آتوسا مومنی معاون جدید میراث فرهنگی شد؛

اگر کمی وجدان علمی داشته باشید کنار می‌کشید!

4 خرداد 1392 ساعت 13:16

یک پیشکسوت باستان‌شناسی می‌گوید:« اگر قرار بود سازمان میراث فرهنگی با تجربه، تخصص، خاک روزگار خوردن، مطالعه و پژوهش پیش برود که بوی الرحمنش بلند نمی‌شد.»


به گزارش هنرنیوز، مسعود علویان صدر که از دوره بقایی معاونت میراث فرهنگی کشور را بر عهده داشت در آخرین روزهای دولت دهم از سمت خود کناره گیری کرد تا «آتوسا مومنی» مدیرکل ثبت آثار و کسی که علویان صدر را ملقب به پدر ثبت آثار کرده بود بر این اریکه بنشیند. او روز پنجشنبه با حکم «محمد شریف‌ملک‌زاده» معاون محمود احمدی‌نژاد به سمت معاونت میراث فرهنگی کل کشور منصوب شد. 

مومنی لیسانسیه مترجمی زبان، در دروه کارشناسی ارشد به رشته باستان‌شناسی گرایش پیدا کرد و سپس مدرک دکترای خود را در حوزه آسیای میانه عصر مفرغ و آهن از آکادمی علوم تاجیکستان گرفت. او که به یکباره در دوره علویان صدر – معاون وقت میراث فرهنگی کشور- به سمت مديرکل دفتر ثبت آثار سازمان ميراث فرهنگی کشورانتخاب شد اکنون قرار است برجایگاه علویان صدر تکیه زند. اما آیا صرف ثبت آثار تاریخی می‌تواند دلیل خوبی برای نشستن بر جایگاه معاون میراث فرهنگی باشد؟ آن هم معاونی که در کارنامه کاری خود خروج آثار ملی از فهرست ثبت، تعرض به حریم آثار تاریخی، تخریب خانه‌های تاریخی، تخریب بافت‌های تاریخی شهرها و... را دارد و از نظر بسیاری از کارشناسان کارنامه نه تنها نامطلوب که مردودی در مدت تصدی خود در این پست داشته است؟! 

خانه از پای بست ویران است 

دکتر کامیار عبدی – باستان‌شناس – در این باره می‌گوید:« وقتی مشایی پدر معنوی میراث فرهنگی نام می‌گیرد علویان صدر هم باید پدر معنوی ثبت ملی لقب بگیرد. وقتی می‌گویند سی و چند هزار اثر فکر نکنید همه آنها آثار تاریخی و باستانی است. نان برنجی کرمانشاه، ترشی هفت بیجار و... هم به اسم میراث معنوی ثبت می‌شود. نمی‌دانم کدام کشور در دنیا ممکن است نان برنجی و کاک و ترشی و شیرینی ما را به نام خودش ثبت کند که ما برایش همایش ثبت برگزار می‌کنیم و با بوق و کرنا گوش ملت را کر می‌کنیم که ببینید ما چقدر کارهای مهم انجام داده‌ایم. از صدر تا ذیل بی‌ربط آمده‌اند. خانه از پای بست ویران است خواجه در بند نقش ایوان است. »

میراث فرهنگی از مدار خود خارج شده است 

دکتر مهدی حجت – رییس ایکوموس ایران و دارنده دکتری معماری و حفاظت از بناهای تاریخی – دانشگاه یورک انگلستان-هم با اشاره به این که میراث عظیم کشوری مثل ایران که جزو چهار کشور نخست جهان از نظر میراث فرهنگی به کسانی سپرده شده که ساده‌ترین اصول ابتدایی میراث فرهنگی را نمی‌دانند، می‌گوید: « میراث فرهنگی به کلی از مدار اصلی خودش خارج است باید بازگردد و کسانی که میراث فرهنگی را می‌شناسد و به ارزش آن واقفند بر مسند بنشینند. شما نگاهی به کارنامه و سوابق این افراد بیندازید . مسکن و شهرسازی، شهرداری، آموزش و پرورش و... آنهایی هم که تخصص دارند تا کنون کار اجرایی انجام داده‌اند. سازمان میراث فرهنگی ازمایشگاه و محل آزمن و خطای این افراد است.»

