نوه شهید مطهری در گفتگو با هنرنیوز؛

شهید مطهری از نیازهای فکری جامعه جدا نبود

30 ارديبهشت 1391 ساعت 11:29

محمدحسین مطهری نوه شهید مرتضی مطهری و مدیر غرفه انتشارات صدرا گفت: اکثر مولفان می‌گویند همه باید خودشان را با ما تنظیم کنند ولی شهید مطهری خود را با جامعه تطبیق داد و جامعه را تنظیم کرد و احترام متقابل با جامعه داشت.



مطهری در گفتگو با خبرنگار گروه کتاب و ادبیات هنرنیوز در پاسخ به این پرسش که نحوه ترغیب جوانان به بحث مطالعه در شیوه تربیتی شهید مطهری به چه صورت بوده است و کتاب و اندیشه از منظر ایشان را چگونه تحلیلی می‌کنید؟ گفت: یکی از موضوعاتی که باعث می‌شود یک کتاب در حوزه نشر مورد اقبال قرار گیرد ارتباط نویسنده آن کتاب با جامعه است خصوصاً در حوزه نشر که نویسندگان بر روی آثار مختلفی کار می‌کنند،‌ اما آنچه سبب می‌شود آثار شهید مطهری در بین کتب دیگر دینی اقبال بیشتری داشته باشد این است که آثار ایشان با تفکر اقشار مختلفی درگیر است یعنی در آثارایشان به مسائل بیشتر اقشار جامعه اعم از روحانی و طلبه، اساتید دانشگاه، مردم عوام، خانه‌دار و جوان و نوجوان توجه شده است؛ زیرا شهید مطهری دغدغه‌شان این بود که برای تألیف کتاب مسئله را از جامعه بگیرند و توجه ویژه به سئوال‌ها وشبهات داشتند. 

وی با نگاهی به رویه تالیف اغلب نویسندگان اظهار داشت: می‌شود که نویسنده و مولف در منزل خود به تألیف آثار بپردازد اما شهید مطهری با مردم زندگی می‌کرد و به مسائل آنها توجه داشت برای مثال ‌شبهاتی که دو مورد عدل الهی و نظام عالم و بسیاری پرسش‌ها که بدنه جامعه با آن مواجه هستند را پاسخگویی می‌کرد و به نیاز فکری جامعه اهمیت می‌داد. 

مطهری با اشاره به نیازهای فکری جامعه و تنوع آنها و دشواری کار مولف در تأمین نظر همه اقشار اجتماع گفت: وقتی ما می‌گوییم به جامعه توجه می‌کند به این معنا نیست که به جامعه خط نمی‌دهد و از آن راهبری نمی‌کند، بلکه توجه به نیازهای بدنه جامعه به معنی جهت دادن به سمت و سوی پرسش‌های آنهاست. 

مطهری با بیان این مطلب افزود: برخی نیازهای اجتماعی، نیازهای ثابتی هستند که نیازهای متغیر هم وابسته به آنها است مثلاً ما نیاز به دانستن و دانش داریم. اصل مطلب یکی است اما ابزار دستیابی به این دانش تمایز دارد یا مثل نیاز به خانه، شغل و مسائل مهم دیگر، اما گاهی این نیاز، نیاز به دین است، وقتی می‌گوییم نیاز به دین، دین یک نیاز فطری است و پاسخ به آن اگر فطری باشد متناسب با زمان،‌مکان و هر نوع سلیقه ای است و نیاز همیشگی است و تنوع صرفا در زمان و مکان و افراد آن است. 

نوه شهید مطهری تصریح کرد: شهید مطهری هر وقت می‌خواستند به شبهه‌ای پاسخ بدهند آن را گسترده می‌کردند و به کلیت و جامعیت آن را پاسخگویی می‌ نمودند پاسخی که ممکن است لزوماً ناظر بر آن پرسش نباشد اما آنقدر جامع باشد که آن شبهه را در درون خود پاسخگویی نماید و پاسخ به آن پرسش به سایر شبهات کمک کند، لذا پاسخ شهید مطهری قابل تعمیم به سایر حوزه‌ها است و اقبال عمومی به آن بیشتر است. 

وی در پاسخ به این پرسش که :« رویکرد شهید مطهری را با توجه به آثارشان در جامعه پرسشمند امروز چگونه می توان بسط و تعمیم داد؟»گفت: چند نکته قابل توجه است اینکه شهید مطهری آثارشان آثار متفکرانه‌ای است و مخاطب قدم به قدم با مؤلف فکر می‌کند،‌ می‌پرسد و پاسخ می‌شنود که این بُعد متفکرانه آثار اوست و شعله‌ای را دردرون مخاطب روشن می‌کند که مطلب تمام نمی‌شود و او را به تفکر وا می‌دارد، هر چقدر اثر، اثری باشد که ما را به تفکر بالاتری وا دارد تمرین تفکر می‌شود، جامعه تشنه است و کالای خوب نیاز دارد و کالای خوب فکری در همه زمان ها راه خود را در بین مردم باز می کند. 

