خیام معروفترین ایرانی اروپاست
خبر آنلاین , 4 آذر 1392 ساعت 15:31
پرفسور فضلالله رضا میگوید که دورههای گسترش زبان فارسی را در آمریکا با همکارانش راه اندازی کرده و هر سال یک کنفرانس عمومی درباره گستره زبان فارسی مولانا، شاهنامه، و دیگر بزرگان ادب فارسی در این کشور برگزار میشود.
اگر چه سرنوشت، پروفسور فضل الله رضا را به جانب علم محض راند اما همواره مانند آفتابگردان رویش به فرهنگ و ادب و ایران بوده است. پژوهشهای علمی- فرهنگی پروفسور فضل الله رضا، ژرف و ستایش انگیزست. علی رغم تخصص مهندسی و ریاضیات، در مسائل فرهنگی و ادبیات صاحب ذوق و نظریه است. «حدیث آرزومندی» و «مهجوری و مشتاقی» و «پژوهشهای شاهنامه» او را در عداد پژوهشگران مطرح ادبیات قرار داده است. قریب یک قرن زندگی همراه با دانش و تجربه و نگاه عمیق به فرهنگ خویش باعث پیدایی شخصیتی جامع و چند بُعدی و نکته سنج شده که سخنانش برای نسل امروز بسیار عبرت آموز و مفید است. انشاءلله این گفتگو همراه چهار مصاحبه دیگر با استادان مطرح روزگار ما که یک قرن زندگی کردهاند تحت عنوان «راز پنح قرن زندگی» در مجلدی کامل منتشر خواهد شد.
پروفسور فضل الله رضا کمتر در رسانهها حاضر میشود و یا به گفتوگو میپردازد این گفت و شنود، ماحصل نشستی صمیمی است که اینجانب با وی داشتم که به مناسبت سخنرانی او در دانشکده مدیریت دانشگاه تهران تحت عنوان «جهانشناسی و مدیریت» از سلسله نشستهای میان رشتهای در پی میآید.
پروفسور! در خلال بیست و پنج سالی که با جنابعالی و آثارتان آشنایم، در آستانه صد سالگی شما یقین دارم که شما از طول و عرض زندگیتان بخوبی بهره بردهاید و حالا عصاره مهارت و دانش و تجربهاید. برخی والدین در جهان ارتباطات برآنند فرزندانشان را برای آموزش به غرب بفرستند، شما که بیش از نیمی از عمرتان را در غرب گذراندهاید چه توصیهای به آنان دارید؟
مقایسه کشور ما بعد از چند قرن عقب ماندگی با غربیها یک قدری از واقعیات دور است. آنچه به نظر میرسد این است که جوان ما حق دارد که بپرسد راه چیست. طبیعی است که اقتصاد ما آنچنان نیست که ۸۰ الی ۹۰ درصد نیروی انسانی را بکار بگیریم. جوان ایرانی باید واقعیتها را ببیند. جوانان باید با خرد مأنوس شوند. آنها یک عرصه باز دارند و آن اِشراف به معارف ایرانی، اسلامی، و جهانی است. یعنی هیچکس جلو آنها را نگرفته که بخواهند در کسب معرفت، مثل ابوعلی سینا، یا نوربرت بینر، یا الهی قمشهای شوند. چیزی که غرب بر آن تاکید دارد «بازار صنایع» است. آنها «خوب» و «ارزان» تولید میکنند و میفروشند و ما را «مصرف کننده» کردهاند ولی جوانان در «معرفت» هیچ حدی ندارند و آنها میتوانند از عمرشان بخوبی استفاده کنند. در مسأله «اقتصاد» البته اگر توانایی پیدا کردند چه بسیار خوب، و اگر نه حداقل «چشم بینا» پیدا میکنند.
