گفتوگو با بازیگر سریال «ساختمان 85»
جای مهدی فخیمزاده در سینما خالی است
18 آبان 1389 ساعت 15:38
محسن افشانی اعتقاد دارد در حال حاضر ایدهآل تهیهکنندهها پولسازی است و این فیلمها شاید در رونق گیشه تاحدودی کمک کنند ولی در مجموع به ضرر بازیگر و سینما هستند.
محسن افشانی بازیگر جوانی است که با سریال «ترانه مادری» در نقش پسری درسخوان با نام «پویا نظری» به شهرت رسید. حضور او در کنار بازیگران تئاتری آن مجموعه باعث شد کمکم به فیلمها و مجموعههای تلویزیونی بیشتری راه پیدا کند. هرچند اجرای او در جنگ «ماه عسل» درماه رمضان علیرغم اینکه به یک مدت کوتاه بدل شد، نشان داد او تواناییهای متفاوتتری نسبت به بازیگری دارد.
پخش «ساختمان 85» سریال جدید مهدی فخیمزاده باعث شد با او گفتوگوی کوتاهی داشته باشیم که این گفتوگو هنگام ضبط سریال «دستان سبز» (قدرتالله صلحمیرزایی) میسر شد و البته حرفهای جالبی این بازیگر دارد که خواندنی است. بازیگری که میخواهد با اعتماد به نفس بالا بازیگری را رها کند و به عنوان کوچکترین تهیهکننده صداوسیما فعالیتش را آغاز کند.
مهدی فخیمزاده، کارگردان باوسواس و پردقتی است و به نظر میرسد کار کردن با او سخت باشد. از سویی دیگر بعد از بازی در یک سریال اجتماعی، حضور در یک مجموعه که تمی جنایی دارد، برایتان مشکل نبود؟
بعد از حضور در سریال «ترانه مادری» مدت زیادی کار نکردم تا فیلمنامه خوبی پیشنهاد شود، البته در این بین یک فیلم تلویزیونی با نام «ضامن» را با منوچهر هادی و یک فیلم سینمایی با عنوان «کیمیا و خاک» را با عباس رافعی کار کردم که به زودی قرار است اکران شود.
در این مدت فیلمنامههای زیادی حتی از کارگردانهای خوب پیشنهاد شد ولی تصور آنها از من همان شخصیت پویا نظری بود که آرام، مثبت و درسخوان است و بعد یاغی میشود و من دوست داشتم با کار بهتری فعالیتم را ادامه دهم. آقای مصطفوی که استاد تئاتر من بودند و خودشان هم در «ساختمان 85» ایفای نقش کردهاند، به عنوان مدیر تولید این مجموعه پیشنهاد دادند که به دفتر بروم و اگر مورد قبول مهدی فخیمزاده قرار گرفتم، این نقش را بازی کنم.
از همان ابتدا هم این تصور را داشتید که کار با فخیمزاده سخت است؟
بله و برخی هم این موضوع را به من گفته بودند. وقتی وارد دفتر شدم، با همان حالت شوخطبعی همیشگیام با ایشان شوخی کردم و گفتم؛ من باید از شما دور بایستم، ممکنه من را بزنید. ایشان خندیدند و حدود پنج دقیقه با هم صحبت کردیم و اتفاقاً همین موضوع را هم مطرح کردم که همه میگویند کار با شما سخت است.
بعد از این صحبت کوتاه به عنوان هفتمین نفر گروه بازیگری، گفتند؛ برو قراردادت را ببند! ... بعد از اینکه کارم را شروع کردم، متوجه شدم تمام این حرفها فضاسازی بیهوده بوده است. البته مهدی فخیمزاده به نامنظمی و ناهماهنگی اعتراض میکند ولی واقعاً ایشان دوستداشتنی هستند و طی 15 ماهی که با هم کار کردیم، هیچ مشکلی با هم نداشتیم و تمامی این مدت به شوخی و خنده برای من گذشته است. باید از ایشان تشکر کنم که اطمینان کردند و این نقش را به من سپردند.
