به بهانه پخش کلاه قرمزی ۹۱

«کلاه قرمزی» رقیب عروسک های غربی

29 فروردين 1391 ساعت 9:44

نوروز امسال، باز عروسک دوست‌داشتنی «کلاه قرمزی» با ماجراهای ریز و درشتش به خانه‌های مردم آمد. حالا دیگر کلاه قرمزی با قد و قواره‌ی کوچک و قیافه‌ای که بیش از دو دهه است تغییری نیافته، دارد به خاطره‌ی مشترک چند نسل تبدیل می‌شود.



نوروز امسال، باز عروسک دوست‌داشتنی «کلاه قرمزی» با ماجراهای ریز و درشتش به خانه‌های مردم آمد. حالا دیگر کلاه قرمزی با قد و قواره‌ی کوچک و قیافه‌ای که بیش از دو دهه است تغییری نیافته، دارد به خاطره‌ی مشترک چند نسل تبدیل می‌شود، حالا دیگر وقتی «کلاه‌قرمزی» می‌آید پدر، مادر و فرزندها با هم تکیه‌کلام‌های او را تکرار می‌کنند و با هم به این می‌اندیشند که چقدر روزگار لذت‌بخشی را با این حرف‌ها طی کرده یا خواهد کرد؛ حالا دیگر کلاه قرمزی تنها یک عروسک نیست، خاطره‌ای است به طول دو دهه و عرض هزاران انسان؛ حالا دیگر وقتی دل‌مان می‌گیرد یاد حرف‌های او وقت دلتنگی‌هایش می‌افتیم و یاد کلماتی که به اشتباه تلفظ می‌کند، کلماتی که برای ما هم محزون کننده است و هم فرح‌بخش.
امسال اما؛ اتفاقات دیگری هم در «کلاه قرمزی۹۱» افتاد؛ این‌بار خانواده‌ی کلاه قرمزی بزرگ‌تر شده بودند. پسرخاله، پسرعمه زا، جیگر، ببئی، فامیل دور، آقوی همساده و ... افرادی بودند که این خانواده‌ در خود جای داده بود و هر کدام به نوعی به کودکان و بزرگسالان ما آموزش زیستن می‌داد.
اساساً تمام موضوعی که در این یادداشت می‌خواهم به آن بپردازم همین مساله است. این مساله که مجموعه کلاه‌قرمزی و باقی عروسک‌ها، چه نسبتی می‌تواند با ارتقاء اخلاق عمومی در کودکان و بزرگسالان داشته باشد؛ و موضوع دیگر اینکه، چقدر عروسک‌هایی از این دست روی شکل‌گیری شخصیت کودکان ما تاثیرگذار هستند.
برای روشن شدن مطلب به سراغ عروسک «باربی» می‌روم. (در دانشنامه آزاد ویکی‌پدیا در مورد این عروسک آمده: باربی عروسکی است که در مارس سال ۱۹۵۹ توسط شرکت متل تولید و روانه بازار شد. خانم روث هندلر این عروسک را با الهام از عروسکی آلمانی به نام «بیلد لی‌لی» بوجود آورد. باربی اولین عروسکی بود که استراتژی بازاریابی بر اساس تبلیغات تلویزیونی داشت، برآورد می‌شود که بیش از یک میلیارد عروسک باربی در بیش از ۱۵۰ کشور جهان فروخته شده‌است و بنا بر ادعای شرکت متل هر دقیقه سه باربی به فروش می‌رسد.
محصولات باربی منحصر به محدوده‌ای از عروسک‌ها و لوازم همراهشان نمی‌شوند؛ بلکه شامل تعداد بیشماری از کالاهای دارای مارک باربی چون کتاب‌ها و اقلام مد و بازی‌های ویدئویی می‌شود. همچنین چند فیلم انیمیشن با بازیگری باربی ساخته شده‌ است.) این عروسک که جثه‌ای لاغر و قدی متوسط دارد، همبازی بسیاری از دختر بچه‌های ایرانی و نمونه‌ای از تناسب اندام برای دختران جوان شده بود. به همین اعتبار، هر کس می‌خواست مثالی برای تناسب اندام بین دختران جوان بزند، از نام این عروسک استفاده می‌کرد. کشور و کارخانه سازنده‌ی این عروسک هم به پیروی از سیاست حاکم بر منافع‌‌اش، سعی می‌کرد در پوشش و لوازم جانبی این عروسک تغییراتی اعمال کند. نتیجه‌ی این کار سود اقتصادی برای کارخانه تولید کننده، نتایج فرهنگی برای کشور سازنده و نتیجه بلند مدت برای منافع ملی آن سرزمین بود. اتفاقی که در ایران هم به تبع کشورهای دیگر افتاد این بود که، اگرچه فروش