شرح مناجاتی از امام علی(ع) از لسان آیتالله تهرانی:
روزه معنوی، برای کسانی که نمی توانند روزه بگیرند
گاهی راز از ربّ است و اظهار نیاز از عبد
19 تير 1392 ساعت 12:48
مرحوم آیتالله تهرانی با اشاره به حدیثی از حضرت رسول(ع) میگوید: روزه دو اثر دارد؛ یکی اثر ظاهری است که همان کم خوردن است و دومی که بالاتر است، کم صحبت کردن و سکوت است که از آن به «صوم صمت» تعبیر میشود.
دیگر چیزی از ماه شعبان، ماه پیامبر(ص) باقی نمانده است و مؤمنان میروند تا به ضیافت الهی در ماه مبارک رمضان درآیند. ماهی که پیامبر(ص) در خطبه مشهورش درباره آن میفرماید: «ای مردم، ماه خدا، همراه برکت و رحمت و آمرزش گناهان به شما روی آورده است، ماهی که از همه ماهها ارزشمندتر و بافضیلتتر است، روزهایش ارزشمندترین روزهاست و شبهایش بافضیلتترین شبهاست و ساعتهایش از همه ساعتها ارزشمندتر و ارجمندتر است...».
اما ماه رمضان امسال با همه شور و حلاوت روحانیاش برای تهرانیها غمی در دل نهفته دارد و آن خلأ بزمهای معرفت و اخلاق دو استاد مبرز فقید آیتالله خوشوقت و آیتالله آقامجتبی تهرانی است. در آستانه ماه مبارک رمضان، بخش نخست بیانات آیتالله تهرانی درباره فضیلت ماه رمضان منتشر میشود.
ایشان در بخش نخست از بیانات خود به مناجاتهای ائمه اطهار(ع) درباره ماه رمضان پرداخته و گفتند: دو مناجات را دیدهام که همه ائمه(ع) آن را میخواندند؛ یکی مناجات شعبانیه است که در مفاتیح هست، یکی هم مناجاتی است که با این جملات شروع میشود: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُکَ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُکَ وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُکَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ...»؛ مرحوم مجلسی در بحارالأنوار نقل میکند که این مناجات از علی(ع) است و همه ائمه هم آن را میخواندند. برای اینکه این جملات دعا را کمی توضیح دهم، بهطوری که مرتبط با ایام ماه مبارک رمضان هم باشد. بخش دوم:
ماه مخصوص ارتباط دو طرفه خدا و بنده
اهل معرفت گفتهاند که یک «قرآن نازل» داریم و یک «قرآن صاعد» داریم؛ آن هم کلام است، این هم کلام است؛ آن کلام ربّ است با عبد، این کلام عبد است با ربّ؛ هر دو هم قرآن است. بنابر این اصلاً این ماه اختصاص به این ردّ و بدل شدن سخنان بین «ربّ و عبد» و «عبد و ربّ» دارد. از آن طرف، قرآن نازل شده است و از این طرف هم قرآن صاعد -بالا رونده- را داریم که عبارت است از آن راز و نیازهایی که بندگان صالح خداوند و اولیاء خاصّ حق -به اذن ربّ- با او داشتهاند و سخن گفتهاند.
آداب ظاهری ماه رمضان، زمینهساز ارتباط با خدا
ما از آن سخن گفتنها، به «ادعیه ماثوره» ائمه اطهار: تعبیر میکنیم. اصلاً ماه رمضان ماه «قرآن» و «دعا» است و این آداب ظاهری که در این ماه داریم، همه برای فراهم کردن زمینه همین رابطه «ربّ و عبد» و «عبد و ربّ» است تا اینها با هم حرف بزنند؛ که از پایین به بالا، یعنی از طرف عبد به سوی ربّ، تقاضا و طلب و سؤال و درخواست است که ما از آن تعبیر می کنیم به «دعا». پس دعا سخنی بین عبد و ربّ است؛ یعنی بنده با پروردگارش صحبت میکند و از او درخواست میکند.
ندا، دعا، نجوا
به این تعبیراتی که علی(ع) در این مناجات به کار برده است نگاه کنید: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُکَ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُکَ». اول صلوات میفرستد و بعد شروع میکند به گفتن آن جملات تا به اینجا میرسد که «وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُکَ». اینجا دیگر بحث «مناجات» است. «ندا» یعنی اینکه انسان کسی را با صدای بلند فرا بخواند. «دعا» هم با صدا است، اما صدای بلند نیست. «مناجات و نجوا» بیصدا است. لذا اینجا تعبیر میکند «وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ»، دیگر نمیگوید «وَ اسْمَعْ»؛ چون مناجات جنبه صوتی ندارد و صدا و آهنگ ندارد؛ بلکه یک امر درونی و قلبی است. این از تعبیرات زیبا و لطیف علی(ع) است. البته هم دعا و هم ندا و هم نجوا، نوعی رابطه «بین اثنینی» و دو طرفه هستند، ولی این تفاوتها را با یکدیگر دارند.