توصیه میکنم به والدینی که میل دارند فرزندانشان با علوم غربی آشنا شوند اگر ممکن است در سنینی آنها را بفرستند که «استوار» باشند و در فرهنگ غرب مستحیل نشوند؛ مثلاً در ۲۳ و ۲۴ سالگی و پس از اخذ مدرک لیسانس. آنها باید با فرهنگ خود آشنا باشند و بعد با دیگر فرهنگها درآمیزند. اکنون باید مسأله «وطن پرستی» به «فرهنگ دوستی» تبدیل شود.
در واقع اعزام جوانان به خارج یعنی صادرات فکری ما، باید «برچسب» ایرانی داشته باشد و این مهم است اما اغلب جوانان در غرب مستحیل میشوند و این برای من دردناک است. بعضیها خیال میکنند اینها که به غرب بروند و نامور بشوند، نامی برای مردم محروم ایران بدست میآورند، در حالی که من این چنین نمیپندارم. گمان نمیکنم در دنیای ارتباطات و اطلاعات خیلی فرصت به ما بدهند که افتخارات گذشته را مکرر تکرار کنیم. جوانان ما باید اعتماد به نفس پیدا کنند و خود باخته نباشند و بدانند که ما وارث یک میراث فرهنگی و علمی بسیار غنی هستیم یعنی بعد از تمدن یونان که چندصد سال بر تمدن ایرانی و بر تمدن اسلامی پیشی داشت در جایگاه رفیعی بودهایم و ما اکنون وارث این تمدن عظیم هستیم.
از طرفی باید به قناعت به عنوان یک ارزش اصولی توجه کنیم.
به قول اقبال:
«آن فقر که بیتیغی صد کشور دل گیرد
از شوکت دارا به از فَر فریدون سر»
آن قناعت و فقر را نباید از دست داد؛ مقصود من بینیازی است.
جوان ایرانی تا خودش را نیازمند مادیات غرب ببیند همیشه «بنده» خواهد بود باید طوری تربیت پیدا کند که فراتر این خواستهها باشد. به قول مولانا:
«آب در کشتی هلاک کشتی است
آب در بیرون کشتی پشتی است»
اگر آرزوی او فقط اتومبیل و خانه شیک باشد او زود در این دریای مادی غرق میشود.
البته من تأکیدم بر این است که غرب آن طور که بعضی فکر میکنند درصدد استعمار و جهان گیری مثل قرنهای پیش نیست. این مسأله اگر مورد توجه باشد به واقعیت بازار برمی گردد؛ یعنی خرید و فروش. مخصوصاً در دنیای انفورماتیک.
شاید آن سودای جهان گیری کم شده باشد چون الان پیشه جهانگیری دنیای انفورماتیک روی مغزها است و ما بایستی کاری کنیم که در کشور ما آن امکانات فراهم شود.
جنابعالی اشاره داشتید که اگر جوانی بخواهد در علوم و معارف انسانی پژوهش کند، زمینه ارتقاء در جهان امروز فراهم است و این نکته مهمی است من در کتابخانه منزل شما دست نوشتهای از استادان بزرگ علوم انسانی مثل استاد مطهری و استاد فروزانفر را خطاب به جنابعالی دیدهام. نگاه شما به این شخصیتها مخصوصاً وقتی ریاست دانشگاه تهران را به عهده داشتید چگونه بود؟
من استاد مطهری را ابتدا نمیشناختم، وقتی رئیس دانشگاه تهران بودم گاهی میدیدم که یک معمم بلند بالا در ایستگاه اتوبوس دانشگاه میایستد، یک روز اتومبیلم را متوقف کردم و با ایشان همراه شدم و بعد در کادر رسمی دانشگاه با نهایت افتخار، او را پذیرا شدم و ایشان هم به من محبت میکردند. ارادت من به ایشان ارادت نوعی بود یعنی فکر میکردم که هر استاد دانشمند ایرانی که در فرهنگ اسلامی و ایرانی صاحب نظر است موجب افتخار دانشگاه است و من به او بیشتر فخر میکنم تا آنهایی که برگههای دکتری از یکی از دانشگاههای غربی آورده باشند. درجه دکتری در رشتههای تخصصی طبعاً مورد احترام است ولی در فرهنگ اسلامی و ادبیات مراکز مشهد و قم، در ایران بسیار بهتر است.
