تئاتريها از دغدغهي امنيت شغلي گفتند
«تا زمانيكه تئاتر شغل به حساب نميآيد سخن گفتن از امنيت شغلي بيهوده است»
8 خرداد 1389 ساعت 14:11
تعدادي از اهالي تئاتر ايران طي چند هفتهي گذشته پيرامون بحث دغدغهي امنيت شغلي مباحثي را مطرح كردند كه؛ از جمله خواستهي اصلي آنان تعريف تئاتر به عنوان يك شغل در وزارت كار است.
حميدرضا آذرنگ معتقد است: در شرايطي كه كار هنري شغل به شمار نميآيد، نميتوان درباره امنيت شغلي هنرمندان تئاتر سخن گفت.
اين نمايشنامهنويس، كارگردان و بازيگر تئاتر به خبرنگار تئاتر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دربارهي بحث امنيت شغلي گفت: در شرايط فعلي ما چگونه ميتوان با صراحت از تئاتر به عنوان حرفه ياد كرد؟! بلكه در وهله نخست بايد تئاتر به عنوان حرفه در وزارت كار و ديگر نهادهاي مرتبط پذيرفته شود، كد حرفهاي بگيرد و اعضاي آن بتوانند احساس شاغلبودن داشته باشند تا بعد بتوان درباره امنيت شغلي هنرمندان آن سخن گفت.
او با انتقاد از كمبود امكانات سختافزاري تئاتر افزود: مگر كارگرداني كه سالي يكبار فرصت كاركردن پيدا ميكند، شاغل و حرفهاي است؟! از سوي ديگر در همين فضاي اندك و محدود هم جلوي رشد استعدادها را ميگيريم.
حميد پور آذري نيز معتقد است: تا زمانيكه تئاتر به عنوان يك شغل پذيرفته نشود، نميتوان از امنيت شغلي هنرمندان تئاتر سخن گفت.
اين كارگردان تئاتر به ايسنا گفت: در حال حاضر هيچ تصوري از امنيت شغلي نداريم چرا كه اساسا در كشور ما كار هنري و از جمله تئاتر، شغل به شمار نميآيد. بنابراين در وهله اول بايد كار هنري را به عنوان شغل بپذيرند تا بعد بتوانيم به بقيه موارد برسيم.
او ادامه داد: وقتي از هنرمند حرفهاي سخن ميگوييم به اين معناست كه آن هنرمند بايد بتواند از راه هنرش به گذران زندگي بپردازد و اين در تمام دنيا مرسوم است، درحاليكه در كشور ما چنين نيست.
كارگردان نمايش« اديپ» درباره نقش هنرمندان در تعريف فعاليتهاي هنري به عنوان شغل هم توضيح داد: تاكنون بحثهايي درباره اين موضوع انجام شده كه هنوز اين مباحث به طور جدي مطرح نشده است. خود ما هنوز هم به اين باور نرسيدهايم كه تئاتر ميتواند به عنوان يك شغل قلمداد شود به ويژه شغلي كه بايد بدن و ذهني خلاق داشته باشد.
پورآذري با اشاره به پروسه دشوار تعريف تئاتر به عنوان يك شغل اضافه كرد: به هر حال رسيدن به اين باور كه تئاتر شغل ماست، پروسهاي بسيار دشوار دارد و تا به حال هم اين خواسته جامعه هنري سركوب شده است. اصولا طوري با ما رفتار شده كه به دنبال كار ديگر هم باشيم در هر حال بايد اين راه طولاني و سخت را پيمود تا به آن نتيجه رسيد.
كارگردان نمايش «غلتشنها» متذكر شد: براي رسيدن به اين هدف هر يك از ما بايد گوشهاي از كار را بگيريم و انتظار نداشته باشيم خانه تئاتر اين موضوع را پيگيري كند و بعد هر يك از ما در خانههاي خود بنشينيم و دست روي دست بگذاريم زيرا هيچ چيزي را دو دستي تقديممان نميكنند و فراموش نكنيم بدون تلاش و اميد هيچ يك از اين خواستهها محقق نميشود.