عدم اجابت دعا، به خاطر وجود حجابها
بحث دیگری که در اینجا مطرح میشود، بحث حُجُب و موانع دعا است. ممکن است من با شما صحبت کنم، شما هم با من صحبت کنید، اما به تعبیر ساده ممکن است مانعی در کار باشد که موجب شود شما سخنان من را نشنوید یا به آن اعتنا نکنید ـکه این اعتنا نکردن هم، مثل نشنیدن استـ و برعکس ممکن است شما بگویید و من نشنوم. اگر اینطور باشد، این سخن گفتنها و این ردّ و بدل کردنها، بیفایده است. آیا اینطور نیست؟ چه زمانی این گفتوگوها فایده دارد؟ آن زمانی که شما حرف من را بشنوید و به خواستههای من اعتنا کنید و همچنین برعکس. لذا من عرض کردم که ندا، دعا و مناجات، همه اینها «بین اثنینی» است و ممکن است گاهی اوقات چیزی مانع از این رابطه دو طرفه شود.
گناه، حجاب دعا
یک وقت هست که یک سنخ از اعمال، حجاب میشوند برای اجابت دعا؛ مثل گناه. یعنی معصیتهایی که از ناحیه اعضا و جوارح من و شما صادر میشود، مانع اجابت دعا است. لذا گفتیم که «اطاعت» با «اجابت» رابطه دارد؛ اگر مطیع خدا شدی، آنجا است که خداوند هم درخواست تو را اعتنا میکند و میپذیرد. از آن طرف، معصیت مانع اجابت دعا میشود. این مربوط به اعضا و جوارح من و شما است. اگر دروغ بگویی، غیبت کنی، مال مردم را بخوری و امثال این محرمات را انجام دهی، اینها مانع اجابت دعا است. میبینی چرا وقتی میگویم: «خدا! خدا! خدا!» خدا اصلاً به من اعتنا نمیکند؛ چون این گناهان مانع اجابت دعاهای من است.
حجابهای باطنی دعا
یک وقت هم هست که یک سنخ ملکات و امور درونی هستند که مانع اجابت دعا میشوند. این موانع مربوط به ملکات سیّئه درونی عبد است که موجب میشود که این گوش دل راز الهی را نشنود. چون گفتیم که ماه مبارک رمضان ماه «راز و نیاز» است؛ امّا گاهی راز از ربّ است و اظهار نیاز از عبد است. خوب، اگر راز از ربّ است، در اینجا این بحث مطرح میشود که باید حُجُبی که در ارتباط با باطن است هم برطرف شود. اما حجابی از ناحیه ربّ نیست. حجاب از ناحیه عبد است و باید این حجاب را برطرف کند. اما این حجابها و موانع با چه مقامی از مقامهای معنویه بر طرف میشود؟
باز شدن درهای آسمان و رفع تمام موانع ارتباط ربّ و عبد
روایت از پیغمبر اکرم(ص) است؛ «إِنَّ أَبْوَابَ السَّمَاءِ تُفَتَّحُ فِی أَوَّلِ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ لَا تُغْلَقُ إِلَى آخِرِ لَیْلَةٍ مِنْهُ». حضرت فرمود درهای آسمان در اولین شب از شبهای ماه مبارک رمضان باز میشود و تا آخرین شب از شبهای این ماه هم بسته نمیشود. این یعنی چه؟ منظور از «سماء» در اینجا آسمان نیست! اشتباه نکنید. «سماء» اشاره به آن جهت عِلوی از عوالم وجودی و آن نشئه برتر عالم وجود است. ما در این «دنیا» در عالم ناسوت هستیم. این عالم دنیا پستترینِ عوالم وجود است.
اینکه در روایت فرمود که خدا شب اوّل ماه مبارک رمضان درهای آسمان را باز میکند، یعنی چه؟ یعنی میخواهد بگوید از ناحیه آن عوالم برتر وجودی هیچ مانع و حاجبی در کار نیست. پس هر چه حجاب و مانع هست، از طرف من است. او دارد راز میگوید، اما گوش من نمیشنود. حالا من چه کار کنم تا این حجابها را بتوانم رفع کنم؟ در مقامات معنویه مقامی هست که آن را باید به دست بیاوریم؛ لذا میرویم سراغ روایت دوم تا ببینیم چه کار باید بکنیم.