مهدی فخیمزاده جزو آن دسته کارگردانهایی است که دکوپاژها و میزانسنهای پیچیده دارد و با توجه به اینکه خودش نیز بازیگر قهاری است، معمولاً در برخی صحنهها خودش یک بار آن صحنه را برای بازیگر اجرا میکند. خلاقیتی برای اجرای نقشتان داشتید؟
اوایل فیلمبرداری من فقط سه اثر را کار کرده بودم اما در انتهای فیلمبرداری تعداد کارهای من خیلی بیشتر شده بود و وقتی سر صحنه «ساختمان 85» میآمدم، فرق دکوپاژها و میزانسنهای سنگین مهدی فخیمزاده را میفهمیدم. انگیزهای که ایشان برای کار کردن دارند را من در کمتر کسی دیدهام، از 150 هنرور در یک لوکیشن بازی گرفتن کار سختی است ولی فخیمزاده به راحتی و البته با دقت جای تکتک آنها را مشخص میکرد.
در واقع تمام تلاش ایشان برای اجرای صحنههای مختلف، فهماندن میزانسنها، دکوپاژها و شرایط صحنه به بازیگر است و آنقدر دقیق و کامل صحنه را توضیح میدادند که در بیشتر مواقع احساس نمیکردم باید یک کار اضافه انجام دهم، البته در برخی بخشها یا صحنهها نکاتی هم به ذهنم میرسید که با ایشان مطرح میکردم.
به عنوان مثال گریم شخصیتم را خودم پیشنهاد دادم؛ بعد از اینکه توضیح شخصیت را خواندم، حس کردم شاید دوباره همان قیافه معصوم و مهجور ساخته شود و از طرفی هم به نظرم این گریم با شخصیتی که در این مجموعه بازی میکردم، همخوانی داشت و با اینکه حفظ راکورد آن بسیار سخت بود و برای مدت زیادی باید آن را حفظ میکردم اما بعد از صحبت با مهدی فخیمزاده ایشان هم قبول کردند.
گریم در بازیتان هم تأثیرگذار بود؟
خیلی زیاد، یکی از علتهایش این بود که با آن ارتباط بیشتری برقرار میکردم و جالب است که بگویم با همین گریم در چند تلهفیلم هم بازی کردم!
در سریالهای موفق شخصیتپردازی موفق که باعث شود پیشبینی مخاطب بههم بخورد، اهمیت زیادی دارد. در «ساختمان 85» این اتفاق تا چه اندازهای رخ داده است؟
به طور حتم تأثیرگذار است. اگر دقت شود با اینکه ابتدای سریال است و هنوز در قسمتهای ابتدایی پخش آن هستیم، علیرغم اینکه برخی گرهگشاییها از همان ابتدا صورت گرفته، اما مخاطب همچنان تعلیقهای موجود در مجموعه را پذیرفته و با آن همراه میشود. یکی از سؤالاتی که احتمالاً برای مخاطبان سریال به وجود آمده، این است که چرا اکثر اهالی این ساختمان خلافکار هستند؟! در صورتی که هرچه داستان پیش برود، گرههای بیشتری باز و با تعلیقهای پیچیدهتری روبهرو میشود.
در این سریال نمیتوان گفت شخصیت محوری وجود دارد، موضوع سریال محوریت شخصیتها را تعریف میکند. شما در کجای این قصه برای پیشبرد آن قرار دارید؟
این مجموعه 80 بازیگر دارد که همه در روند داستان تأثیرگذار هستند و این کار بسیار سختی است که هرکدام از این افراد ماجرایی متناسب با قصه یا به تعبیری خط اصلی داستان داشته باشند و این موضوع به نظرم درایت و هوشمندی فخیمزاده را به اثبات میرساند. واقعیت این است که وقتی من هم قصه را میخواندم، اعصابم از این همه پیچیدگی به هم میریخت و با خودم سؤال میکردم چگونه امکان دارد قصه همه این افراد در مجموعه تعریف شود؟
البته حواس آقای فخیمزاده کاملاً جمع بود، یعنی به اقتضای شرایط و بازیگر، بخشهایی را هنگام فیلمبرداری تغییر میدادند و بعضی اوقات سر صحنه دیالوگها را به بازیگران تحویل میدادند. در مجموع میتوانم بگویم همه شخصیتها در پیشبرد قصه تأثیر میگذارند و هرکدام از این شخصیتها به مرور ابعاد شخصیتیشان را نشان میدهند.
قبل از اینکه وارد بحثهای دیگر درباره خودتان بشویم، میخواهم نظرتان را درباره مهدی فخیمزاده توضیح دهید.
