گزارش هنرنیوز از نشست مروری بر ادبیات روسیه؛
نجفی: رئالیسم در تمام آثار ادبیات روسیه وجه غالب است
14 مهر 1389 ساعت 13:12
رضا نجفی معتقد است رئالیسم در تمام آثار ادبیات روسیه وجه غالب است و مکتبهای دیگر به دلیل وضعیت زندگی مردم روسیه چندان جای بروز پیدا نکردند.
به گزارش خبرنگار ادبی هنرنیوز، نشست ادبیات ملل سرای اهل قلم عصر دیروز به بررسی ادبیات کشور روسیه اختصاص داشت. در این برنامه رضا نجفی دبیر نشستهای بررسی ادبیات ملل و دکتر نازنین سپانلو حضور داشتند. نجفی در ابتدای نشست با تاکید بر این که شکوفایی ادبیات روسیه دیرتر از سایر کشورها اتفاق می افتد، گفت: علت این شکوفایی دیرهنگام را میتوان در سلطه تاتارها دانست که همین سلطه سبب می شود ارتباط روسیه با غرب قطع شود، صنعت چاپ دیرتر وارد روسیه شود و ... بعد از قرن نوزدهم ادبیات این کشور به اوج خود میرسد و شاهد قلههایی هستیم که در ادبیات کمتر کشوری وجود دارند و البته این اوج باز هم با انقلاب اکتبر از میان می رود.
وی ادامه داد: مجددا بعد از سقوط کمونیزم شاهد شکلگیری ادبیات جدیدی هستیم که باید دید به کجا می رسد.
وی با اشاره به تفاوت فرهنگ روسیه و فرهنگ غربی، اظهار کرد: فرهنگ روسی زبان، ساختار و رویه خاص خود را دارد. به صورت کلی میان فرهنگ اروپایی و روسیه یک شکاف وجود داد. برای آشنایی با فرهنگ روسی باید ارتدوکس و اسلاوها را شناخت. روسها به شدت مردمانی مذهبی هستند و حتی با انقلاب کمونیسم این فرهنگ تغییر نمیکند و حتی در این دوران به شکلی دیگر ادامه مییابد. پارادوکسی در روحیه روسها وجود دارد که کاملا در آثار داستایوفسکی میتوان آن را دید. با وجود گرایش به مذهب، اخلاق گرا نبودند.
نجفی با بیان این که ادبیات روسیه برای ایرانی آشناتر است، افزود: فرهنگ روسی به فرهنگ ما بیشتر شبیه است تا به فرهنگ غرب. معمولا ما وقتی آثار روسی را می خوانیم احساس میکنیم که چقدر جهان آن برایمان آشناست.
وی ادامه داد: بیشتر آثار ادبیات روسیه رئال هستند. اساس روسیه کشوری است که بیشتر مردم آن را طبقات فرودست تشکیل میدهند و همین رمانتیک بودن را سخت میکند. از سوی دیگر با وقوع انقلاب اکتبر نویسنده به نوعی مجبور میشوند که رئال کار کنند. اما با این حال رئالیسم روسیه با رئالیسم اروپا تفاوت عمدهای دارد: در دل رئالیسم روسیه، یک جور رمانتیک وجود دارد و این نتیجه آن است که مردم روسیه ذاتا رمانتیک هستند.
در رئالیزم روسیه نوعی شفقت نسبت به انسان ها دیده میشود. حتی ضد قهرمانهای داستان هم مورد این شفقت قرار میگیرند.
این منتقد ادبی در این باره افزود: مردم روسیه از نویسندههای خود توقعی را داشتند که از سیاستمداران خود دارند. در واقع خود به خود نویسندهها قدرت زیادی داشتند و مردم به چشم پیامبر به آنها مینگریستند.
نجفی سپس درباره شیوه تلفیق رئالیسم و رمانتیسم در ادبیات روسیه صحبت کرد و گفت: در یک دوره واحد آثار رمانتیک و رئال به زبان روسی ترجمه شدند. به اعتقاد من یکی از دلایل موفقیت ادبیات روسیه در قرن نوزدهم همین مساله است. در این میان «گوگول» ادبیات روسیه را بیش از پیش به رئالیسم نزدیک میکند. اولین کسی است که طبقات پایین را وارد داستان میکند. اهمیت گوگول است که در کارهایش رگههایی از ادبیات روانشناختی میبینیم. گوگول آدم محافظه کاری بوده است اما جالب است که داستان بازپرس او را یک داستان سیاسی میدانند. وی بعد از بررسی چند نویسنده دیگر نیز توضیحاتی داد. «تورگینیف» شاعر بعدی روسیه بود که مورد بررسی قرار گفت. نجفی او را این گونه توصیف کرد: می گویند که تورگینیف زیباترین توصیفهای طبیعت را در تاریخ ادبیات دارد. یک شاعر رمانتیک است اما قبول نمیکند که رمانتیک است و معتقد است که عشق و طبیعت هم مسائلی واقعی هستند. شخصیتهای داستان هایش را هیچ گاه از تخیل خود در نمی آورد و زمانی که یادداشتهای او را پیدا کردند، در مورد تمام شخصیت ها، مابه ازای واقعی دارند.
این نویسنده و مترجم درباره تولستوی نیز گفت: جنگ و صلح تولستوی را بزرگترین رمان تاریخ ادبیات می دانند. این کتاب حدود 200 شخصیت دارد. تولستوی گویی به شکل غریزی رمان نویس است. این کتاب و آناکارنینای وی شاهکارهای ادبیات هستند. اما متاسفانه با گرایشهایی که در پایان عمر خود پیدا می کند، تا حدودی سقوط کرده و آثار ضعیفی می آفریند. عرفان گرایی موجب می شود که ادبیات را کنار بگذارد. او فکر می کرد ادبیات برا ی مردم است و از ادبیات آن انتظاری را داشت که از متن مقدس باید داشت. نظریه های او در زمینه های مختلف هیچ ارزشی ندارند و تنها دو رمان مشهور اوست که برای ما امروزه اهمیت دارد.
داستایوفسکی نویسنده دیگری بود که نجفی درباره اهمیت او صحبت کرد و گفت: داستایوفسکی به فضایی پرداخته که الان هم در فضای روسیه محل بحث است. ارتباط با غرب یا اسلاو؟ سلطنت یا حکومت؟ و ... بحث های او کلان است. در قدرت داستان نویسی او هم که هیچ شکی نیست. این نویسنده هم چنین درباره چخوف اظهار کر: چخوف استاد داستان کوتاه است. چند هزار داستان دارد و می گوید برای نویسنده شدن باید سالی یک هزار داستان کوتاه نوشت. در کنار تمام ویژگی های حرفه ای، او شخصیت دوست داشتنی هم دارد. زندگی منزه و اخلاقی نیز از ویژگی های اوست. چخوف حتی در داستان کوتاه هم شخصیت پردازی خوبی دارد. نشست بعدی بررسی ادبیات ملل، به ادامه ادبیات روسیه اختصاص دارد که آثار قرن بیستم را مورد بررسی قرار خواهد داد. این نشست هر سه شنبه ساعت 17 تا 19 در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار خواهد شد.
کد خبر: 18283
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcbf5b8.rhbwwpiuur.html