كوروش نريماني معتقد است:امنيت شغلي بحثي بسيار اساسي و مهم است كه متاسفانه نسبت به آن بيتوجهي شده است.
اين نمايشنامهنويس و كارگردان تئاتر گفت: نه فقط در حوزه تئاتر كه در حوزه فرهنگ و هنر به طور كلي دچار مشكل هستيم و امنيت شغلي، روحي، اجتماعي هنرمندان ما آنچنان كه بايد و شايد تامين نميشود، در حالي كه هنرمند به آرامش خاطر نياز دارد.
او اظهار تاسف كرد:در حوزه تئاتر بسياري از هنرمندان از بديهيترين حقوق اجتماعي محروم هستند. اصولا تئاتر به عنوان شغل رسمي شناخته نشده است كه اگر چنين شده بود، ما هم مانند هر يك از صاحبان مشاغل هويت مشخص و حقوق معنوي و اجتماعي مشخصي داشتيم و حرفمان خريدار داشت.
به گفته او امروزه تئاتريها نه در نزد متوليان فرهنگي كه حتي در نزد ديگر بخشهاي اجتماع نيز به عنوان افرادي كه تئاتر شغل و حرفهشان است، به درستي به رسميت شناخته نميشوند.
نويسنده و كارگردان نمايشهايي همچون «والس مردهشوران»، «شبهاي آوينيون» اضافه كرد: اگر به عنوان يك نمايشنامهنويس به بانك مراجعه كنيم و دسته چك بخواهيم بايد از اداره دولتي نامه ببريم. حتي در پاسپورت ما جلوي مشاغل ما چند ستاره گذاشتهاند كه يعني شغل شناخته شدهاي نيست.
نريماني در بخش ديگري از صحبت خود با اشاره به هنر تئاتر گفت:شرايط روحي و رواني در اين هنر كه هر روز با مخاطب در ارتباط است بسيار تعيين كننده است. هنرمند ما بايد بتواند با جامعه خود ارتباط مستمر و روزمره داشته باشد. اما گاه با يك سخنراني يا امر و نهي همه چيز از سوي متوليان عوض ميشود كه اين اصلا خوب نيست.
او با اظهار تاسف از نبود برنامه در سيستم تئاتري كشور يادآور شد:يك تئاتري بايد برنامه يك سال آيندهاش را بداند و بتواند آن را ارزيابي كند. در حوزه مخاطب همچنان دچار مشكل هستيم. آيا متوليان ما براي هنرمنداني كه به نوعي توانستهاند مخاطب را جلب كنند ارزش بيشتري را قائل ميشوند چه امكانات بيشتري را در اختيارشان ميگذارند كه بتوانند شكوفاتر شوند.؟! گاهي برخي از ما نتايج معكوس گرفتهايم كه اميدواريم اين روند بهبود پيدا كند.
بهروز غريبپور خواستار همراهي مجلس و دولت در جهت توجه به امور هنري و امنيت شغلي هنرمندان شد.
اين كارگردان تئاتر به ايسنا گفت: در حال حاضر هيچ يك از هنرمندان رشتههاي گوناگون امنيت شغلي مورد نياز خود را ندارند و بسياري از آنان در كنار فعاليت هنريشان مشاغل پنهان يا آشكار ديگري دارند.
غريبپور تاكيد كرد: مركز هنرهاي نمايشي به تنهايي نميتواند اين معضل اجتماعي را حل كند، بلكه نيازمند همكاري بين بخشي و همراهي بنگاههاي اقتصادي بزرگ هستيم و بدون اين همكاريها هرچقدر هم كه بودجهي مركز افزايش پيدا كند، راه بهجايي نخواهد برد.
كارگردان اپراي عروسكي «مولوي» با اشاره به همكاري بخش خصوصي در زمينهي ورزش اضافه كرد: در مورد ورزش بنگاههاي اقتصادي گوناگون اجازهي كمك دارند، بايد در تئاتر هم انگيزهسازي لازم انجام شود و اين اجازه داده شود تا اين بنگاهها در كنار بخش دولتي فعاليت كنند.
