مخاطب چند منظوره

3 اسفند 1388 ساعت 21:33


در پشت چنین مثال ساده ای، خصایص عمده محتوای یک رسانه جمعی مدرن نهفته است. نیاز نداشن به تمرکز، سطحی بودن، سهل الوصول بودن ویژگی های عمده محتوای تلویزیون را تشکیل می دهد. وقتی این ویژگی ها در کنار حجم بالقوه بالای مخاطبان آن قرار می¬گیرد، این واقعیت را روشن می کند که مسوولیت چنین رسانه ای در توجه دادن مخاطبان به فرهنگ و اندیشه بیش از هر رسانه یا نهاد فرهنگی دیگری است. یکی از اقدامات رسانه های جمعی مانند تلویزیون در این راستا می تواند تولید برنامه هایی در جهت ترغیب و تشویق مخاطبان به مطالعه کتاب باشد.

در گذشته رسانه های سنتی با پیدایش هر رسانه جدیدی احساس خطر می¬کردند اما امروزه چنین نگرانی-هایی که ناشی از جایگزینی یک رسانه با رسانه ی دیگر است قویا رنگ باخته. امروزه تنها برخی کارکردهای رسانه¬ها کمرنگ تر و برخی برجسته تر می شود اما هیچ رسانه ای جایگزین دیگری نیست.

کتاب از جمله رسانه هایی است که حتی شکل گیری فضای مجازی، رشد و گسترش روز افزون اینترنت و تکنولوژی های نوین ارتباطی و اطلاعاتی نتوانست آن را از صحنه بیرون کند. آینده کتاب و رسانه های جدید با هم گره خورده است. به نحوی که امروزه کتاب های الکترونیکی و انواع سایت های معرفی کننده کتاب ها و ناشران برجسته در دسترس عموم علاقه مندان است.

با این حال نظر سنجی ها نشان می دهد که اگرچه کتاب هنوز به عنوان یک رسانه جدی و غیر قابل حذف از برنامه افراد محسوب می شود اما در مجموع اقبال نسبت به اینترنت و تلویزیون بیش از کتاب است. يك نظرسنجي كه با حجم نمونه 1730 نفر آلماني‌، اتريشي‌ و سوئيسي انجام شده نشان می دهد 17 درصد از پرسش شوندگان اين سه كشور اروپايي نمي‌توانند از كتاب و مطالعه صرف نظر كنند. با اين حال كتاب در اين نظرسنجي در رتبه سوم قرار گرفته است. اينترنت با 31 درصد و تلويزيون با 25 درصد نسبت به كتاب اقبال بيشتري در این کشورها دارد (1).

علی غم امکانات گسترده فضای مجازی برای معرفی، خواندن و نقد کتاب در حوزه ای مختلف و همچنین امکان گسترده تبلیغات آن لاین و آف لاین، همچنان ضرورت توجه رسانه ای جمعی سنتی مانند رادیو وتلویزیون به کتاب جدی است زیرا تلویزیون و رادیو در اکثر کشورها که هنوز دسترسی آنها به اینترنت فراگیز نشده است مانند عموم کشورهای در حال توسعه، هنوز رسانه ای اول محسوب می شوند.

تلویزیون از نظر حجم مخاطبانی که به صورت همزمان محتوایی واحد را مشاهده می کنند، هنوز بی همتاست. تاثیر پذیری اکثریت خاموش جامعه از تلویزیون، به خصوص در کشورهای توسعه نیافته یا در حال توسعه جالب توجه است. امروزه نگرانی های فراوانی نسبت به محتوای برنامه های تلویزیونی وجود دارد. بسیاری نگران سلطه تلویزیون بر مخاطبان هستند.

این نگرانی قابل تامل است زیرا تلویزیون اگرچه بالقوه یک ابزار خنثی است اما محتوای برنامه های آن که عمدتا برای ذائقه مخاطب مدرن، شهری، کم حوصله و با تمرکز اندک تهیه شده، به سوی نوعی رخوت و سکون سوق می دهد. تلاش برای سرگرم کننده بودن این محتوا برای مخاطب و سودآور بودنش برای صاحبان رسانه بیش از هر چیز این موضوع را نشان می دهد.