استاد فروزانفر از اساتید بزرگ ادب ایران بود و شرح مثنوی شریف را شروع کرد و بعد استاد دکتر شهیدی دنبال کردند و این کتاب را به من تقدیم کردند.
بله روی این کتاب استاد فروزانفر در تاریخ ۲۸ دی سال ۱۳۴۸ خطاب به جنابعالی نوشتهاند: به دانشمند کم نظیر جناب آقای پروفسور رضا؛ رئیس گرانمایه دانشگاه تهران. به نظر جنابعالی چه شخصیتهایی از فرهنگ ایران بیش از همه در جهان معروفند و چگونه میشود از این اعتبار علمی و فرهنگی بهره برد؟
به نظر بنده خیام معروفترین ایرانی در آمریکا و اروپاست. اگر بخواهیم دو سه نفر ایرانی را نام ببریم یکی از دو سه نفر خیام و دیگری کوروش است. مردم غرب با نام خیام بسیار آشنا هستند و این مرهون فریتزجرالد انگلیسی است که ۲۰ سال در زبان و ادبیات ایران کار کرد و با عطار و حافظ و سعدی و فردوسی آشنا شد، آنگاه ترجمه بسیار زیبا و شاعرانهای از خیام ارائه کرد و در سال ۱۸۵۹ چاپ شد. چاپهای اول در ابتدا خریدار نداشت ولی بعد پرفروشترین کتاب دوران شد. خیام را به عنوان فیلسوف، منجم، و ریاضیدان کمتر میشناسند. البته در برخی آثار خواجه نصیر الدین طوسی از او نام میبردند و این کتاب ترجمه شد و بطور پراکنده برخی از تئوریهای او مثل «ضریب دو جملهای» خیام شناخته شد با این حال هنوز خیام را جهان نشناخته است. یکی از بزرگترین متفکرین و عالمان که قدرش کم شناخته شده، خیام است. او پیشرو مثلاً هندسه تحلیلی دکارت است. همچنین در کارهای نیوتن و لایب تیز که مشتق و دیفرانسیل را ابداع کردند، خیام آثارش در ۵۰۰ سال قبل از آنها ریشهها را گفته و لمس کرده بود.
همواره مسأله گسترش زبان و ادبیات فارسی در جهان از دغدغههای شما بوده است. در این خصوص چه اهدافی را در آمریکا، کانادا، و اروپا دنبال کردهاید؟
دورههای گسترش زبان فارسی در آمریکا تأسیس شد و بنده با همکاران کوشیدیم هر سال یک کنفرانس عمومی برپا کنیم و هر سال مثلاً درباره گستره زبان فارسی مولانا، شاهنامه، و دیگر بزرگان صحبت میشود و بعد مجموعه مقالات منتشر میشود. اهداف ما از این نظر بسیار فراگیر است هر چه زبان فارسی در غرب گسترش پیدا کند آشنایی ما با غرب مطلوبتر خواهد بود و وقتی با فرهنگ ما آشنا شوند احترام بیشتری با مردم ما خواهند داشت. در خلال اینکار ما جمعیت نسل دوم ایرانی در غرب داریم که باید آنها را در مدار مغناطیسی فرهنگ ایران قرار دهیم تا عشق به ایران در ایرانیها تقویت شود. مسأله دیگر احتمال پرورش و آشنایی نابغههایی که ممکن است در آینده در غرب پیدا شوند مثل گوته که فرهنگ ایرانی را ترویج کنند موردنظر است.
کد خبر: 66271
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcb85b0.rhb0zpiuur.html