آثاری که به خاطر آسیب ناشی از عوامل طبیعی در فهرست میراث در خطر قرار میگیرند، برای کشور صاحب اثر به عنوان امری منفی محسوب نمیشوند ولی آثاری که به خاطر قصورِ مدیریتی و بیتدبیریهای حفاظتی به فهرست در خطر میروند برای کشور دارندة اثر به عنوان یک عامل منفی محسوب میشود. به همین خاطر خارج کردن زودهنگام بم از فهرست میراث در خطر نه تنها به نفع بم نبود بلکه باعث از بین رفتن برخی فرصتها نیز شد. امروزه اگر هرگونه کاستی در محدوده منظر فرهنگی انجام شود، مستقیماً به عنوان ضعفهای مدیریتی دولت جمهوری اسلامی تعبیر میشود و نه ناشی از پیامد بلایای طبیعی. از سوی دیگر، توجهات، کمکها و مزایایی که شامل حال محوطههای در خطر میشد نیز به طور کامل قطع شده و به خاطر این سوء تدبیر مدیریتی در واقع میراث جهانی بم، در حالی که هنوز به توجه و کمک نیاز دارد، تنها مانده است.
۴- بیتوجهی به مقوله انتشارات و تولیدات فرهنگی
به غیر از دو سه سال نخستِ پس از ثبت جهانی که دو «سالنامه» و چند جزوه از سوی مدیریت پیشین پایگاه میراث جهانی بم منتشر شد، دیگر شاهد انتشاراتی از سوی مدیریت پایگاه میراث جهانی بم نبودیم. همچنین بیتوجهی به برپایی نمایشگاههای عکس یا نمایشگاه یافتههای باستانشناسی نیز از دیگر ضعفهای مدیریت پایگاه میراث جهانی بم است. در این مدت میشد فیلمهای مستندی از روند بازسازی ارگ بم تهیه کرد که چنین کارهایی هم انجام نشده است. همایشهایی که به صورت تخصصی یا با نگاه عمومی به مسایل این حوزه بپردازد نیز برگزار نشد. حتی از دیدگاه گردشگری و برای معرفی میراث بم نیز چیزی منتشر نشده است.
۵- بیتوجهی مطلق به منظر طبیعی بم
متأسفانه مدیریت پایگاه میراث جهانی بم و دیگر نهادهای مسؤول چندان اهمیتی برای مناظر طبیعی بم قائل نیستند. این در حالیست که کل منظر فرهنگی-تاریخی-طبیعی بم در فهرست میراث جهانی به ثبت رسیده است. تخلیة آوار زلزله در بیابانهای اطراف شهر بم و بروات، چهره زشتی به منظر طبیعی-فرهنگی بم داده و در مواردی قناتهای بایر صدها ساله را -که یادگاری از دوران کهن بودند- دفن کرده است. اگرچه اداره میراث فرهنگی بم در ابتدای زلزله چندان حضور نیرومندی نداشت و بعد از ثبت جهانی به تدریج تقویت شد اما حتی در سالهای بعد هم موضوع منظر فرهنگی و ارزشهای طبیعی منظر فرهنگی بم جدی گرفته نشد. تاکنون کمتر برنامهای برای ساماندهی این اوضاع فاجعهآمیز، حتی در نزدیکی ارگ بم، از سوی پایگاه میراث جهانی بم ارائه شده و ظاهراً این موارد اصلاً به پایگاه میراث جهانی بم ارتباطی ندارد! وجود قابلیتهای طبیعی و گردشگری منطقه، همچون منطقة زیبای دهبکری که منطقهای کوهستانی و ییلاقی است، از چشم مدیریت پایگاه میراث جهانی بم و سایر نهادهای شهری دور مانده است. وجود چندین خانه اربابی از دوره قاجار-پهلوی در این منطقه، که ارزشهای فرهنگی و میراثی قابل توجهی دارند، و با کمی سرمایه-گذاری موجبات رونق گردشگری را فراهم میکند نیز از دیگر قابلیتهای منطقه است که باز متأسفانه هنوز هیچ برنامهای برای آن صورت نگرفته است. حتی طبق شنیدهها در معرض تخریب قرار دارند.
