نقد كتابسازي در حيطه ادبيات دفاع مقدس از نگاه «زهره يزدانپناه»
9 مرداد 1389 ساعت 16:13
زهره يزدانپناه ـ نويسنده و منتقد در نامهاي با عنوان «تقلبهاي فرهنگي را جدي بگيريم» به نقد كتابسازي در حوزه ادبيات دفاع مقدس پرداخته است.
به گزارش هنرنيوز به نقل از فارس، در اين نامه كه نسخهاي از آن به فارس ارسال شده، آمده است: اهميت حوزه فرهنگ، به عنوان نرمافزار تفكر و انديشه در تمدن هر ملت و جامعهاي و ضرورت آسيبشناسي در اين حوزه بر كسي پوشيده نيست. اما بيتوجهي و سهلانگاري و يا به تعبير ديگر، غفلتهاست كه بهانه يادآوري اهميت آسيبشناسي در حوزه فرهنگي را ايجاب ميكند.
از آنجا كه آسيبشناسي حوزه فرهنگي در ابعاد مختلف، از ضروريات اين حوزه است، به همين دليل ضرورت ساماندهي و مديريت علمي و فرهنگي جدي را در اين حوزه ميطلبد، به طور يقين حوزه ادبيات دفاع مقدس (به خصوص خاطرات دفاع مقدس به عنوان اسناد و مدارك تاريخ اين دوران مقدس) ، به عنوان بخشي از حوزه فرهنگي نيز، از اين قاعده مستثني نيست و غفلت از آن، به مرور زمان، آسيبها و خسارتهايي در ابعاد مختلف به حوزه فرهنگي وارد خواهد كرد كه به راحتي جبران پذير نخواهد بود و چه بسا براي جبران آن، بايد تاوان سنگيني از سوي نظام فرهنگي در سطح كلان، پرداخته شود.
در ادامه ميخوانيم: بهانه و شاهد مثال اين قضيه و اين نوع غفلتها، ماجراي كتاب «خانه دوست» نوشته سهيلا عبدالحسيني، چاپ موسسه نشر سماء قلم در سال 1384 در حوزه ادبيات دفاع مقدس است.
اين نويسنده، كه در كنار برخي ادعاهاي قابل تأمل ديگر، بدون هيچ تخصص و يا حتي اثرپژوهشي ، گاهي خود را پژوهشگر! نيز معرفي ميكند، گويا به علت تصور آشفتگي بازار حوزه فرهنگي (حتي در حوزه رسانه) ، به طور مكرر (در قبل و بعد چاپ كتاب) ادعا كرده است كه كتاب «خانه دوست» خاطرات ايشان در دوران مقدس است. در حاليكه بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس، به رغم داشتن كميته خاطرات دفاع مقدس، پس از بررسي محتواي كتاب خانه دوست، درج عنوان داستان توسط ناشر تحت حمايت اين بنياد، در شناسنامه كتاب را تعيين كرده است.
براي اهل فن، لازم به يادآوري نيست كه بين عنوان «داستان» و عنوان «خاطره» و ياحتي «خاطره ـ داستان» كه بيشتر در قالب «زندگينامههاي داستاني» موضوعيت دارد. تفاوت زيادي وجود دارد كه نويسندهاي مانند سهيلا عبدالحسيني، به طور يقين اين تفاوتها را به خوبي درك ميكند.
متاسفانه اين نويسنده و عنصر ظاهراً فرهنگي، به علت اعتماد يا بيتوجهي و غفلت برخي و حتي حمايت آگاهانه و يا ناآگاهانه يا سكوت برخي ديگر از مسئولين و دستاندركاران حوزه فرهنگي در برابر اين ادعا، موفق به دستيابي به برخي حقوق و جايگاههاي مادي و معنوي مختلف (از جمله داوري برخي جشنوارهها حتي در حوزه ادبيات دفاع مقدس و...) نيز شده است.