بنیانگذار و رئیس سازمان میراث فرهنگی کشور خاطر نشان می‌کند:« میراث فرهنگی کشوری با این گستره و سابقه ده هزار ساله در اختیار کسانی قرار دارد که شناسایی نسبت به تاریخ و فرهنگ ندارد. این اتفاق برای هرجای دیگر این مملکت هم بیفتد نتیجه‌اش همین می‌شود مثل این است که فرضاً در وزارت اقتصاد یک معمار کار کند، خروجی این سازمان چه می‌شود؟ با این اوصاف طبیعی است که از میراث فرهنگی دیگر چیزی باقی نماند.»

هرکس با هر پیشینه رییس می‌شود 

دکتر مهدی رهبر از پیشکسوتان باستان‌شناسی نیز با بیان این که برای نشستن بر صندلی معاونت میراث فرهنگی تخصص و سپس سابقه شرط اول است، تأکید می‌کند:« امروز به سمتی می‌رویم که هرکسی با هر پیشینه و تخصصی پست‌های سازمان میراث فرهنگی را اشغال می‌کند. مسلماً کسی که نسبت به موضوع آگاهی ندارد بسیاری از مسایل و حساسیت‌ها را از دست می‌دهد. میراث فرهنگی حوزه‌ای است که در آن ذره ذره مسایل کنار هم گذاشته می‌شود تا گذشته این سرزمین، افتخارات، شکست‌ها و پیروزی‌ها، هنرها، تمدن‌ها و فرهنگ‌ها و تاریخ آن را بازسازی ‌کنیم. حالا کسی که پیشینه‌ای ندارد یا بدتر از آن علاوه بر پیشینه تخصص هم ندارد فکر می‌کند میراث فرهنگی مشتی گل و خشت است و اگر از بین برود اشکالی ندارد و خیلی مهم نیست! چون این انگیزه در او بوجود نیامده که اطلاعات کافی درباره یک مسئله هنری، علمی و باستان‌شناسی داشته باشد. بنابراین برایش خیلی مهم نیست. تازه این درصورتی است که شخص جستجو‌گر باشد و گرنه خسارات بیشتر هم می‌شود.»
 
چه حاجت به میکروب‌شناس و میکروبیولوژی‌شناس است! 

دکترمحمدرضا چیت ساز - عضو هیئت مدیره انجمن علمی باستان شناسی ایران و مدیر پیشین پایگاه شوش- نیز درباره این که اگر مدیری فاقد تجربه بر مسند معاونت میراث فرهنگی بنشیند چه خطرهایی سازمان میراث فرهنگی را تهدید خواهد کرد؟ متذکر می‌شود:« تخصص و تجربه دو بالی هستند که هر مدیر برای پرواز نیاز دارد. در حال حاضر مدیران فاقد یکی و یا دو تا از این دو بال هستند و این فقدان بویژه در مدیران ارشد میراث فرهنگی به وضوح دیده می‌شود. هرچند بدنه کارشناسی میراث خیلی قوی است. واقعاً جایی که اساتید بزرگواری از باستان‌شناسان، استخوان شناسان، معماران و مرمت‌گران، موزه داران و مورخین دارد چه حاجت به میکروب‌شناس و میکروبیولوژی‌شناس است! در این سالهای اخیر کارشناسان خبره اسیر مدیران نالایق شدند این واژه توهین آمیز نیست، واقعاً لیاقت نداشتند. آقای بقایی معاون اجرایی رییس جمهور به چه مناسبتی باید رییس سازمان بشود؟ ایشان هیچ گونه تخصصی نداشته است.»

او ادامه می‌دهد: « من مدیر پایگاه شوش بودم اجازه ساخت هتل دادند و به همین دلیل بنده استعفا دادم چون آقای بقایی بر ساختن هتل بر آثار چندین هزار ساله میراث فرهنگی تأکید داشت و این هتل به دستور ایشان ساخته شده است، در صورتی که ما آنجا ترانشه زدیم و در عمق بسیار کم به آثار هخامنشی و پیش از آن رسیدیم»

چیست‌ساز این پرسش را مطرح می‌کند که آیا ریاست فعلی سازمان میراث فرهنگی – ملک‌زاده- مطلقا توانایی اداره چنین سازمان عریض و طویلی را دارد؟! تخصص یا تجربه این شخص کدام را داراست؟