این مساله زمانی جدی تر می نماید که از کودکانمان تلویحا می خواهیم برای ساکت شدن، گذران اوقات فراغت، یافتن پاسخ سوالات، شناخت جهان و تجربه دنیای بزرگ واقعی از این رسانه استفاده کنند. این موضوع اگرچه در کوتاه مدت مساله ساز نیست اما در بلند مدت و از بعد کلان آن می تواند منجرب به پیدایش نسل هایی منفعل شود که از قدرت تفکر ، عقلانیت و تصمیم گیری بهره اندکی خواهند داشت.

تلویزیون در نبود برنامه های تفکر برانگیز فرهنگی، گامی در مسیر بیگانه شدن فرد با کتاب و به تبع آن با اندیشه، تفکر، عمق و توان تجزیه و تحلیل مطالب بر می دارد زیرا اثرات روانی تماشای تلویزیون از کودکی چنان فرد را تحت تاثیر قرار می دهد و در ناخوادآگاه او ریشه می دواند که فرد با سيستم کتاب و حروف چاپي وارد يك نزاع دروني و رواني مي شود و به همین دلیل است که تماشای بیش از حد تلویزیون تمایل افراد به خواندن کتاب را کم می کند و حوصله و تاب مطالعه چند خط کتاب را هم از آنها می گیرد.

شاید دلیل اصلی ترجیح تماشای تلویزیون بر خواندن کتاب از سوی عموم افراد، این باشد که این عمل به هيچ‌چيز جز توجه بي‌اراده و تسليم وار نياز ندارد!

در عرصه تبلیغات نیز به نظر می رسد تلویزیون گوی سبقت را از سایر رسانه ها ربوده است. هر روز از تعداد افراد روزنامه خوان کاسته می شود . ناشران کتابها از کاهش تعداد کتاب خوان ها گله می کنند. اما علی رغم همه اینها تلویزیون به‌عنوان يك رسانه تجاري با قابليت انعطاف‌پذيري باورنكردني، جذابتر است و هنوز مناسب‌ترين رسانه براي تبليغات تجاري است.

از جمله راه های کاهش تاثیرات سوء تلویزیون، ساخت برنامه هایی با محتواهای فرهنگی و اندیشه ای است که از جمله آنها برنامه¬هایی است که افراد را به خواندن کتاب تشویق می کند .

کتاب در حقیقت بارزترین کالای فرهنگی است که بارقه های تفکر، عمیق بودن و راه های نجات بشر در آن جستجو می شود. "وجود کتاب تسلی خاطری است برای آنهایی که تصور می کنند جهان در حال حرکت به سوی یک زباله دان دیجیتالی است" (2).

کتاب از روزهای نخستین پیدایش خود رسانه ای با ویژگی های ممتاز بود. کتاب کوچک، قابل حمل و جیبی بود. کتاب تجربه ای منحصر به فرد به خواننده اش ارایه می دهد و عمدتا امکان تامل، بازخوانی و بسترهای تفکر را بیش از هر رسانه دیگری فراهم می کند. زمان صرف شده برای تولید محتوای این رسانه معمولا بیش از سایر رسانه هاست و در قالبی فردی تر است. اطلاعات ماندگار تری به خواننده می دهد و امکان بازخوانی ، تکرار بخش مورد علاقه را به مخاطب می دهد.

تشویق به خواندن کتاب در برنامه های تلویزیونی، تشویق مخاطب راحت طلب و غير متمركز تلويزيون به سوي کسب تجربه اي عميق تر و ماندني تر است.

تلویزیون ما عمدتا به عنوان رسانه ملی مطرح می شود. هنگامی که ما به رسانه ای لقب "ملی" نیز می دهیم این مسولیت سنگین تر می نماید زیرا تلویحا به مسوولیت و نقش آگاهی بخشی آن در قبال طیفی وسیعی از افراد جامعه که به گستردگی یک کشور است، اشاره کرده ایم وبه نوعی نبود رسانه های هم عرض و مکمل از جنس آن را پذیرفته ایم. از جمله تاثيرات منفي عدم توجه به كتاب در رسانه ملی، تداوم رخوت و سکون مخاطبان انبوه این رسانه است. گرفتن فرصت تفکر ، قدرت ارزیابی، تجزیه و تحلیل و آگاهی از تحلیل ها، دیدگاه ها و نگاه¬های عمیق تری است که تنها از طریق کتاب خوانی به دست می آید.

