جمشید محبی در گفتگو با هنرنیوز؛
تنبک بعد از حسین تهرانی افول کرد
شیوهای غیر از شیوه مرحوم فرهنگفر وجود ندارد
23 مرداد 1391 ساعت 13:06
جمشید محبی گفت: به اعتقاد من، شیوهای به جز شیوه مرحوم ناصر فرهنگفر وجود ندارد. فرهنگفر اساسنامه و شناسنامه ساز تنبک را به وجود آورد. ما از تنبکنوازان به جز صداهای زجرآور و تکراری و غیراصیل چیزی نمیشنویم.
تنبک یکی از سازهای کوبهای ایرانی است. تنبک در چند دهه اخیر پیشرفت چشمگیری کرده و به عنوان سازی تکنواز و مستقل مطرح شده است. این پیشرفت مرهون تلاش استادان این ساز است. به همین بهانه با «جمشید محبی» یکی از پیشکسوتان این عرصه به گفتگو نشستهایم که میخوانیم؛
درباره تاریخچه ساز تنبک و کسانی که باعث رشد این هنر شدند، صحبت بفرمایید.
تاریخچه تنبک تا آن جایی که استادم پرویز مشکاتیان به من درس عاطفی داد، به زورخانههای ایران برمیگردد. ساز تنبک یک ساز زورخانهای و ساز معرفت و جوانمردی و انسانیت است. تنبک تنها سازی است که با بسمالله و با اسم حضرت علی (ع) شروع میشود و ما نوازندگان تنبک نسبت به این ساز تعصب زیادی داریم. اگر قرار است کاری هنری انجام شود، بهتر است در همین مرزوبوم باشد. متأسفانه امروزه موسیقی ما به بیراهه رفته است. در موسیقی ما از ابتدا تنبکی وجود نداشته است؛ تنها دایره و دف و طبل بود و تنبک از زورخانه وارد موسیقی ما شد.
به اعتقاد من، تنبک با حسین تهرانی آغاز نشد بلکه از حسین تهرانی به بعد رو به افول نهاد و فقط به افکت تبدیل شد. اساتید نوازنده ما مثل بهمن رجبی کم کم از موسیقی کنار گذاشته شدند و این بسیار جای تأسف دارد. بزرگترین ضربه را همیشه تنبکنوازان ما خوردهاند. افکتهایی که در ابتدا نوازندههای تنبک ما از آنها استفاده میکردند به تدریج کنار گذاشته شد و به افکتهایی تبدیل شد که به درد موسیقی ایرانی نمیخورد. تنبک ما از حسین تهرانی به بعد لطمه جدی خورد و پس از آن بهمن رجبی و مرحوم ناصر فرهنگفر به بازسازی این ویرانیها پرداختند. این دو نوازنده برجسته صداهای نابهنجار را در ساز تنبک از بین بردند و معتقد بودند که تنبک سازی است که باید به موسیقی ما رنگ بدهد. ناصر فرهنگفر به ملودی ما رنگ بخشید. زمانی که من به هنرستان موسیقی میرفتم استادمان روی تخته ریتمی تولید میکرد و در پی آن ما باید همان ملودی را مینواختیم و همزمان میخواندیم و اگر نمیتوانستیم این کار را انجام دهیم، استادمان معتقد بود که به درد موسیقی نمیخوریم. ولی امروزه هر جایی را که نگاه میکنی یک آموزشگاه موسیقی میبینی و این آموزشگاهها، موسیقی ما را به بیراهه کشانده است و شرایطی را فراهم آورده است که فقط افرادی که توانایی مالی دارند میتوانند به این آموزشگاهها بروند. هنرمندان واقعی حقشان است که از بهترین امکانات و تواناییهای مالی برخوردار باشند. هنرمندانی مثل پرویز مشکاتیان و حسین علیزاده و بسیاری از نوازنده های برجسته ایرانی ولی اکثر هنرمندان ما دیگر به کم قانع نیستند.
جایگاه ساز تنبک در موسیقی امروز کجاست؟
در حال حاضر شاگردان موسیقی تبدیل به خانه - شاگرد شدهاند یعنی اساتید به کسانی درس میدهند که برای آنها نفع داشته باشند. حتی تدریس در موسیقی ما نیز جنبه استفادهای پیدا کرده است. یک معلم خوب اول باید یک روانشناس خوبی باشد. اگر اساتید بزرگ ما مثل بهمن رجبی از وضعیت امروز موسیقی راضی نیستند و به این موسیقی پشت کردهاند، حق دارند چون بسیار در این موسیقی آزار دیدهاند. به عقیده من، اینکه کجا ساز بنوازی مهم نیست آنچه اهمیت دارد انسانیت است. موسیقی تنبک ما روند خانه- شاگردی را طی میکند. استاد ناصر فرهنگفر از جمله کسانی بود که دارای تنبک شناسنامهدار بود.