ایشان یکی از بهترین سینماگران و کارگردانان سینمای ایران هستند. عدم فعالیتشان در سینما از نظر من یک خلأ بسیار بزرگ است، مثل خیلی از بزرگان دیگر که جای خالیشان در حوزه سینما احساس میشود. فیلمهایشان هم از گذشته تا به امروز خوب بود، هست و خواهد بود و باعث افتخار و درواقع اعتبار من است که در فهرست کارهایی که انجام دادهام، اثری دارم که نام مهدی فخیمزاده به عنوان کارگردان در آن ثبت شده است. به تعبیری دیگر ایشان از آن دسته کارگردانانی است که وقتی یک بازیگر در فیلم آنها حضور پیدا میکند، به خودش میبالد که سر کار فلانی هستم!... کار با ایشان هم برای من یک اتفاق بزرگ و خوب بود.
نقشی که انتخاب میکنید، باید دارای چه ویژگیهایی باشد و آیا به طور کلی حساسیتی برای انتخاب نقشهایتان دارید؟
وقتی به اواسط کار سریال «ساختمان 85» رسیدیم، یک روز مهدی فخیمزاده به من گفت: «حواست را جمع کن، به هر حال شرایط تغییر میکند و تو باید از الان برای خودت برنامهریزی کنی.» اوایل کارم میل زیادی برای کار کردن داشتم، به هر حال بازیگر وقتی در یک نقشی دیده میشود، علاقهمند است که در موقعیتهای دیگر نیز هنر خود را عرضه کند ولی واقعیت این است که چگونگی این عرضهکردن اهمیت دارد.
یعنی باید سنجید که در چه موقعیتی و همراه با چه گروهی این اتفاق خواهد افتاد. تقریباً بعد از کار مهدی فخیمزاده هر کاری را که انجام دادم، در واقع انتخابی پشت آن بوده و همه آنها را دوست دارم. معیار من برای انتخاب یک نقش در ابتدا قصه خوبی است که دارای هویت باشد و نقش در پیشبرد داستان تأثیرگذار باشد، بعد گروه است که کارگردان و تهیهکننده حرفهای سرآمد آن هستند و سپس بازیگران گروه، چون بازیگر حرفهای باعث تأثیرگذاری در بازی من است و در عین حال باعث میشود بازی من هم بهتر دیده شود. در انتهای این موارد پول هم کماهمیت نیست!
با نقشهایی که ایفا کردهاید، به آن شکوهی که در سینما و تلویزیون به دنبالش بودید، رسیدهاید؟
در تلویزیون این اتفاق رخ داده است. بسیاری به من میگویند چرا در سینما کمتر حضور دارم، در صورتی که بعد از «ترانه مادری» تنها اثری که در سینما با من و بازیام همخوانی داشت، فیلم «کیمیا و خاک» (عباس رافعی) بود که هم موقعیت و قصهاش را دوست داشتم و هم بازیگران و نقش خودم را پسندیدم. در حالحاضر سینما به سمتی رفته است که به راحتی میتوان گفت دیگر سینمایی نداریم و از بین رفته است.
مثلاً فیلمنامهای به من پیشنهاد میشد و من آن را به دلایلی نمیپذیرفتم. بعد متوجه میشدم بازیگر دیگری رفته که هیچگونه تشابهی میان من و او وجود ندارد. در حال حاضر ایدهآل تهیهکننده پولسازی است. فیلمهای امروز سینما که غالباً طنز هستند، از یک قصه و داستانی با مفهوم بیبهرهاند، این فیلمها شاید در رونق گیشه تاحدودی کمک کند و مخاطب را هم برای لحظهای بخنداند ولی در مجموع به ضرر بازیگر و سینماست.
من سعی کردم خودم را در تلویزیون مشغول کنم، چون به دلیل بستری که تلویزیون دارد، محبوبیت بیشتری نصیب یک بازیگر میکند. در حال حاضر هم هدفم این است که ابتدا جایگاهم را در تلویزیون تثبیت کنم و سپس با قدرت به عنوان بازیگری شناخته شده در تلویزیون که کارش را هم بلد است، وارد حوزه سینما شوم.
درباره کیفیت بازیتان چگونه قانع میشوید؛ آیا از طریق اقبال عمومی است یا جایزه گرفتن، فروش فیلم و نظر منتقدان؟
اول از همه حس خودم است، من در اکثر مواقع که کارهای خودم را میبینم، از کار خودم راضی نیستم و به خودم میگویم بهتر از این هم میتوانستم کار کنم ولی مردم همیشه لطف داشتهاند و ابراز لطف میکنند. به همین دلیل مردم نمیتوانند میزان خوبی باشند و فقط از این طریق میتوان میزان محبوبیت را سنجید. عنوان منتقدان هم گویای همه چیز است.