عدم ارتباط با سازمان محیط زیست و بیعلاقگی مدیریت پایگاه میراث جهانی بم به جنبههای طبیعی منظر فرهنگی و پوشش جانوری و گیاهی منطقه از دیگر ضعفها است. در همین دو سال اخیر خبرهایی مبنی بر تلف شدن چندین قلاده خرس منحصر به فرد منطقه پخش شد که واکنشی از سوی مدیریت این پایگاه انجام نشد. خرس سیاه آسیایی (با نام علمیِ Ursus thibetanus) یکی از گونههای رو به انقراض و نادر جانوری جهان است که خوشبختانه هنوز تعدادی از آنها در منطقه بم باقی مانده و جزیی از منظر طبیعی بم به شمار میآید. شکار بیرویه خرس، پلنگ، غزال و دیگر گونههای جانوری باعث شده تا نسل اینجانوران در معرض انقراض کامل قرار بگیرد. امری که با کمی همت و علاقه و وجود ارتباط میان مدیریت پایگاه میراث جهانی بم و سازمان محیط زیست و برگذاری برنامههای مشترک و اطلاعرسانی و جلب مشارکت مردمی و برانگیختن علاقه عمومی از میزان و شدت خسارتهای آن میتوان کاست.
به عنوان نمونهای دیگر از این کمتوجهیها باید به از دست رفتن بلندترین درخت نخل بم، که به عنوان نمادِ ایستادگی بم معروف بود، اشاره کرد. این نخل که ۴۵ متر ارتفاع داشت طی سال گذشته به علل نامعلومی (که بعضاً غیرطبیعی گمان زده میشود) سقوط کرد. نه تنها این نخل مورد حفاظت قرار نداشت بلکه پس از سقوط هم به حال خود رها شد و نهایتاً نابود گردید. در حالی که ضرورت داشت قطعاتی از تنة آن برای نمایش موزهای و به یادگار ماندن در خاطرة جمعی حفظ میشد. همچنین انتظار میرفت سن و قدمت آن مورد آزمایش دقیق قرار گیرد و کیفیت ژنتیکی آن مورد ارزیابی واقع شود که نشد.
۶- بیاعتنایی به حفظ و نگهداری و معرفی منظر فرهنگی-طبیعی بم
لزوم تأسیس «موزه باستانشناسی» یکی دیگر از مسایلی است که طی سالهای گذشته همواره از سوی فرهنگیان بم مطرح شده اما مورد بی-اعتنایی قرار گرفته است. بهگونهای که هم اکنون یافتههای باستان-شناختی و فرهنگی در اتاقی در زیرزمین ساختمان محل استقرار پایگاه میراث جهانی بم قرار داده شده است. اخیراً این محل از طرف مدیریت فعلی پایگاه میراث جهانی بم به عنوان موزه معرفی و افتتاح شد! در حالی که چنین جایی به هیچ وجه شایستة عنوان موزه بم نیست و بدتر اینکه پس از افتتاح به روی عموم بسته شد و امکان دیدار از آن برای کسی فراهم نیست. این شیوة رفتار هم به هیچ وجه شیوه مناسب و درخوری برای پاسخگویی به مطالبات مردمی نیست. شهر تاریخی بم با وجود گردشگران بسیاری که دارد نه تنها بیبهره از یک موزه باستان-شناسی مانده است بلکه به عنوان یک منطقه غنی زیستمحیطی «موزه طبیعی» هم ندارد. حتی با وجود تنوع و غنای فرهنگی از «موزه مردم-شناسی» هم بیبهره است. همه این موارد از نیازها و مطالبات فرهنگی مردم بم است که مسؤولان نهادهای مختلف شهری باید به آنجامه عمل بپوشانند. بخصوص تأسیس «موزة باستانشناسی» برای حفظ و نگهداری دستاوردهای فرهنگی و تمدنی ایران در این منطقه ضروری است. در غیاب بنایی مستقل برای «موزه باستانشناسی بم»، چه کسی ضامن امنیت و حفظ و نگهداری درست یافتههای باستانشناسی و تاریخی این منطقه است؟ وقتی بم را با برخی شهرستانهای همجوار مانند جیرفت و راین مقایسه کنیم نیز میبینیم که با وجود اینکه بم در فهرست میراث جهانی ثبت شده و آنها نشدهاند، وضع مدیریت میراث فرهنگی در بم به مراتب بدتر است و توانایی جذب امکانات و توسعة زیرساختهای فرهنگی به هیچ وجه راضی کننده نیست.
امیدواریم دولت «تدبیر و امید» تدابیری برای برطرف کردن این سوء مدیریتها بیاندیشد و ضمن گزینش مدیریتی کارآمد، پاسخگو و متعهد به رفع محرومیتها و کمتوجهیها از خطّة مصیبتدیده ایران اقدام نماید.
جمعی از فرهنگیان و دوستداران میراث فرهنگی و طبیعی بم
کد خبر: 63516
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcaimni.49ne615kk4.html
هنر نیوز
http://www.honarnews.com