او با يادآوري مصوبات شوراي «بررسي مشكلات تئاتر كشور» در دو سه سال گذشته افزود: هنوز هيچ يك از اين مصوبات اجرا نشده است، در حالي كه حضور بنگاههاي اقتصادي تهيه و توليد تلهتئاتر، سفر به شهرستانهاي گوناگون در قالب تور، تعدد اجراي نمايشنامههاي موفق و ... از جمله مصوبات اين شورا بود كه اميدواريم با همكاري مركز هنرهاي نمايشي و ديگر معاونتها و نهادها و بهويژه نهادهاي صنعتي مصوبات اين شورا به مرحلهي اجراييشدن برسد.
غريبپور متذكر شد: در دورهاي كه در خانه هنرمندان ايران فعاليت ميكردم، بحث تخصيص يكدرصد از بودجهي سازمانها را به خريد آثار هنري مطرح كرده بوديم كه امروز اين مصوبه تنها به گمانم در مورد هنرهاي تجسمي انجام ميشود، در حالي كه مصوبه ما تنها منحصر به هنرهاي تجسمي نبود.
او كمبود سالن و امكانات سختافزاري را از مهمترين مشكلات عدم امنيت اقتصادي هنرمندان تئاتر برشمرد و اضافه كرد: از دههي 50 به اين سو بسياري از هنرمندان تئاتر براي تامين زندگي خود ناچار شدهاند به مشاغل ديگر نيز روي آورند. درحالي كه ميتوان با افزايش سالنهاي نمايش، اعزام گروهها به شهرستانهاي مختلف و توليد تلهتئاترهاي متفاوت بخشي از اين مساله را حل كرد، البته اعزام گروهها به شهرستانها مستلزم ايجاد تماشاخانههاي كافي است. بنابراين زنجيرهاي بههم پيوسته وجود دارد كه بايد تمام حلقههاي آن مورد توجه قرار بگيرد.
غريبپور در عين حال متذكر شد: منظور من از طرح اين بحث ايجاد شغلهاي كارمندي و حقوق ماهانه براي هنرمندان تئاتر نيست، بلكه مقصودم ايجاد گروههاي ثابت و در اختيار قراردادن امكانات لازم براي اين گروههاست.
كارگردان نمايشهايي همچون «اپراي عروسكي رستموسهراب» و «كلبهي عموتم» با ابراز تاسف از كمبود سالنهاي تئاتر و سينما در سراسر كشور يادآور شد: هيچ هنرمندي در اين حوزهها نميتواند به امرار معاش بپردازد و متاسفانه اوج اين مشكلات را اينروزها شاهد هستيم كه حتي هنرمنداني كه ادعاي هنر روشنفكرانه و تجربي دارند، در سخيفترين مجموعههاي تلويزيوني بازي ميكنند و اينها همه ناشي از فشار اقتصادي است.غريبپور در عين حال گفت:هرچند به خودي خود حضور هنرمندان در شاخههاي گوناگون ايرادي نيست، اما به هرحال بايد امنيت خاطري فراهم شود تا بتوانند در حوزهي اصلي فعاليت خود كاري مستمر داشته باشند.
و محمد يعقوبي معتقد است: تا زمانيكه نمايشنامهنويس احساس امنيت نكند، نمايشنامهنويسي كشور ما حرفهاي نخواهد شد.
اين نمايشنامهنويس و كارگردان تئاتر دربارهي شرايط امنيت حرفهاي اهالي تئاتر گفت: نمايشنامهنويس بايد هر نوع امنيتي داشته باشد. شايد برخي علاقهمند نباشند اين امنيت به وجود بيايد اما اگر شعار امنيت ميدهند بايد هر نوع امنيتي داشته باشد.
او ادامه داد: نميگويم تعمدي وجود دارد كه اين امنيت ايجاد نشود، به نيتها كاري ندارم من به عملكرد مسوولان نگاه ميكنم و براساس آن صحبت ميكنم اما آنچه انجام ميشود حاكي از عدم امنيت ماست.
يعقوبي درباره وظيفه هنرمندان در اين شرايط هم توضيح داد: سادهترين كار ما حرفزدن است. وقتي خودمان سكوت ميكنيم اين تصور پيش ميآيد كه لابد لايق اين رفتاري هستيم كه با ما ميشود. من درخواستم از همه همكارانم، سكوت نكردن است.