بزرگداشت فردوسی جایی برای تبلیغات سیاسی 

او به بزرگداشت فردوسی اشاره می‌کند و می‌افزاید: « وقتی بزرگداشت فردوسی را هفته پیش گرفتند به یک مضحکه ملی تبدیل شد. این جشن را مقایسه کنید با سال ۱۳۱۳ که نخستین هزاره فردوسی برگزار شد و از سراسر دنیا محققان به ایران دعوت شدند. این نخستین کنگره بین‌المللی ایران بود که برگزار شد. همان سال دانشگاه تهران هم افتتاح شد. ما حتا کتاب این بزرگداشت را چاپ کردیم. اما امروز ملک زاده رییس میراث فرهنگی بزرگداشت فردوسی گرفته آن هم با افرادی پرچم به دست که صدا می‌زنند :« ملک زاده، ملک زاده!!! » بزرگداشت فردوسی جایی برای تبلیغات سیاسی شده و این برای میراث بسیار مضر است. من به همه مسولین اجرایی احترام می‌گذارم اما اینها می‌روند و آنچه باقی می‌ماند میراث فرهنگی است که بسیار بسیار صدمه دیده است چون این‌ها مسوولیت علمی ندارند و بیشتر مسوول سیاسی هستند

جایگاه ایشان چنین جای مهم و حساسی نیست

او با بیان این که بیشتر مدیران سازمان میراث فرهنگی کارشناس نیستند، این پرسش را مطرح می‌کند که چرا اکثر محققین دانشگاهی با میراث همکاری ندارند؟ و پاسخ می دهد:« چون نمی‌توان با یک مدیر غیر متخصص دیالوگ کرد. »

مدیر پیشین پایگاه شوش تصریح می‌کند:« من به خانم مومنی احترام می‌گذارم اما جایگاه ایشان چنین جای مهم و حساسی نیست. وقتی چند ماه پیش ثبت موسیقی ۲۴ مقامی شوشتر را به اشتباه به نام دزفول ثبت کردند من برای ایشان و دکتر سعید آبادی رییس یونسکو ایران نامه نوشتم. از این اشتباهات در کارنامه ایشان بسیار بسیار زیاد است. این مدیران اگر کمی وجدان علمی داشته باشند از کار کنار می‌کشند چه کسی جوابگو است؟»

او با ابراز تأسف یادآور شد:« آقای بقایی یکسال و نیم پیش سازمان را به شیراز منتقل کرد . بنده زمانی مدیر پژوهشی پژوهشکده بودم و حداقل ۱۷ نفر از کارشناسان در زیرمجموعه من کار می‌کردند. اما حالا بعد از آن رفت و برگشت با یک نگاه متوجه می‌شویم چیزی از پژوهشگاه باقی نمانده است. چه کسی جواب این رفت و برگشت از لحاظ حیف و میل بیت‌المال و ضربه مهلک به پیکره فرهنگ این کشور را می‌دهد؟!»

بوی الرحمن سازمان میراث فرهنگی
در پاسخ به این پرسش که در کارنامه کاری خانم مومنی ریاست مرکز خدمات تخصصی گردشگری و هنر و معماری جهاد دانشگاهی استان قزوین و مدیر گروه هنر دانشگاه قزوین دیده می‌شود. آیا چنین کسی توانایی اداره معاونت میراث فرهنگی را دارد؟ نیز دکتر مير عابدين كابلی – از پیشکسوتان باستان‌شناسی می‌گوید:« حرف شما به جوک می‌ماند. مگر سایر مدیران این حوزه تخصص و سابقه داشتند؟ می‌شود بگویید تخصص آقای علویان صدر چه بود؟ تخصص و سابقه کار آقای بقایی یا ملک‌زاده چیست؟ خودتان جواب سوال خودتان را می‌دهید رئیس مرکز خدمات تخصصی گردشگری و هنر و معماری جهاد دانشگاهی استان قزوین و مدیر گروه هنر دانشگاه قزوین! اگر قرار بود این سازمان با تجربه و خاک روزگار خوردن و مطالعه و پژوهش پیش برود که بوی الرحمنش بلند نمی‌شد.» 

 مریم اطیابی


کد خبر: 58757

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcbzzbs.rhbwspiuur.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com