نگاهی به فیلم «برلین منفی هفت»؛

آدم‌هایی که به دنبال امید و زندگی بهتر هستند

23 بهمن 1391 ساعت 10:32

حکایت آدم‌هایی که به دنبال امید وآمال‌هایشان به سراغ تجربه زندگی تازه‌ای هستند و باید رنج، حسرت و تبعات جنگ را برای یافتن زندگی بهتر تحمل کنند.


رامتین لوافی‌پور نویسنده و کارگردان در سال‌های گذشته با فیلم سینمایی «آرام باش و تا هفت بشمار» توانست جوایزی بیشماری را ازجشنواره‌های بین المللی داخلی خارجی دریافت کند. امسال از این کارگردان جوان فیلم سینمایی «برلین منفی هفت» در بخش سودای سیمرغ سی و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر حضور دارد. این فیلم اثری ضدجنگ است که زندگی چند مهاجر از کشورهای مختلف را روایت می‌کند. آدم‌هایی که زندگی تازه‌ای را در برلین جستجو می‌کنند. این فیلم که معرفی‌اش از جشنواره فیلم کن آغاز شده محصول مشترک آلمان و ایران است و بازیگران مطرحی از کشورهای آمریکا، آلمان، مصر، عراق و ایران در آن حضور دارند وبه زبان انگلیسی ساخته شده است. مضمون اصلی فیلم به مساله مهاجرت و ترک وطن باز می‌گردد و با توجه به جهانشمول بودن‌اش همواره سوژه جذابی برای سینماگران مستعد و علاقه‌مند به حوزه‌های بکر است. در واقع این اثر به زندگی آدمهایی می‌پردازد که مجبورند با اجبار برای پیدا کردن یک زندگی بهتر و مناسب کشور خودشان را ترک کنند و به کشورهای مختلف عزیمت کنند.
عزیمتی از سر ناچاری و به اجبار که می‌تواند نتایج مثبت ویا منفی داشته باشد. مردمی جنگ زده که به کشورهای دیگر جهان برای دست یافتن به زندگی بهتر، پول، رفاه و آینده‌ای روشن مجبورند مدام سفرکنند تا بتوانند از کشوری ویزای پناهندگی بگیرند. با توجه به چنگ‌های مختلفی که این روز‌ها در گوشه و کنار جهان در حال رخ دادن است و نمونه آن را می‌تواند در کشورهایی چون: فلسطین؛ عراق، افغانستان و... رخ داده و نتیجه‌ای جز به بار آوردن خرابی ساختمان‌ها، قتل و عام کودکان و زنان، از بین رفتن ثروت‌های مختلف ملی و... می‌شود. هر چند نمی‌توان کتمان کرد که قرار گرفتن فیلمسازان در جریان این گونه موضوعات و درگیرهای‌ها قرار داده تا به زبان تصویری و سینما زوایای مختلف آن خاتمه شود و به پایان برسد.
در فیلم سینمایی «برلین منفی هفت» نیز کارگردان فیلم تلاش کرده بود تا بتواند به درستی مساله مهاجرت را نقد وبررسی کند. درواقع سعی کرده تا از زاویه‌ای نو و جذاب به مهاجرت نگریسته و آدم‌هایش را درگیر آن کند. حمله ایالات متحده و هم پیمان‌های اروپایی‌اش به عراق، خشونت مهمی از داستان و شخصیت‌هایش را تحت تاثیر خود قرار داده و بی‌آنکه دیده شود، اثرات ویران کننده‌اش را به رخ مخاطب می‌کشد. عاطف پس از مرگ همسرش در عراق همراه با دختر نوجوان و پسر خردسالش به شکل غیر قانونی وارد آلمان شده و در نوبت مهاجرت به سر می‌برد که در این میان با حوادث مختلفی روبرو می‌شود و وی به شکل کاملا کوتاه در نیمه اول فیلم اطلاعاتی در رابطه با عاطف و خانواده‌اش و نیز مصطفی کرد زبان و همسرش داده و مخاطب را تا حدود زیادی از شخصیت‌ها دور می‌سازد.
در این فیلم مرد عراقی نسبت به عقایدش پایبند است و در مقابل او «بهروز» که یک ایرانی است کاملا با شرایط کنار آمده و رژین را که در ترکیه با او آشنا شده با شرایط کنار نمی‌آید را قصد دارد با خود همراه کند. روژین در ‌‌نهایت تنها راه فرار از وضعیت پیش آمده را خودکشی می‌داند و دست به خودکشی می‌زند اما «بهروز» با بازی «مصطفی زمانی» شرایط را می‌پذیرد. «بهروز» به یک وادادگی رسیده و حاضر به تحمل است اما به کشور بازنگردد. از سوی دیگر «کریم» بابازی «مسعود رایگان» که او هم یک ایرانی است و شهروند آلمانی به شمار می‌آید به عنوان کارچاق کن و کلاهبردار و دزد معرفی می‌شود که برای دستیابی به پول از هر راهی وارد شده و داستان زندگی «عاطف» را برای مهاجران دیگر نیز گفته تا بتواند با دریافت اقامت برای مهاجرین دیگر پول بیشتری به جیب بزند او از گفتن هیچ دروغی رویگردان نیست.
فیلم سینمایی «برلین منفی ۷» نگاهی مستند گونه به مسئله مهاجرت و مشکلات تقابل فرهنگی بین کشور‌ها نیز دارد و آن را به چالش می‌کشد. روایت و بیان مهاجرت نافرجام انسان‌های شرقی به غرب بار‌ها در سینما اتفاق افتاده و از روی آن فیلم یا سریال ساخته شده، درواقع فیلم سنمایی «برلین منفی۷». حکایت آدم‌هایی که به دنبال امید وآمال‌هایشان به سراغ تجربه زندگی تازه‌ای هستند. داستان فیلم حول محور یک خانواده کوچک عراقی شکل می‌گیرد. خانواده‌ای که باید رنج، حسرت و تبعات جنگ را برای یافتن زندگی بهتر تحمل کنند و پدر خانواده نیز در چنین شرایطی برای اینکه بتواند از وضعیت اسفبار جنگ رهایی یابد محل دیگری را برای زندگی انتخاب می‌کند و سختی‌های رسیدن به این محل را به جان می‌خرند. ازسویی در این گونه آثار که به جنگ و آدمای قبل از آن می‌پردازد معرفی و شناساندن هریک از این افراد می‌تواند در پیش برد داستان و فراز و فرودهای آن موثر باشد که ما شاهد یک داستان یک خطی با کمترین فراز و فرود هستیم و همین امر باعث شده تا شاهد فیلمی با ریتمی کند و خسته کننده باشیم در حالی که داستان پتانسیل اوج و فرود‌ها را در مقاطع مختلف دارد و می‌تواند مخاطب را به خوبی با خود همراه کند. اما عملا چنین اتفاقی نیافتاده در برخی از صحنه‌ها و سکانس‌ها مخاطب اذیت می‌شود و تکلیف خود را با فیلم نمی‌داند.


کد خبر: 54021

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcb8gbs.rhba5piuur.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com