«مقام رضا»، ثمره نهایی روزه
در حدیث معراج داریم که پیغمبر اکرم(ع) وقتی به معراج رفت، در آنجا خطاب شد «یَا أحْمَدُ هَلْ تَعْلَمُ مَا مِیرَاثُ الصَّومِ»؛ ای احمد، میدانی روزه چه اثری در پی دارد و چه چیزی به ارث میگذارد؟ «قَالَ: لَا. ثُمَّ قَالَ: مِیرَاثُ الصَّومِ قِلَّةُ الْأکْلِ وَ قِلَّةُ الْکَلَامِ وَ مِیرَاثُ الصَّمْتِ أنَّهَا تُورِثُ الْحِکْمَةَ وَ هِیَ تُورِثُ الْمَعْرِفَةَ وَ تُورِثُ الْمَعْرِفَةُ الیَقِینَ فَإذَا اسْتَیْقَنَ الْعَبْدُ لَا یُبَالِی کَیْفَ أصْبَحَ بِعُسْرٍ أمْ بِیُسْرٍ فَهَذَا مَقَامُ الرَّاضِینَ»؛ روزه دو اثر دارد؛ یکی اثر ظاهری است که همان کم خوردن است و دومی که بالاتر است، کم صحبت کردن و سکوت است که ما به آن «صومِ صمت» میگوییم. اگر جلوی زبانت را بگیری و مراعات زبانی داشته باشی، این موجب میشود که حکمت پیدا کنی. آن وقت میراث حکمت، معرفت است و معرفت هم یقین را از خود به ارث میگذارد و ثمره یقین هم «مقام رضا» است و این همان مقامی است که با آن میتوانی حجابها را برطرف کنی.
روزهای برای همه؛ حتی ناتوانها و پیرها
من به آن کسانی که از نظر شرعی معذورند و نمیتوانند روزه بگیرند و غصه میخورند که من محروم شدم از برکات صوم و ماه مبارک رمضان، میخواهم بگویم که این دیدگاه و نگرش تو یک نگرش مادی است. شما خیال کردهاید که روزه نخوردن و نیاشامیدن است؟ برای تو هم روزه وجود دارد. آنچه بالاتر از «قلّت اکل» و کم خوردن است؛ آن چیست؟ جلوی زبانت را بگیر؛ یک ماه رمضان، از اول تا آخر غیبت نکن، دروغ نگو، تهمت نزن، ایذاء مومن نکن، برو جلوی آفات زبانت را بگیر؛ روزه اینجا هم هست. میراث الصوم این است. بله، اگر صحت مزاج داری و عذر شرعی نداری، قلّت اکل هم در کنارش هست تا درد و اِلم گرسنگی و تشنگی را بچشی که آن هم آثاری دارد.
«روزه شکمی» و «روزه معنوی»
در روایات داریم که فردی خدمت پیغمبر اکرم(ص) آمد و گفت: «من روزه هستم.» حضرت به او فرمود: «استفراغ کن!» دید همینطور دارد تکهتکه گوشت از حلقش بیرون میآید. پرسید: «این چیست؟» حضرت فرمود: «غیبت کردهای! این روزه نیست.» روایت میخواهد همین را بگوید که من اشاره کردم. این اصلاً روزه نیست. روزه شکمی هست، ولی روزه معنوی نیست.
«صمت» اصلاً حرف نزدن نیست!
پیغمبر اکرم(ص) فرمود «وَ مِیرَاثُ الصَّمْتِ أنَّهَا تُورِثُ الْحِکْمَةَ»؛ یعنی میراث سکوت، حکمت است. پس معلوم میشود منظور از این «صوم صمت» که در روایات هست، «حرف نزدنِ» مطلق نیست، بلکه مراد همان «قلّت کلام» و پرهیز از بیهودهگویی است. اتفاقاً بعضی جاها باید حرف بزنی؛ با خدا باید حرف بزنی؛ باید دعا بخوانی. نه اینکه هر چیزی که از دهانت بیرون بیاید را بگویی. آن چیزی که برای تو حُجُب را برطرف میکند و تو را به «مقام رضا» میرساند، آن را مراقبت کن... .
کد خبر: 60817
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcbzwb0.rhbg8piuur.html