چرایی نقد رسانه

14 مرداد 1391 ساعت 16:20

رسانه این رکن مهم دموکراسی در عصر کنونی ارتباطات در دنیای دهکده جهانی با پیچیدگی هایی همراه شده که علم آن به روز ترین و سریع ترین علوم جدیده است.



نیم نگاهی به تاریخ مطبوعات در ایران عزیز به وضوح نشان می دهد که فراز و نشیب های فراوانی از رویدادهای تاریخی گریبان این نماد روشنفکری نخستین ایرانیان را گرفته است. به دیگر بیان وسیله ارتباط جمعی در دوران گذشته خود گاهی باعث شده تا حاکمیت ها از این وسیله به عنوان یک ابزار قدرت بهره جسته و دیگر چیزی از آن مطالبه نشود.
پیشرفت تکنولوژی و رشد سریع وسایل ارتباطی در دنیای امروز کاری کرده که ارتباطات اولین اولویت قرار گیرد. هم به لحاظ اجتماعی برای بالا بردن فرهنگ عمومی و هم از منظر سیاست که رسانه وسیله آسان انتقال و دیکته خواسته های رجال سیاسی باشد.
با امعان نظر به ویژگی های کنونی رسانه در ایران اسلامی و تعاریفی که در علوم ارتباطات راجع به تقسیم بندی انواع رسانه ارایه می شود. تلویزیون این قاب جادو که شهید سید مرتضی آوینی از آن به عنوان وسیله توسعه تمدن ها یاد می کند در این نوشتار مورد مداقه نگارنده است تا شاید بتواند در کوتاه زمان کمترین حق آن را توانسته باشد، ادا کند.
کتاب سه جلدی آینه جادو شهید آوینی ترسیم اسلامی و صحیح کارکرد فرهنگی رسانه است. وقتی اوراق این کتاب را ورق می زنی گویی آن شهید بزرگوار برای همین امروز نوشته و شرایط را تحلیل کرده است.
از نگاه شهید آوینی رسالت رسانه چیزی نیست مگر تعالی جامعه به سوی انسان کامل و سوق دادن توده های مردم به معنویت و مهمتر از آن فرهنگ سازی صحیح دینی و تبلیغ شعائر اسلامی.
با این مقدمه کوتاه دریچه بگشاییم برای نقد رسانه ای که اکنون در جمهوری اسلامی ایران قرار است تریبون نظام اسلامی بوده و در صدور انقلاب این آرمان بزرگ معمار کبیر انقلاب اسلامی، خمینی عزیز (ره) در خط مقدم باشد.
باید بگوییم نه تنها رسانه نتوانسته از مرزهای جغرافیایی ایران قدمی فراتر بگذارد بلکه در درون کشور هم به حداقل ها نیز دست نیافته است.
روزمرگی و پرداختن به سوژه های تصنعی، تقلیدی و تکراری مدتیاست که باعث شده ببیندگان رسانه ملی از کیفیت برنامه ها دلگیر شوند. رغبت به تماشای برنامه های شبکه های ماهواره ای موید این ادعاست از سوی دیگر نظری به حکم ابقای ریاست مهندس ضرغام از سوی رهبر فرزانه انقلاب دیگر ابعاد ماجرا را واگویه می کند.
رسانه ملی این میهمان همیشگی خانه های ایرانیان جدای از سیاست ها و چهارچوب های سازمانی تعریف شده خویش، باید قدری خود را با بیینده و تماشاچی به روز کند. شاید این سخن در اول نگاه، بدیهی و سطحی به نظر آید ولی واکاوی ابعاد آن و نظری به خواسته های عمومی مردم و علی الخصوص دانشگاهیان و جوانان نشان می دهد که رسانه ملی قدری از زمان خویش عقب است.
شاید بتوان بخش خبری ۲۰ و ۳۰ شبکه دو سیما را نمونه بارز عنوان کرد و جستجو نمود که خبر سیما هم در این برنامه یک حرکتی مثبتي براي جذب بيننده كرد و در پی آن سایر اتفاقات در بخش های خبری سیما روی داد. شبکه خبر بود که پس از آن وارد فاز جدیدی از نوع اطلاع رسانی شد.
ولی هنوز در سایر بخش های صدا و سیما هنوز اتفاق خاصی نیفتاده است مگر در سریال های شبکه های مختلف که هز از چند گاهی یک موضوع سطحی اجتماعی توسط نویسنده، کارگردان کلیشه شده و در هر سری از مجموعه های نمایشی یک بخش تکراری آن نمایش داده می شود و همیشه هم صرفا بیان مشکلات است و هیچ گاه در سریال ها وقت برای دادن راهکار نمی رسد خیلی وقت ها یک پروژه به صورت ناتمام به پايان می رسد.
در این مجال قصد ما نقد بخش های رسانه ملی نیست بلکه در صددیم تا چرایی نقد رسانه را قدری باز کنیم و از نقطه نظراتی آن را واکاوی نماییم.
اصولا هیچ گاه یک مجموعه بدون نقد نمی تواند حرکت کند، رشد نماید و یا تکامل یابد و این نقد و بررسی است که اشکالات کار را بازگویی کرده و سمت و سوی آینده را تصویر می کند.
در این میان رسانه ملی نیاز بیشتری به این حوزه دارد چرا که اولا رسانه است و مدام در منظر نگاه مردم دیده می شود. خیلی وقت ها در گزارش های مردمی، همین مردم عادی نکات علمی و نقدهای سازنده ای طرح می کنند که به فکر خیلی از کارشناسان و اساتید مربوطه نیز خطور نمی کند و این فائده نقد است و رسانه ملی نباید خود را از این نعمت و فرصت دور کند و محروم سازد.
دوما رسانه آینه تمام نمای زندگی مردمان است وسیله ای است برای تعالی فرهنگی و مگر می شود این آینه تمام نما بتواند به تنهایي از عهده این مسئولیت برآید بدون شک ضروری است اتاق هاي فکر زیادی برای تبادل نظر و تضارب آراء متخصصاناین حوزه راه اندازی شود تا عملکرد رسانه هر از چند گاهی در بوته نقد خبرگان این حوزه درآید. چه اشکالی دارد که بعضا هم این جلسات رسانه ای شود.
سوما برای عمل به رسالت دینی و آرماین انقلاب اسلامی که همان تبلیغ دین است نمی توان از ادبیات و الگوها و متدهای قدیمی بهره برد لذا به نظر می رسد برای تبیین طرق تبلیغ دینی باید با نگاهی به خواسته های مخاطبان و خصوصا نسل جوان و مهمتر اینکه با عنایت به ادبیات جوانان امروزی برای آنان برنامه ساخت و دین را تبلیغ کرد. و این همه از فوائد نقد است.
سخن کوتاه اینکه نقد رسانه ملی باید با نیتی مصلحانه و عالمانه باشد و ماموریت او و رسالت دینی او را دقیقا ببیند و بکوشد تا برای ساختن ایرانی بهتر و پرشکوهتر گام بردارد. 

مهدی قلی پور
کارشناس ارشد فقه و حقوق اسلامی


کد خبر: 44384

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcc01q0.2bq048laa2.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com