نگاهی به مبانی رفتاری شاعران جوان؛
کدام «شاعران وارث آب و خرد و روشنیاند»؟
31 تير 1390 ساعت 14:32
سهراب سپهری شاعری است که سطرهای بهیاد ماندنی زیادی دارد. شاعری که خوانندگان آثارش دریافتهاند که او با عمق جهان ارتباط برقرار کرد و بیش از سایر شاعران «خدا» و «اخلاق» در شعرش جریان دارد. این سطر معروف هم از سهراب است که «شاعران وارث آب و خرد و روشنیاند»؛ اما فیالواقع امروز باید پرسید که کدام «شاعران وارث آب و خرد و روشنیاند». و اینکه شاعران امروز چه نسبتی با اخلاق دارند؟
شاعران جوان و معاصر ایران را میتوان در یک تقسیم بندی کلی به دو گروه عمده و یک گروه در کوچک بخش کرد. دسته اول شاعرانی هستند که در چهارچوب نظام و سیستم حرکت کرده و بخش دولتی به آنها اعتماد داشته و لقب «متعهد» به آنها داده است. گروه دوم هم شاعرانی هستند که به خود لقب «روشنفکر» داده و اغلب با گروه اول سر ناسازگاری دارند و برای خودشان قواعدی در نظر گرفتهاند که پیرو آن شاعران دولتی را به رسمیت نمیشناسند. گروه سوم اما که گروهی در اقلیت هستند، راه و رسم میانهای دارند و برخی از رفتارهای بخش شاعران متعد را میپذیرند و بخشی از رفتارهای گروه دوم.
در یک تبارشناسی و بررسی اجمالی میتوان گفت بخش اول شاعرانی هستند که در مضامین پرداخت شده در شعرهایشان اغلب مفاهیمی دیده میشود که مورد قبول «شرع» و «عرف» است و همین مساله باعث میشود نظام هم از آنان حمایت لازم را صورت دهد. این بخش از شاعران، اغلب امکانات خوبی هم در اختیارشان قرار میگیرد اعم از رسانه، جشنوارهها و ... .
شاعران در این گروه میتوانند در انتشار کتاب و سایر کالاهای فرهنگی مرتبط با کتاب روی کمک حوزههای دولتی هم حساب کنند؛ اما در زمینه اخلاق، باید گفت این شاعران به دلیل غرابت و نزدیکی به فضاهای مذهبی و دینی بیشتر گرایش به رعایت اخلاق در چهارچوب و تعاریف دین دارند و حتی اگر برخی از آنها تظاهر هم داشته باشند؛ اما تلاش برا حفظ ظاهر دارند. همین مساله باعث میشود که شاعران برجسته و جوان این حوزه خود را ملزم به رعایت عرف و شرع بدانند.
اما گروه دوم که در درونشان موسوم هستند به گروه «روشنفکری»، به دو گروه تقسیم میشوند. بخش نخست کسانی هستند که چشم به غرب و آمریکا دارند و میخواهند در درون مرزهای ایران مجیزگوی ادبیات غرب و فرهنگ غرب باشند. این بخش از شاعران همان شاعران محفلی هستند که در درون خودشان مینویسند و خودشان با همان تعداد اندک هم کار یکدیگر را نمیخوانند و اغلب هم چهارچوبی برای رعایت اخلاق ندارند، چه چهارچوب دینی چه غربی! چون در بسیاری از نحلههای غربی هم اخلاقی خاص مورد نظر است که دستکم التقاطی نیست. اما گروه دومی که در بدنهی روشنفکری شعر ایران جا گرفته است بخشی است که ممکن است چندان پایبند ظواهر شرع نباشند؛ اما انسانهایی هستند که با عرف جامعه هماهنگند و البته موازین کلی دین را هم رعایت میکنند؛ الا بخشی از فروع دین.
این بخش حتی توانسته ارتباط خوبی با گروه شاعران متعهد داشته باشد اما فینفسه برای این گروه اهمیتی ندارد که بخش متعهد و بخش اول گروه روشنفکری درباره آنها چه میگوید.
اما گروه میانهای که به عنوان گروه سوم از آنها نام بردیم گروهی هستند که هم آیین عرف و شریعت را رعایت میکنند و هم برخی جریانات گروه روشنفکری (گروه دوم) را. این شاعران به این دلیل که مذهبی هستند چندان با شاعران روشنفکر غیر مذهبی (و نه البته ضد مذهبی) همراه نمیشوند یا دستکم همراه همیشگی نیستند و با برخی افراد گروه شاعران متعهد هم کنار نمیآیند چرا که معتقدند شاعران نباید با سیاسیون ارتباط داشته باشند چراکه سیاسیون توقعات سیاسی از پیرامون دارند و از شاعران و هنرمندان هم همچنین.
اما مساله ما در طرح این سه گروه این بود که واقعا کدام بخش و گروه از شاعران «وارث آب و خرد و روشنیاند»؟ یا اساساً آیا این تقسیم بندی برای شاعران درست است یا خیر و آیا اخلاق را میتوان اینگونه مورد بررسی قرار داد.
کد خبر: 29948
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcbw9b5.rhb9apiuur.html