شیوههای ترویج سنت تنبکنوازی در موسیقی امروز چه شیوههایی است؟
تنبک به تنهایی معنا ندارد همان قدری که هیچیک از سازها به تنهایی معنادار نیستند. تنبک ما در حال حاضر از خلاقیت ریتم در آمده است و فقط تبدیل به یک سری افکت شده است. تنبک به جایی رسیده است که نوازندههای خوب، نوازندههای درجه پایین خود را به روی صحنه میبرند تا بتوانند آنها را استتار کنند.
بدعتها و شیوههای جدید تنبکنوازی چگونه است؟
به اعتقاد من، شیوهای به جز شیوه مرحوم ناصر فرهنگفر وجود ندارد. فرهنگفر اساسنامه و شناسنامه ساز تنبک را به وجود آورد. ما از تنبکنوازان به جز صداهای زجرآور و تکراری و غیراصیل چیزی نمیشنویم. متأسفانه تنبکنوازان ما این راه را طی میکنند. تنبکنوازان باید به گونهای باشند که وقتی وارد یک ارکستر یا اجرایی میشوند به آن اجرا رنگ دهند و تنبک باید تا جایی پیش رود که ضرورتش در کنار هر سازی احساس شود. امروز تنبکنوازان ما فقط یک کتاب نوشتهاند که در آن ریتمها در میزان ریاضی درآمده است و در قالب یک کتاب ارائه میشود، و موسیقی اصلاً اینگونه نیست.
در رابطه با لزوم بدعتها و شیوههای جدید و برخی کارها در بدعتها که به بیراهه رفتند، بگویید.
هنرمندان برجسته و اساتید تنبک ما بدون تنبک خود معنا ندارند. تمام کارها و آثار ما در زمینه بدعت و نوآوری در شیوههای تنبکنوازی به نوعی به بیراهه رفتهاند. به نظر من نوازندهای قویتر، با تجربهتر، خاک خوردهتر، زحمت کشیدهتر از بهمن رجبی نداریم و اینکه چرا کار نمیکند و به موسیقی ما پشت کرده است فقط به این دلیل است که موسیقی ما مسیر اصلی خود را طی نمیکند.
اساتید تنبک صنف حامی دارند؟
تنها خانه موسیقی ایران صنف حامی موسیقی ما است ولی من عضو خانه موسیقی نیستم به دلیل عقایدی که دارم. من کل قضیه را قبول ندارم و با اساس و پایه موسیقی در ایران مخالفم. ولی تنبکنوازان به طور اخص صنفی حامی ندارند. اردشیر کامکار و محمدعلی کیانینژاد از نوابغ تنبک ایران هستند ولی تنبک نمینوازند و در عرصه تنبک نامی نیستند در حالی که در این عرصه برجسته هستند. من از ناصر فرهنگفر تنبک یاد نگرفتم من از او انسانیت یاد گرفتم.
یکی از مزیتهای ساز تنبک مردمی بودن آن است و اینکه همه مردم با وسایل مختلف میتوانند ریتمی را تولید کنند ولی در عین حال این عمل موجب میشود کمتر به ساز تنبک و نوازنده آن نگاه حرفهای شود. نظر شما چیست؟
تنها سازی که ابهت و عظمت را میتوان در آن خلق کرد و با آن شادمانی و شیرینی میتوان خلق کرد، تنبک است. نه تنها در ایران بلکه در کشورهای همسایه و حتی کشورهای اروپایی تنبک شناخته شده است و به عنوان یک ساز شادیآفرین شناخته میشود.
جمشید محبی متولد ۱۳۳۱ در اصفهان است. وی فعالیت هنری خود را با گلکاری آغاز کرد. اعتقاد به خدا، نوازندگی پدرش و حضور مرحوم ناصر فرهنگفر، سه دلیل بسیار مهم وی برای فعالیت در عرصه موسیقی بود. وی از طریق گلکاری با اساتید برجسته موسیقی آشنایی پیدا کرد که این آشنایی تا سالیان سال ادامه پیدا کرد و همکاریهایی نیز با استاد پایور داشته است. او ۱۶ کتاب را به صورت تخصصی در رشته ساز تنبک به رشته تحریر درآورده است.
کد خبر: 44815
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcbswba.rhba8piuur.html