البته اگر تلويزيون نیز به تبليغ کتاب نپردازد مطبوعات و رسانه هاي الكترونيك تاحدودي این نقش را ايفا مي كنند اما قطعا پرداختن رسانه ملی به آن می تواند باتوجه به حجم انبوه مخاطب آن، تحولي اساسي در اين حوزه ايجاد كند.

در تلويزيون ايران از ميان 6 شبكه داخلي موجود شبكه چهار شبكه فرهيختگان و نخبگان محسوب و كتاب هم به عنوان اصلي ترين رسانه اين قشر شناخته می شود. با اين حال معرفي و تحليل كتاب در اين شبكه منحصر به برنامه "كتاب چهار" باقي مانده و در ساير شبكه¬ها نيز مورد قابل توجهی به چشم نمي خورد. در خصوص تبليغ كتاب نيز اصولا چنين مواردي ديده نمي شود. حتي با وجود اختصاص هفته اي به نام هفته كتاب باز هم تبليغاتي آنگونه كه شايسته کتاب است، شاهد نيستيم.

یکی از دلایل نپرداختن به چنین برنامه هایی این تصور است که افزایش این برنامه ها برای تلویزیون که ماهیتا تمایل به تهییج، شادابی و جذابیت برنامه هایش دارد، کسل کننده است. این نوع نگرش اساسا دارای اشکال است. تجربه ما از برنامه های رسانه ملی در این زمینه به این موضوع دامن می زند. ما بیشتر عادت کرده ایم که برنامه های معرفی کتاب برنامه هایی جدی و عبوس باشد و عمدتا به کتب بسیار سنگین فلسفه و امثالهم بپردازد. در حالیکه دنیای کتاب به گستردگی و تنوع علایق ما در دنیای واقعی است و در همه زمینه ها کتاب های خوب برای معرفی وجود دارد و نیازی به حذف جذابیت از چنین برنامه هایی نیست. در واقع اندکی خلاقیت می¬تواند حلال مشکلات رسانه ملی در این زمینه باشد.

پیشنهاداتی که در راستای توجه بیشتر رسانه ملی به کتاب می توان مطرح کرد تحت عنوان کلی سیاست "خروج کتاب از حاشیه به متن" مطرح است. در این زمینه می توان افزایش کمی و کیفی برنامه ها را به عنوان دو راهکار اصلی برگزید.

از نظر کمی، طبیعی است که رسانه ملی می تواند با الزام تمامی شبکه های صدا و سیما به معرفی کتاب – با توجه به هدف هر شبکه، نوع خاصی از کتاب می تواند معرفی شود_ و حذف اختصاص این کار به شبکه چهار سیما، اقدامی موثر در این خصوص انجام دهد. همچنین اختصاص ساعات بیشتری به چنین برنامه-هایی می تواند تاثیر گذار باشد.

از نظر کیفی توجه به کتاب باید توجهی اساسی و عمیق باشد. رسانه ملی می تواند به عنوان مثال به ساخت برنامه های مختلف با توجه به عناوین مختلف کتاب ها اقدام کند و البته تاکیدش را بر انواع پرفروش تر آثار بگذارد. مثلا یک برنامه تنها به آثار ادبی، رمان ها و کتاب های شعر جدید اقدام کند. این برنامه ها هر کدام برحسب نوع محتوا می تواند از جذابیت های خاص خود بهره مند باشد.

پیشنهاد دیگر تهیه گزارش از کتابخانه ها، کتابفروشی ها ، ناشران ، نویسندگان و مترجمان آثار است. معرفي و تبليغ كتاب‌هاي برگزيده جشنواره‌هاي مختلف و کتاب های برتر سال به منظور آشنا کردن مردم با کتاب-های خوب، همچنین انجام نیازسنجی از بینندگان رسانه ملی تا خودشان موارد مورد علاقه را اعلام کنند. همچنین استعلام كتاب‌هاي ارزشمند و درخواست همكاري از ناشران و نويسندگان براي معرفي اين كتاب‌ها به عموم جامعه، از جمله این موارد است.

مرضیه خلقتی
منابع:
•به نقل از وب سایت موج چهارم. تاریخ خبر 30 خرداد87. قابل دسترسی در:http://www.moje4.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=1201&Itemid=72

•Negroponte, N (1996), The Future of books, Available in:http://web.media.mit.edu/~nicholas/Wired/WIRED4-02.html

*کارشناس ارشد ارتباطات دانشگاه تهران


کد خبر: 7977

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcb.zbzurhb9ziupr.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com