در فرهنگ بر همان پاشنه قبلی میچرخد/ عایدی سینما در دولت «هیچ» از «تقریبا هیچ»!
2 خرداد 1396 ساعت 17:40
نیروی امنیتی سابق و وزیر فرهنگ امروز هنرمندان را سرباز خود تلقی میکند تا ناآشنایی او با فضای فرهنگ بیشتر از قبل با معذرتخواهیاش مشخص شود؛ مسئلهای که پشت پرده حوادث را نمایان میکند و نشان میدهد کابینه دولت بحق همان رحم اجارهای اصلاحات است.
مهدی خرامان/ فرهنگ در درازمدت تأثیرگذار میشود و زمانی این سخن تحقق مییابد که خشتهای آغازین این بنا نهاده شود، اما عملکرد دولت یازدهم در زمینههای مختلفی مانند بیتوجهی به مصوبه شورای انقلاب فرهنگی در خصوص ضوابط نشر کتاب، منحل کردن شورای عالی سینما، کاهش بودجه معاونت قرآنی وزارت فرهنگ و ارشاد به وضوح نشان میدهد نه تنها گامی برای ارتقای فرهنگ برنداشته بلکه بسیاری از اقدامات صورت گرفته را هم از بین برده است.
فرهنگ هیچگاه در اولویتهای نخست دولت یازدهم نبوده است، مسئلهای که به صراحت حسن روحانی در زمان تبلیغات در برنامه با دوربین از پنج اولویت مهم دولت تدبیر و امید سخن میگوید، اما مخاطب نه تنها اثری از فرهنگ نمیبیند بلکه حتی پنج اولویت اقتصادی و سیاسی بیان شده هم به گفته مسئولان دولتی ثمرهای «تقریبا هیچ» برای مردم داشته است.
اما زمانی این بیبرنامگی دولت در امور فرهنگ بیشتر نمایان میشود که علی جنتی، وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد در دولت یازدهم موفقیت سینمای کشور را در گرو موفقیت توافق هستهای میداند و در اختتامیه سیوسومین جشنواره بینالمللی فیلم فجرمی گوید: «با توافق نهایی ایران و ۱+۵ در زمینه برنامه صلحآمیز هستهای ایران و رفع برخی محدودیتهای بینالمللی جهشی چشمگیر در سینمای ایران رخ خواهد داد»؛ عایدیای که بعدها مشخص شد «هیچ» از «تقریباً هیچ» است.
اما زمانی که معیار انتخاب کابینه دولت براساس سیاست و سهمبندی احزابها شکل میگیرد، شعارهای زیبای انتخاباتی از یاد میرود و روحانی مانند هزاران وعده فراموش شده باز هم وعده دیگری را به فراموشی میسپارد و به این شعار انتخاباتی خود پشت میکند: «کار فرهنگی را باید به صاحبان فرهنگ سپرد. هنرمندان و موسیقیدانان و صاحبان سینما و علما باید فرهنگ را عوض کنند»، نه تنها یک فرد فرهنگی را به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد به مجلس معرفی نمیکند بلکه فردی کاملاً با سابقه سیاسی را که زمانی سفیر ایران در کویت بوده و در سهمبندی گروه اصلاحات قرار میگیرد، بر مسند این وزارتخانه مینشاند.
اما انتخاب به اجبار روحانی و خطاهای دومینویی وزارت فرهنگ و ارشاد زیر نظر وزیر ناآشنا به فرهنگ مشکلات متعددی در عرصههای مختلف فرهنگی رخ نمایان کرد، در سینما با فیلمهایی همچون «۵۰ کیلو آلبالو»، «دوندهزمین»، «گینس»، «قصهها»، «طبقه حساس» و «بارکد» روبه رو میشویم، در حوزه کتاب نامهایی از قبیل «دود»، «روضه نوح»، «دیوار»، «جناب آقای شاهپور گرایلی همراه خانواده» و «سپیدتر از استخوان» که درونمایهای از مسائل جنسی و مأیوسکننده از نظام را القا میکنند انتشار پیدا میکنند و در تئاتر با نمایشهایی همچون «نمایشگاه لودلو» و «هوهوایی»، اوج ولنگاری در فرهنگ به نمایش گذاشته میشود، مسائلی که تنها پاسخ وزیر به آنها «شرمندگی» یا «از دستمان در رفت» بود؛ وزیری که در «وزارت وزیرکش» زیر هجمه سنگین انتقادات نمیتواند دوام بیاورد و زودتر از پایان دولت ساختمان بهارستان را ترک میکند.