در بخشي ديگر از اين يادداشت ميخوانيم: گرچه نگارنده، علاوه بر نقد و بررسي محتواي كتاب «خانه دوست» در كتاب نقد خود «يك نگاه، يك برداشت» (فقط با استفاده از محتواي كتاب و اغماض از ارايه مكتوب ادله خارج از محتواي كتاب خانه دوست) و رد ادعاي نويسنده كتاب مذكور، تلاشهاي مكرر براي بحث منطقي با نويسنده و ارايه دلايل مستند و متقن از سوي ايشان پيرامون ادعاي خود داشته است. اما متاسفانه اين تلاشها، هميشه با طفرههاي نويسنده كتاب خانه دوست و سعي ايشان در عدم بحث با منتقد اثر و معترض جدي ادعاي خود، به منظور پاسخگويي و ارايه ادله متقن و كافي، مواجه شده است كه چنين واكنشي نيز بي معنا نيست. ولي گويا، آسودگي خاطر نويسنده كتاب خانه دوست، در مورد زمينه غفلتها در حوزه فرهنگ به خصوص ادبيات دفاع مقدس و نيز دلگرمي به برخي از حمايتهاي آگاهانه يا ناآگاهانه از ايشان ، بيش از تلاش نگارنده در مورد دغدغه جدي گرفتن تقلبهاي فرهنگي و آسيبهاي پيرامون آن و هشدار به مسئولين فرهنگي در اين زمينه بوده است. زيرا نويسنده علاوه بر ادعاهاي شفاهي و مكتوب غيررسانهاي مكرر، پس از خريد، اقتباس و توليد تلهفيلم «آبيها و خاكستر» توسط سيمافيلم از اين اثر، سنگر ديگري بر پنهان كردن حقيقت پيدا ميكند و با جسارت بيشتري، از پشت رسانه ملي (مصاحبهاي متناقض با سايت سيمافيلم در شهريور 88 و حضور در برنامه مشكات شبكه قرآن در اول مرداد 89 با سؤاستفاده از عدم اطلاع تهيهكنندگان و مسئولين برنامه و شبكه)، بار ديگر با تكرار ادعاي دروغين خود، لايه ديگري بر دروغ و در واقع بر تقلب فرهنگي خود ميكشد.
گرچه پيرامون حضور يا عدم حضور و حتي مدت زمان متناقض حضور اين نويسنده محترم در جنوب كشور در دوران دفاع مقدس نيز، ميتوان بحث جداگانهاي را داشت. اما، بحث پيرامون اين حضور و عدم حضور ايشان در دوران دفاع مقدس نيست، بلكه بحث بر سر ادعاهاي دروغيني است كه اين نويسنده محترم در كسوت يك عنصر فرهنگي پيرامون محتواي كتاب خود دارد، است. مهم نيست نويسنده كتاب خانه دوست ، چه كسي است. مهم اين است كه يك حركت ضد فرهنگي در قالب يك تقلب فرهنگي توسط يك عنصر ظاهراً فرهنگي در حوزه فرهنگ (به خصوص حوزه فرهنگ و ادبيات دفاع مقدس) اتفاق افتاده است كه به علت بيتوجهي، غفلت و يا سكوت فعالان و مسئولين اين حوزه، نه تنها مدعي آن به رغم واهمههاي اوليه، از اقدام زشت و غير اخلاقي خود پشيمان نيست. بلكه اصرار به تكرار خطاي خود به طور علني را دارد.
به گزارش فارس، در انتهاي اين مطلب آمده است: وقتي يك رفتار شخصي، از حوزه فردي خارج شده و بنا به دلايل مختلف، نمود اجتماعي به خصوص در حوزه فرهنگي پيدا كند و با عدم پشيماني و اصرار به تكرار و ادامه آن خطا به طور علني (از طريق رسانه ملي) باشد، در حوزه آسيبهاي فرهنگي اجتماعي قرار ميگيرد ولاجرم ضرورت دارد كه با توجه جدي مسئولين به آن و پرهيز از برخي ملاحظات غيرقابل توجيه ، به طور علني نيز به آن پرداخته شود، تا بعدها به علت ايجاد بدبيني و قضاوتهاي نادرست، تاوان خطاهاي چنين افرادي، حتي در كسوت ظاهراً فرهنگي و تاوان سكوت در برابر چنين خطاهايي را ، نظام فرهنگي و ديني مملكت نپردازد و اينچنين، سرمايههاي صداقت و اعتماد در سطح خرد و كلان نظام فرهنگي مملكت، به راحتي هزينه برخي عناصر كوتاه قد به اصطلاح فرهنگي نشود.
کد خبر: 14240
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcawun6.49nyy15kk4.html