او درعين حال گفت:البته وقتي گاه سخنان بسيار بيهودهاي ميشنويم، حس ميكنيم بهتر است در برابر اين سخنان سكوت كنيم.
و طي يك ماه گذشته؛كانون نمايشنامهنويسان ايران همزمان با هفته بزرگداشت روز جهاني تئاتر نشست «نمايشنامهنويس و امنيت» را برگزار كرد.
محمد اميرياراحمدي رييس كانون نمايشنامهنويسان دربارهي انتخاب موضوع اين جلسه گفت: متأسفم كه بار ديگر ناچاريم از چنين عناويني براي گردهمآيي خود استفاده كنيم كه اين انتخاب نشانگر ادامه مشكلات نمايشنامهنويسي ماست كه هرسال تكرار ميشود و گويي داريم به در بسته ميكوبيم.
او ادامه داد: نبايد فراموش كنيم كه صرف انتقادكردن راه به جايي نميبرد، بلكه بايد در كنار صحبتهاي انتقادي چارهجويي كنيم و بتوانيم راهحلي براي آينده كشور و نمايشنامهنويسي ايران بيابيم.
یاراحمدي صداقت را يكي از ضروريات مهم نمايشنامهنويسي برشمرد و افزود: صداقت در هنر فضيلت نيست بلكه ضرورتي فني است و اينچنين است كه اثر هنري ميتواند با مردم ارتباط برقرار كند و مردم براي دريافت آن پول بپردازند.
اين نمايشنامهنويس ادامه داد: صداقت داشتن نيازمند ابزاري است و مشكل ما اين است كه در توليد هنريمان از اين ابزار بيبهرهايم، نميتوانيم در پيشگاه جامعه به انديشههايمان اعتراف كنيم. بنابراين اگر قرار است به چارهجويي بيانديشيم بايد به سرچشمههاي نمايشنامهنويسي بازگرديم.
به اعتقاد او آنچه ميان متوليان، سرمايهگذاران و هنرمندان ايجاد تنش كرده اين است كه بر سر موضوع صداقت اتفاق نظري وجود ندارد كه همين موضوع منجر به هدررفتن سرمايهها ميشود و ادامه اين شيوهي توليد جز انباشته كردن توليد بيخاصيت، ثمر ديگري ندارد.
همچنين در اين نشست محمد يعقوبي يكي ديگر از اعضاي هيأتمديره كانون نمايشنامهنويسان درباره دلايل انتخاب موضوع ميزگرد توضيح داد: امسال دليلي براي برگزاري جشن نداشتيم، اگر گاهي رسالت تئاتر اعتراض به مسايل گوناگون باشد امروز زمان اعتراض است. ما امنيت را انتخاب كرديم زيرا در مقايسه با موضوعات گذشته كه حقوق شهروندي بود تندتر و صريحتر است.
و ادامه داد: براي من امنيت اين است كه حتي هنگام نوشتن واژگاني مانند ايثار يا راستي هم احساس امنيت ندارم زيرا اين واژگان مبتذل و دستمالي شدهاند.
يعقوبي با اظهار تأسف از احساس عدم امنيت در ناشران هم اضافه كرد: ما تا كجا پيش رفتهايم كه حتي ناشران نسبت به سادهترين مسايل حساسيت پيدا كردهاند. در اين محيط هريك ميكوشد براي خودش امنيت بسازد. ما چه كنيم كه هم بتوانيم بنويسيم و اگر هم نتوانيم آن را بازتاب دهيم باز هم بتوانيم به نوشتن ادامه دهيم.
شيوه من اين است كه همه نمايشنامههايم را در دو نسخه سانسورشده و سانسورنشده مينويسم و همچنان به اين جمله زيباي سقراط معتقدم كه «كسي خوب زيسته است كه خوب پنهان شده باشد»
در بخش ديگري از اين نشست محمد رضاييراد به عنوان نمايندهاي از نمايشنامهنويسان تهراني با تشريح مفهوم امنيت گفت: ظاهرا واژه امنيت دو احساس كاملا متضاد پديد ميآورد. امنيت و آرامش خاطر و ترس و ناامني.