اما اشتباهات و استعفای جنتی باعث عبرت روحانی نمیشود و رئیسجمهور بار دیگر شعارهای روزهای انتخابات را به فراموشی میسپارد تا طنز تلخ «من کی گفتم» به یک تراژدی تبدیل شود، وعدههایی که به هنرمندان میگفت: «من معتقدم هنرمندان ما میتوانند هدایتگر باشند و راه را به جامعه و دولت نشان دهند. کار هنر را نباید به «دستوربگیر» بسپاریم. کار فرهنگ را باید به اصحاب هنر بسپاریم، به کسانی که هنر را تجربه کردند و در فضای هنر زندگی کردهاند و من معتقدم این مردم هستند که به کار هنرمند ارزش میدهند. » ویا «آن وقت که فضای فرهنگی، سیاسی شد و فضای امنیتی به انزوا فرستاده شد، زندانهای ما خلوت میشود. » اما اینبار نهتنها معیار انتخاب وزیر براساس سیاست بود بلکه چاشنی امنیتی بودن هم به آن اضافه میشود و فردی به نام «رضافلاح» نیروی امنیتی سابق و «سید رضا صالحی امیری» امروز به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از مجلس رأی اعتماد میگیرد، فردی که در روزهای اول دولت به عنوان وزیر ورزش به مجلس معرفی شد! البته این تناقضگوییها از رئیس دولتی که در نمایشگاه مطبوعات گله از شکستن قلم میکند اما «چون به خلوت میرود، آن کار دیگر میکند!؟» کمکم عادی شده است، اما اهمیت فرهنگ در دولت یازدهم زمانی کاملاً مشخص میشود که وزیر فرهنگ و ارشاد به دلایلی نامشخص اختتامیه مهمترین جشنواره فرهنگی کشور یعنی سیوپنجمین جشنواره فیلم فجر را در نیمه رها میکند تا آخرین برگه برنده دولت در عرصه فرهنگی را مانند «برجام» نابود کرده و عایدی «تقریباً هیچ» به دست آورد، شاید به همین دلیل نمایی «مدیوم لانگ شات» از وزیر امور خارجه در نقش وزیر ارشاد در مهمترین جشنواره فرهنگی دیده میشود تا تعلیق در «فریب ملی» را به اوج خود برساند، جشنوارهای که دولت رویای بهرهبرداری آن را در سر میپروراند با ندانم کاریهای وزارتخانه خود به کابوسی وحشتناک تبدیل شده است، مسئلهای که تنها از یک وزیر امنیتی، از یک رایزن فرهنگی به نام حجتالله ایوبی و از یک نورچشمی دور از سینما میتوان انتظار داشت، البته بماند جشنوارهای که نهتنها امید و نشاط با آن قرابتی نداشت بلکه ابتذال، بدبختی، خیانت و در آخر دیکتاتوری با نقشآفرینی وزیر دیده شد، اما هنوز هم به اشتباه خود پی نبردهاند و همان مسیر گذشته یعنی تئوری پوپولیسمی، رفتاری تروریستی را به کار میگیرند تا شاید فریب در سخنرانیهایشان بار دیگر آنها را نجات دهد و جلوی دوربین دم از سپردن فرهنگ به دست هنرمندان بگویند، اما غرور گاهی کار دست انسانها میدهد و به همین دلیل در اشتباهی هولناک نیروی امنیتی سابق و وزیر فرهنگ امروز هنرمندان را سرباز خود تلقی میکند تا ناآشنایی او با فضای فرهنگ بیشتر از قبل با معذرتخواهیاش مشخص شود؛ مسئلهای که پشت پرده حوادث را نمایان میکند و نشان میدهد کابینه دولت بحق همان رحم اجارهای اصلاحات است.
کد خبر: 94495
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcamyno.49nyo15kk4.html