نگاهی به سریال های نوروزی سیما

چهار وضعیت در یک برداشت

19 فروردين 1393 ساعت 10:45

نوروز امسال، تلویزیون با ۴ سریال از ۴ کانال مختلف، مه‌مان هم وطنان بود تا ثابت کند که هیچ کوششی را برای سرگرم کردن و خنداندن مردم - با توجه به رویکرد جدید مدیریت رسانه ملی برای ساخت فیلم‌های مفرح – از دست نداده است.


۴ سریال «پایتخت ۳» به کارگردانی سیروس مقدم از شبکه اول، سریال «خوب، بد، زشت» ساخته منوچهر هادی از شبکه دوم، سریال «روزهای بد به در» کار سعید آقاخانی و سریال «ما فرشته نیستیم» اثر فلورا سام ۴ سریال نوروزی بودند که هر شب از پنچره تلویزیون، مهمان خانه‌های مردم بودند.
سریال «پایتخت ۳» اولین سریالی است که پایش را از ساخت سری دوم به ساخت سری سوم می‌گذارد و از این لحاظ رکوردار است و یکی از سریال‌هایی است که هر سری آن قدرتمند‌تر از سری قبل ساخته شده است. این درحالی است که معمولا هر فیلم یا سریالی که به مرحله دوم کشیده شده است. سری اول آن، همیشه بهتر و قوی‌تر بوده است اما این سریال نشان داد که اگر نویسنده یا نویسندگان قوی مثل محسن تنابنده که در این سریال علاوه بر سرپرست نویسندگان، مشاور کارگردان و بازیگردانی هم انجام می‌داد، پشت کار باشند. کار می‌تواند قوی‌تر از سری‌های قبل ساخته شود. سیروس مقدم اگر چه به قول برخی‌ها که به شوخی می‌گویند که او آنقدر در تلویزیون فعال است که دیگر وقت رفتن به خانه را ندارد و در تلویزیون می‌خوابد و پای ثابت ساخت سریال‌های نوروزی و ماه رمضان است اما الحق، کارگردانِ خوب و قوی است که وسواس زیادی برای گرفتن پلان‌ها و بویژه زاویه‌های خاص دارد و زاویه‌های گوناگونی که از هر صحنه می‌گیرد بویژه صحنه‌های هلی شات که با تکنولوژی جدید و تازه تری که در ایران باب شده است گرفته شده بود و خیلی هم سخت و زمانبر است نشان می‌دهد که سیروس مقدم کارگردان سرسری نیست و به راحتی از خیر یک پلان نمی‌گذرد. سریال «پایتخت ۳» به نظرمن، خیلی کم نقض بود و قدرتمند ساخته شده بود وهمان عشق و علاقه‌ای که پشت دوربین وجود داشت به راحتی به جلوی دوربین هم منتقل شده است.
علاوه بر آن، رهبری درست توسط سیروس مقدم و یک فیلمنامه خوب و همچنین هدایت درست بازیگران توسط محسن تنابنده، موجب شد تا یک کار خوب دیگر در تلویزیون خلق شود. تدوین فوق العاده فیلم که خیلی به ریتم سریال کمک کرده بود یکی دیگر از حُسن‌های این سریال محسوب می‌شود و بنا به گزارشات نیز، مردم هم از این سریال بسیار راضی بودند و حتی خواستار ساخته شدن قسمت چهارم آن بودند. اما یکی از آسیب‌های جدی این سریال، تاکید بیش از حد تصویری و حتی دیالوگی به اسپانسر این سریال یعنی اطلس مال بود که سریال را به یک کار کاملا سفارشی تبدیل کرده بود و هیچ کجای سریال نبود که پوس‌تر یا بنری در مورد اطلس مال دیده نشود. ضمن اینکه تریلی ارسطو نیز همواره فرصتی برای سیروس مقدم بود تا پلان‌هایی - بیش از حد - از آرم و نام اطلس مال به خورد تماشاگران بدهد. به احتمال قوی اطلس مال، با پول‌هایی که در اختیار تلویزیون و عوامل این سریال گذاشته است کام آنان را به شدت شیرین و اطلس مالی کرده است!