عروسک ممنوع شده است؛ ولی چند نسل از کودکان ما با «باربی»بزرگ شدند و این عروسک از مادر به دختر و سپس به نوه خواهد رسید و نسل‌های دیگر هم این عروسک را فراموش نخواهند کرد! در طرف مقابل و با کم‌کاری فرهنگی فراوان، ایران قرار دارد. همانگونه که می‌دانیم، در ایران هیچگاه عروسکی با این محبوبیت نداشته‌ایم. اگرچه در برخی از دوره‌ها تلاش کردیم چنین کاری را انجام دهیم؛ مثلاً عروسک «دارا» و «سارا» در کانون پرورش فکری تولید شده، اما هیچوقت این عروسک استاندارد لازم برای دلبسته شدن یک کودک به خود را نداشته است. حتی کانون تلاش کرد لباس‌های اقوام را هم تن این دو عروسک کند؛ اما نشد، تلویزیون و سینما که دو رسانه – هنر بسیار تاثیرگذار هستند عکس‌العملی نسبت به این عروسک نداشتند، سرانجام هم عروسکی با وزن زیاد! روی دست‌های کانون ماند و باد کرد.
از میان عروسک‌ها تولید و ساخته شده در تلویزیون و بخش‌های خصوصی اما، کلاه قرمزی رخدادی بود عجیب، که همه را از کودک تا کهن‌سال مبهوت خود کرد. گروه طهماسب – جبلی توانستند به کمک یکی از دفاتر سینمایی این عروسک را به سینما هم ببرند و رکوردی در فروش را به نام خود ثبت کنند. کلاه قرمزی دیگر عروسکی در حد برنامه‌های تلویزیونی نبود، کلاه قرمزی سینمایی شده بود، تکیه‌کلام‌هایش بین مردم از کودک تا بزرگسال دهان به دهان می‌چرخید، و این یعنی آغاز یک جریان فرهنگی مقابل «باربی»‌ها و «برتز»‌ها.
برخی از جریان‌های فرهنگی با همین تعدد و تکرار آغاز می‌شوند و سپس اگر به درستی توسط گروه تولید کننده آن و سپس گروه‌های پشتیبان حمایت شود به عنصری غالب در حوزه فرهنگ تبدیل می‌شود، کلاه قرمزی هم‌اکنون در چنین شرایطی قرار دارد. اگرچه این عروسک قابلیت اینکه بتواند جایگاهی همچون «باربی» داشته باشد به دلایل فراوان ندارد، اما با بزرگتر شدن این خانواده، هر کدام از عروسک‌ها می‌توانند نقش یکی از مهمترین سلایق کودکان سرزمین متنوع ما به لحاظ فرهنگی را داشته باشند و این موضوعی است که تیم سازنده به آن رسیده‌اند. در بین این عروسک‌ها سلیقه‌های متعددی مورد توجه قرار گرفته، اما تنها چیزی که فعلن این خانواده کم دارد عروسکی در نقش مادر یا خواهر یا به بیان عمومی‌تر یک زن؛ در این گروه خانوادگی کم است که البته تجربه‌ی حضور زن در این برنامه پیش از این مسبوق به سابقه بوده؛ اما تداوم نداشته است.
نتیجه اینکه؛ امروز تلویزیون، سینما و ... موقعیت استراتژیک! آقای «قرمز کلاه» را در تاثیرگذاری فرهنگی دریافته‌اند، امروز این دو مدیوم، دریافته‌اند که کلاه قرمزی اینقدر در بین مخاطب جایگاه دارد که بشود روی تاثیر اعمال او بر کودکان و بزرگسالان سرمایه‌گذاری کرد. امروز، کلاه‌قرمزی توانسته در شلوغ‌ترین زمان آنتن تلویزیون، یعنی حدود ساعت ۲۰ تا ۲۲ خود را به مدت یک ساعت آن هم در زمان نوروز، نگه دارد.
امروز کلاه‌قرمزی نقش اخلاقی بزرگی در کشور ما دارد؛ اینقدر که حتی بزرگسالان هم از آن می‌آموزند و این رخداد کمی برای فرهنگ ما نیست. اگر جستجویی حتی مختصر در فضای مجازی داشته باشید خواهید دید که تا چه میزان علاقه به این خانواده‌ی عروسکی وجود دارد، اینقدر که قسمت‌هایی از آن برای دانلود در صفحات فراوانی عرضه شده است.


کد خبر: 39460

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcbgabf.rhb90piuur.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com