مروري بر فيلم سينمايي پنالتي
30 دی 1388 ساعت 13:42
نويسنده و كارگردان: انسيه شاه حسيني، تهيه كننده: سعيد سيدزاده، بازيگران: قاسم زارع، رضا نوري، صادق هاتفي، محمد جمال پور، مجتبي تقوي و ...
سينماي كشور چه دولتي و چه خصوصي و نيمه خصوصي سالهاست كه نان دولت ميخورد و سينه زير بيرق «دگرانديشي» ميزند. سينمايي كه به شدت سياسي است و در همه زمينهها بيپروا، و سازندگان فيلمها در مسابقه ماراتن تندروي سرازير شدهاند كه تنها معيار پايدارشناساييشان، اين كه فيلم بعدي بيمحاباتر به نقد اجتماعي خواهد پرداخت. وقتي نگاه سياسي بر فرهنگ و هنر حاكم ميشود توليدها ناگزير رسانهاي خواهند شد. سالهاست فيلمهايي با كمي «توقيف» كمي و قسمتي «تلطيف» شده به نمايش در ميآيند. اين امر از فراواني تكرار به نوعي عادت در آمده است «درباره الي»، «به رنگ ارغوان»، «پستچي سه بار در نميزند» و .... همين شيوه مديريت كردن سينما كه نميتواند بدون ترديد و تزلزل بگويد «بلا مانع است» يا «با مانع است» به ايجاد شبهه ميانجامد كه حاصلش سينمايي است كه داريم و با روند معمول، خواهيم داشت.
در فيلم پنالتي دنباله فيلم «آفسايد» گرفته شده است با اين تغيير كه عدهاي از اهالي ساكن در نزديكي پالايشگاه قديمي آبادان در معرض از دست دادن منازلشان هستند. آنها ناگزير تيم فوتبال «كارون» درست كردهاند تا بلكه با ملاحظهكاري مديرعامل پالايشگاه، بين دو نيم مسابقهاي برگزار شود و بهترين بازيكنان تيم كارون توسط تيم «نفت» خريداري بشوند تا آنها هم بتوانند در محله ديگري خانه داشته باشند، مديرعامل يكي از جانبازان را كه سابقهاي در فوتبال داشته به مربيگري تيم كارون برميگزيند. در روز مسابقه زنان با پرچمهاي مختلف با يورش گسترده از محل ايست بازرسي رد شده بر روي جايگاهها مينشينند و به تشويق تيم خود ميپردازند. تيم كارون نتيجه را 1 - 1 كرده است كه بازيكن جانباز شماره 10 وارد زمين مسابقه ميشود و گل برتري را ميزند و پنالتي ديگري هم ميگيرد كه ناگهان بر زمين ميافتد و شهيد ميشود. پايان مسابقه به تشييع جنازه تبديل ميشود و ... در طي سالهاي گذشته بعد از جنگ تحميلي فيلمهايي پياپي ساخته ميشوند تا هر كدام حداقل يك نهاد دولتي و حاكميتي را منفور مردم جلوه بدهند «تركشهاي صلح»، «متولد مهر»، «دوئل» و .... كه به ويژگيهايي در خوزستان ميپردازند. يعني اين رويه تلخ به يك اصل بديهي سازندگان فيلم تبديل شده است وبه صراحت ميتوان گفت كمتر فيلمي از اين حداقل چشمپوشي كرده است مانند «كودك و فرشته» و .... كه تعدادشان انگشتشمار است. در فيلم پنالتي كارگردان مردمي را در برابر شركت نفت قرار داده است كه مدعياند دولت در زمان صلح با آنها نامهربانتر از زمان جنگ رفتار ميكند از طرفي تيم فوتبالي كه انها تشكيل دادهاند از مربي و بازيكن جانباز استفاده ميبرد كه كارگردان به راحتي بتواند پايان فيلم را به تهييج ببيننده بپردازد. يعني اهالي با اينكه شهيد و جانباز دادهاند در دوران صلح هم براي بقا كشته ميدهند و در مقابلشان «دولت» قرار دارد كه مهلت داده است تا چند روز آينده خانههايشان را كه متعلق به پالايشگاه قديمي آبادان است، ترك كنند. چنين پديدهاي نميتواند نزديك به واقعيت باشد اما در اثر در اكثريت قرار داشتن فيلمهاي توليد هر سال، مواردي چون «پنالتي» كمتر به چشم ميآيد و در آن كليت قرار ميگيرد. اما پرواضح است كه سازندگان چنين فيلمهايي امكانات مالي، تجربهاندوزي و .... را از نهادهاي دولتي بدست آورده و ميآورند. انسيه شاه حسيني با نوشتن فيلمنامه «اوينارن راه خود را از حوزه هنري به سينما كشانده است و هيچ دغدغهاي هم ندارد كه فيلم در خدمت به اصطلاح «دگرانديشي» قرار دارد. از اين منظر به گواهي فيلمهاي اكران شده در سالهاي گذشته، بهبودي مديريت سينمايي كشور آن چنانكه بايسته ميبود نشده است. مدريت سينمايي تنها اعطا وام و فيلم و زينگ و .... نيست بلكه در قبال تماشاگران فيلم هم داراي مسئوليتهايي است آيا تغيير معاونت سينمايي وزارت ارشاد ره آورد بهتري خواهد داشت يا نه آنچه بر سينماي كشور به عنوان عرف و عادت و سمت و سو دادن به علايق نهادينه شده است راه خود را بر مديريتهاي جديد اعمال خواهد كرد؟ مشكل اصلي (عدم تعريف جايگاه متعايل انسان در هنر) در سينما همانند ادبيات و هنرهاست و تا رفع آن حركتها بر همين مدار خرق عادت خواهد گرديد.
نويسنده:مجتبي حبيبي
کد خبر: 7166
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcb.0bzurhb80iupr.html