سریال «خوب، بد، زشت» ساخته منوچهر هادی، علی رغمی که از بازیگران خیلی خوبی مثل امین حیایی که خود می‌تواند یک نفره یک سریال را دیدنی کند بهره برده بود اما قصه‌اش خیلی کُند و خسته کننده حرکت می‌کرد. این درحالی بود که انتخاب دو بازیگر نا‌مناسب که جزو نقش‌های اصلی بودند مثل مهدی سلوکی و سیروس همتی باعث آسیب رسیدن به این سریال شدند. این دو نه تنها کمکی به فهم قصه نکردند بلکه با بازیهای بد بویژه مهدی سلوکی موجب لطمه وارد شدن به قصه شدند. اما از سوی دیگر، این سریال از ساختار کلاسیک خوبی بهره‌مند بود. علاوه بر آن، خوش ساخت و خوش رنگ و لعاب تولید شده بود ولی‌‌ همان طوری که عرض شد قصه به کندی پیش می‌رفت و جذابیت آنچنانی که مخاطب را در ایام عید بتواند پای گیرنده‌های خود بنشاند را نداشت. تفاوت سریال‌هایی نوروزی با دیگر سریال‌ها که ایام دیگر پخش می‌شود این است که باید سریال‌های نوروزی از قصه جذاب و ریتم تندی برخوردار باشند تا بیننده که به شدت درگیر حواشی عید و دید و بازدید است را جلوی تلویزیون بنشاند.
سریال «روزهای بد به در» ساخته سعید آقا خانی که چند سالی است قرعه ساخت سریال‌های نوروزی به نام او می‌خورد علی رغم توانایی آقا خانی در ساخت سریال‌های مفرح اما این سریال از قصه ضعیفی برخوردار بود و اصولا پیدا کردن یک خانواده درب و داغونی که در ایام عید، گرفتاری‌هایشان چند برابر می‌شود نمی‌تواند سوژه تازه‌ای برای تلویزیون و بینندگان تلویزیون باشد. شاید عمده‌ترین اشکال این سریال، مشکل «بن مایه» آن باشد که از بن مایه تکراری برخوردار بود. اگر چه برخی از بازیگران این سریال مثل هومن برق نورد با ارائه یک بازی خوب و توانمند تلاش کردند این سریال را نجات دهند اما قصه ضعیف آن نتوانست قد راست کند و با یک سریال موفق خیلی فاصله داشت. اما از حق نباید گذشت که قصه این سریال، در اواخر کار، جذاب‌تر و بهتر شد و حتی فینال خیلی خوبی را هم به همراه داشت.
سریال «ما فرشته نیستیم» کار فلورا سام شاید یکی از ضعیف‌ترین سریال این ایام بود و علی رغم اینکه خانم فلورا سام فیلم‌های اولیه‌اش کارهای قدرتمند و خوبی بودند اما این سریال، خیلی ضعیف و گویا با عجله ساخته شده بود درحالی که این سریال از بازیگران قوی و مطرحی مثل محمد رضا شریفی نیا و گوهر خیراندیش بهره برده بود اما قصه ضعیف و کارگردانی ضعیف‌تر موجب شد که نام و بازی بازیگران مطرح هم نتواند آن را نجات دهد. «ما فرشته نیستیم» به شدت یک کار شلخته و پر نقضی بود و کارگردانی نامتمرکز و تصویربرداری ضعیف و قصه پیش پا افتاده آن، جدی‌ترین آسیب‌ها را به این سریال زدند. متاسفانه قصه‌ای که برای این سریال انتخاب شده بود پتانسیل لازم را برای جذب مخاطب نداشت و اگر چه به قول معروف این چاه برای چاه کن، آبی نداشت اما برای عوامل آن نانی داشت. هرچند که خانم فلورا سام نویسنده وکارگردان خوبی است و تهیه کننده این سریال هم تهیه کننده خوبی است اما جای تعجب است که چرا این سریال اینقدر ضعیف ساخته شده بود.


کد خبر: 70384

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcbafbz.rhbgwpiuur.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com