رضايي راد با اشاره به وجوه گوناگون امنيت همچون امنيت اجتماعي، اقتصادي،رواني و ... افزود: وقتي عنوان بحث را ميشنويم از امنيت به طور مطلق ياد ميكنيم. اما بيشتر از هرچيزي امنيت سياسي به ذهنمان ميرسد كه اين به معناي كماهميتبودن ديگر وجوه امنيت نيست. گويا هرگونه امنيتي در ذيل امنيت رواني كه خودش محصول امنيت اجتماعي و سياسي است، پديد ميآيد.
نويسنده نمايشنامههايي همچون «هشتمين خان» و «رقصي چنين» يادآور شد: امنيت مسألهاي همگاني است به اين معنا كه همه افراد جامعه بايد از آن بهرهمند باشند.
رضايي راد افزود: معناي پنهاني كه موضوع اين جلسه را دربر ميگيرد، اين است كه گويي نمايشنامهنويس براي نوشتن به امنيت نياز دارد، درحاليكه تجربه نويسندگان روسي نشان ميدهد چنين نيازي شرط لازم و كافي براي نوشتن نيست زيرا عمل نگارش بر فراز اين عامل عمل ميكند. در سراسر دنيا بسياري از شاهكارها در شرايط امن نوشته شدهاند و بسيار ديگري در شرايط ناامن.
او در عينحال تأكيد كرد: از ناامني دفاع نميكنم و منكر زيانهاي آن نميشوم شايد نويسندگان در امنيت آمادگي بيشتري براي نوشتن داشته باشند اما همچنان معتقدم پيوند مستقيمي ميان امنيت و نگارش وجود ندارد كه اگر امنيت شرط لازم براي نوشتن باشد آيا ميتوان انتظار داشت كه نويسنده در روزگار ناامني از نوشتن سر باز بزند. روزگار ناامن لحن ما را دگرگون ميكند اما نميتواند ما را از نوشتن باز دارد.
محمد رضايي راد با دستهبندي نويسندگان در روزگار ناامن تشريح كرد: عدهاي منكر ناامني ميشوند اما عدهي ديگري كه آن را درك ميكنند خود به سه دسته تقسيم ميشوند، دسته نخست معتقدند بهانه ناامني كافي است كه كنش نوشتن را به تعليق درآورد اما دسته دوم امنيت را ميخرد يعني طوري مينويسند كه گويي در امنيت هستند. آثار آنان ناامني را بازتاب نميدهد. براي اين دو دسته امنيت عامل مهمي براي نوشتن است اما دسته سوم كساني هستند كه عامل ناامني و امنيت برايشان شرط تأمينكننده در نوشتن نيست، آنها معتقدند ميتوان در روزگار ناامن زيست و از آن نوشت.
رضايي راد سخنان خود را اينگونه به پايان رساند: نويسندگان عصر ظلمت، نوشتن را رها نميكنند و آن را معامله هم نميكنند، آنها در روزگار ظلمت از ظلمت و در ظلمت مينويسند.
در اين نشست كه با حضور هنرمنداني همچون فرامرز طالبي، هرمز هدايت، حسين كياني، افروز فروزند، سيروس همتي، كوروش نريماني، حميدرضا نعيمي، فريبرز قربانزاده، آرش عباسي و ... برگزار شد، بهزاد صديقي ديگر عضو هيأتمديره كانون نمايشنامهنويسان نيز در سخنان كوتاهي با تأكيد بر ضرورت تعريف تئاتر به عنوان شغل گفت: وقتي از امنيت سخن ميگوييم بايد متوجه باشيم كه صرف مسايل سياسي يا فرهنگي مدنظر نيست، بلكه در نخستين گام كار ما بايد به عنوان شغل از سوي وزارت كار شناخته شود تا پس از آن بتوانيم از امنيت به عنوان يكي از دغدغههاي اين شغل سخن بگوييم.
کد خبر: 10532
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcaumn6.49nwe15kk4.html