آیا رسانه مقصر است؟
وقتی یک ایرانی مفاخر خود را نمی شناسد
9 خرداد 1391 ساعت 11:41
سالهایی نه چندان دور شهریار هر شب مهمان خانه مان می شد. آنها که آذری زبان بودند به چنین فردی افتخار می کردند و آنها که ایرانی بودند، شهریار را که می دیدند و یاد شعر «علی ای همای رحمت» می افتادند. روزگاری دیگر شیخ بهایی و ابن سینا مهمان خانه ها می شدند، شاید آن روزها حال وهوای زندگی ایرانی ها زیبا تر بود و با اعتماد به نفس بیشتری در کوچه پس کوچه های زندگی قدم می زدنند.
عدم برنامه ریزی صدا وسیما در خصوص ساخت چنین سریالهایی سبب شده است، از ایرانی بودن عشق های مثلثی یادمان بیاید و کودکان ونوجوانان فرهنگ زندگی ایرانی را این گونه بیاموزند.خانواده های ایرانی فراموش کرده اند که باید فرهنگ ایرانی داشتنه باشند، شاید بتوان گفت آنها راه رفتن خودشان را هم یادشان رفته است. حال آنکه رسانه ملی از تمام چیزهایی که می تواند با نشان دادن فرهنگ و مفاخر ایران به مخاطبانش هدیه کند، غافل است.
وقتی محفل خانواده با تلویزیون گرم می شود
تلویزیون کم هزینه ترین وسیله سرگرمی است. خانواده ها به این دلیل که در کنار یکدیگر اوقات خوبی را سپری کنند، معمولا برنامه شب تلویزیون را انتخاب می کنند. اگر برنامه ای که در این زمان پخش می شود از کیفیت لازم برخوردار باشد، علاوه بر اینکه فضای سالمی را فراهم کرده تا اعضای خانواده کنار هم باشند همچنین زمینه ای خواهد بود تا خانواده ها پس از پایان فیلم ، به گفت وگو و بحث و تبادل تجربیات بپردازند.
فکر سالم امروز ، سرمایه فردا
کودکان و نوجوانان مدت زمانی از روز را به تماشای تلویزیون می پردازند، محتوای سالم برنامه ریزی شده فیلم ها، می تواند در توسعه سلامت فکر آنها و اعضای خانواده تاثیر گذار باشد.گام به گام نزدیک شدن به بهبود برنامه ریزی برای آینده فرزند نه تنها نیازمند نظارت خانواده ها است بلکه بهبود کلی سیاستهای رسانه ملی در خصوص هدفمند کردن برنامه های تلویزیون و مردم شناسی و شناساندن فرهنگ ایران ، تضمین سلامت جامعه امروز و سرمایه گذاری برای آینده فرزندان است .
زمانی برای حرف زدن
این روزها به نوعی تکنولوژی فرزندان را از خانواده ها گرفته است. اگر خانواده ای سواد رسانه ای جدید نداشته باشد، تکنولوژی شکاف عمیقی بین اعضای خانواده ایجاد می کند. افراد خانواده بیشتر اوقات خود را در کنار اینترنت صرف می کنند و به نوعی هر فردی «خانواده مجازی» در خارج از حریم خانواده دارد، حال آنکه جذابیت برنامه های تلویزیونی می تواند افراد را به خانواده هایشان باز گرداند و اگر سریالهایی درباره مفاخر و مشاهیر ایرانی باشد، می توان گفت افراد را به فرهنگ ایرانی و جامعه شان پیوند می دهد.
به راحتی می توانیم بگوییم اگر در تلویزیون برنامه سازی به درستی انجام شود، پل ارتباطی برای گفت وگو والدین و فرزندان خواهد بود.
به تصویر کشیدن تاریخ، آموزنده است
سریالهای تاریخی و برنامه هایی که در تلویزیون پخش می شود، اگر پر مایه و با محتوا مناسب باشد،آموزنده خواهد بود. برنامه سازان تلویزیون از برنامه هایی که پخش می شود می توانند به عنوان سکوی پرشی برای آموزش استفاده کنند. مطالعات نشان می دهد، بسیاری از کانال ها و برنامه های تلویزیونی کارآمدترین وسیله برای آموزش است.کودکان و نوجوانان پس از تماشای برنامه آموزشی و تاریخی، به نوعی گرایش خود را در مورد موضوعات مختلف علی الخصوص درباره مشاهیر و مفاخر فرهنگی پیدا می کنند. این امر سبب می شود تا از سنین پایین در پس زمینه ذهن به طور غیر مستقیم راهی برای مطالعات آینده خویش پیدا کنند. حال آنکه عدم کیفیت سریالها و نبود برنامه ریزی صحیح در خصوص این برنامه ها به نوعی نگاه کودکان و نوجوانان را که به این مقوله علاقه مند هستند،کمرنگ می کند.
آشنایی با تاریخ ایران، دور شدن از خود بیگانگی
تلویزیون در واقع می تواند کودکان ونوجوانان را با فرهنگ ها و آداب و رسوم ایران از ابتدا تاکنون آشنا کند. علی الخصوص در حال حاضر که احساس می شود، افراد جامعه دچار از خود بیگانگی شده اند و افراد مختلف برای ادامه تحصیل به خارج از کشور می روند،آشنایی با مفاخر و مشاهیر فرهنگی می تواند به عنوان یک مهاجر، فرهنگ ایرانی را در کشورهای دیگر تبلیغ کنند. سندیت این سریالها سبب می شود فرد با اعتماد به نفس بتواند از فرهنگ کشور خویش دفاع کند.
کد خبر: 41557
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcbzsba.rhb8spiuur.html