وی افزود: نکته دوم اینکه مهم است که آثار ارائه شده تک بُعدی نباشند و بتوان از آنها استفاده بهینه حداکثری کرد و محققانه متفکرانه باشد و ساده البته ساده‌گویی غیر از ساده گفتن است، جامعه باید با شما ارتباط برقرار کند پس یک بعد، بُعد معرفتی است و شناختی جامعه است و دیگری توجه به نیاز مخاطب است و اینکه ساده گفته شود ولی بهتر است بین جذابیتی که مخاطب لازم دارد و توجه به بُعد معرفتی ، فکری جامعه تعادل برقرار شود، حال اگر گستره بحث تخصصی باشد که مخصوص یک طیف خاص از جامعه است قدری متفاوت می‌شود. اما وقتی حوزه بحث، مباحث اسلامی و تألیفات اسلامی است قضیه فرق می‌کند و نباید گفت مخاطب ما عوام است ما باید کاری کنیم که آنها دیگر عوام نباشد. 

مطهری همچنین دیگر پرسش هنرنیوز را در این باب که «فکر می‌کنید کسانیکه در حوزه علمیه مشغول به تحصیل و تدریس هستند چگونه می‌توانند به ارتقای سطح عمومی جامعه و اقبال عمومی جامعه عمل کنند؟» گفت: کتاب‌های شهید مطهری کپسولی است یعنی کتاب‌های کم حجم در عین غنی بودن محتوا؛ لازم نیست که عمق و کیفیت کار را پایین بیاوریم که تکلف نداشته باشیم وقتی راجع به جهان بینی و مباحثی از این دست صحبت می شود باید تراکم و محتوا در نظر مولف باشد. 

مطهری با ذکر نمونه از آثار شهید مطهری تصریح نمود: برای مثال شهید مطهری در کتاب «انسان و ایمان» بخش علم و ایمان ص۳۲ از مجموعه آثار ۲ می‌نویسد:‌ «علم به ما روشنائی و توانائی می‏بخشد و ایمان عشق و امید و گرمی ، علم‏ ابزار می‏سازد و ایمان مقصد ، علم سرعت می‏دهد و ایمان جهت ، علم توانستن‏ است و ایمان خوب خواستن ، علم می‏نمایاند که چه هست و ایمان الهام‏می‏بخشد که چه باید کرد، علم انقلاب برون است و ایمان انقلاب درون ، علم‏ جهان را جهان آدمی می‏کند و ایمان روان را روان آدمیت می‏سازد، علم وجود انسان را به صورت افقی گسترش می‏دهد و ایمان به شکل عمودی بالا می‏برد، علم طبیعت ساز است و ایمان انسان ساز. هم علم به انسان نیرو می‏دهد، هم‏ ایمان ، اما علم نیروی منفصل می‏دهد و ایمان نیروی متصل. علم زیبائی است و ایمان هم زیبائی است علم زیبائی عقل است و ایمان زیبائی روح ، علم‏ زیبائی اندیشه است و ایمان زیبائی احساس هم علم به انسان امنیت می‏بخشد و هم ایمان علم امنیت برونی می‏دهد و ایمان امنیت درونی علم در مقابل‏ هجوم بیماریها ، سیلها ، زلزله‏ها ، طوفانها ، ایمنی می‏دهد، و ایمان در مقابل اضطرابها ، تنهائیها ، احساس بی پناهی‏ها ، پوچ انگاری‏ها. علم جهان را با انسان‏ سازگار می‏کند و ایمان انسان را با خودش...» و از سادگی و در عین حال غنی بودن مفهوم آن خبر می دهد. 

وی در خصوص الگوسازی حوزه تالیف گفت: باید هم مطلب باید مغتنم و مورد نیاز باشد و هم درست تقریر شود و کیفیت داشته باشد و هم جملات گیرایی داشته باشند، شهید مطهری بر عکس خیلی از ما، وظیفه و رسالت را بر دوش خود خواص و اندیشمندان می‌بینند تا بر دوش جامعه؛ یعنی می‌گویند جامعه،‌ جامعه‌ای نیست که گمراه باشد یا بی‌علاقه و غیر‌علاقه‌مند و این مولف است که که باید به مسائل توجه کند. شهید مطهری تشخیص داده اند که مسائلی چون عدل، خداشناسی، ایمان و بسیاری دیگر همیشه مسئله ماست و دوم اینکه خودشان را صیقل دادند در مسائل و با جامعه هم ذات‌پنداری نمودند، به عبارت دیگر اکثر مولفان می‌گویند همه باید خودشان را با ما تنظیم کنند ولی شهید مطهری خود را با جامعه تطبیق داد و جامعه را تنظیم کرد و احترام متقابل با جامعه داشت. 

وی در خاتمه تصریح نمود: روحانیت نباید بین خودشان و مردم رابطه افلاک و خاک ایجاد نمایند چراکه تمایز انبیاء و فیلسوفان این است که انبیاء کوچه به کوچه و روح به روح و با مردم بودند اما فیلسوفان در خانه خود می نشینند و می‌نویسند و لذا به خاطر سبک انبیاء وار تدریسشان جوانان بسیاری برای شنیدن صحبت‌های ایشان از روی جاذبه کلامشان به محافل ایشان می آمدند از جمله حسینه ارشاد می‌آمدند که نتیجه‌اش اقبال عمومی جامعه به کلام ایشان چه در زمان حیاتشان چه بعد از آن است.


کد خبر: 40999

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcaoony.49nwo15kk4.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com