هرچند انتقاد میکنند تا اثری بهتر شود ولی به طور حتم همیشه به دنبال نقطه ضعفها هستند. به همین دلیل همیشه حس خودم را ارجحتر میدانم. از سال 83 که کارم را شروع کردهام، سعی کردهام در تئاتر خودم را پرورش دهم و وقتی قرار است کاری را اجرا کنم، اگر از آن اجرا راضی شوم، به نظرم کار خوبی شده است چراکه به رفتار و اعمال خودم خیلی اطمینان دارم.
اگر کسی بیاید و بگوید یکی از ایرادهای سریال «ساختمان 85» بازی شماست، شما چه واکنشی دارید و به طور کلی چقدر انتقادپذیر هستید؟
علیرغم این اطمینان از انتقاد استقبال میکنم ولی این یک واقعیت است که هرکسی هر انتقادی چه روبهروی بازیگر و چه پشتسرش به او وارد کند، بازیگر وقتی مقابل دوربین میرود، باز همان چیزی را که خودش فکر میکند درست است و با راهنمایی کارگردان بروز میدهد.
علاقهمند هستید بازیگر چه شخصیتی باشید؟
نقشهای زیادی هست که یک بازیگر میتواند آنها را تجربه کند؛ به عنوان مثال من همیشه دوست داشتهام شخصیتی را به زبان انگلیسی بازی کنم یا یک آدم معلول و یا دیوانه. نقش معتاد را هم دوست داشتم که در فیلم «ستارههای سربی» اتفاق افتاد ولی در مجموع نقشهای زیادی است که باید آنها را حتی به شکلهای گوناگون تجربه کرد.
چندین بار در مصاحبههایتان خواندهام که گفتهاید میخواهید از دنیای بازیگری خداحافظی کنید، کمی در این رابطه توضیح میدهید؟
بله، من پنج سال پیش در مصاحبهای گفتم که پنج سال دیگر بازی را کنار میگذارم، علتش هم این بود که ایدهآل من مهندسی مکانیک است و در حال حاضر هم ترم سوم این رشته هستم و درحال حاضر به خاطر حجم کاریای که دارم، مرخصی گرفتهام ولی به زودی حرفم را عملی خواهم کرد.
به نظر نمیرسد با این شوق و علاقهای که به بازیگری دارید، بتوانید این کار را انجام دهید...
سعیام را میکنم چون هنوز ایدهآلم تغییر نکرده است.
امکان دارد وارد بخش دیگری از حوزه سینما و تلویزیون مثل کارگردانی یا بخشهای دیگر شوید؟
در حال حاضر دفتر تهیهکنندگیام را برقرار کردهام و به زودی آن را افتتاح میکنم و وارد این عرصه خواهم شد. اینکه پنج سال پیش این موضوع را اعلام کردم، شاید به علت این بود که حس میکردم دغدغه بازیگری تا چند سال بعد در من از بین برود و حتی اگر بازیگری عشق من باشد، سعی میکنم کارهایی را که واقعاً تک باشد، انتخاب کنم ولی همچنان ایدهآلم تغییر نکرده است.
چگونه تهیهکننده خواهید شد؟
طی یک سال اخیر تجربههای گوناگونی از انتخاب بازیگر تا مجری طرح را تجربه کردم و متوجه شدم که مثلاً یک فیلم 90 میلیونتومانی را به علت رابطههایی که دارم، با 70 میلیونتومان هم میتوانم جمع کنم. از سوی دیگر به عنوان کوچکترین تهیهکننده سازمان صداوسیما میتوانم فعالیتم را آغاز کنم. به همین دلیل دفتری را تأسیس کردم و کنار آن یک آتلیه هم ساختیم. بعد همراه با دوستانم کار در آنجا را آغاز کردیم.
با این سرعتی که پیش میروید، آیا کارگردانی را هم دنبال خواهید کرد؟
همیشه در ذهنم این بود که اگر محسن افشانی کارگردان شود، چه اتفاقی رخ میدهد و چه چیزهایی درباره او میگویند و مینویسند. به خودم که رجوع کردم، دیدم برای این کار باید زمان بگذارم و دنبال علم آن بروم. به هر حال در بازیگری ناخودآگاه فنون کارگردانی را یاد میگیرید ولی هنگام اجرا و انجام آن به طور حتم با مشکل روبهرو میشوید. به همین دلیل برای کارگردانی انگیزهای ندارم ولی دوست دارم وارد حوزه تهیه و تولید شوم.
خبر آنلاین -شادی رفاهی
کد خبر: 19795
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcam0n6.49noo15kk4.html