گزارش هنرنییوز از نشست بررسی کتاب«سبک شناسی»؛/۳/
دکتر محمد پارسانسب: کتاب «سبک شناسی» یک اثر شاخص است
1 آذر 1391 ساعت 17:29
دکتر محمد پارسا نسب در نشست بررسی کتاب «سبک شناسی؛ نظریهها، رویکردها و روشها» که عصر روز گذشته در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، گفت: باید بگویم این کتاب اثر شاخصی است و در بحث های نظری جایگاه خوبی در دانشگاه خواهد داشت اما نیاز به یک ویرایش و بازنگری دارد.
به گزارش هنرنیوز دکتر پارسانسب با بیان اینکه کتاب «سبک شناسی» دکتر فتوحی به دانشجویان در یک دوره درسی تدریس شده است گفت: من این کتاب را در ترم تحصیلی جاری به دانشجویان معرفی کردم با اینکه جسارت بود و می دانستم برای دانشجویان دشواری های در پی خواهد داشت و راهی است که چندان تجربه نشده و آزموده نیست و لی به هرحال خواستم اجازه دهیم مخاطبان اصلی کتاب با آن درگیر شوند و چون خود ما در کلاس هستیم مشکلات و موانع را سریع تر برطرف کنیم.
وی افزود: این کتاب از نظر محتوای علمی هم رضایت خاطر استید و دانشجویان را فراهم آورده است اما ذکر این نکته لازم است که به هر حال این کتاب دست ما را نمی گیرد که به سمت تحلیل سبک شناختی برویم؛ یعنی عملا جنبه کاربردی چندانی را که باید داشته باشد ندارد و شاید بنا به گفته دکتر غلامرضایی تالیف کتاب سومی لازم باشد تا با نمونه متن هایی وارد حوزه کاربردی شود.
پارسانسب به فهرست اجمالی و تفصیلی کتاب اشاره کرد و گفت: در کتاب «بلاغت تصویر» تالیف دکتر فتوحی هم ذکر فهرست همینطور است و نتیجه ای که از آن حاصل می شود این است که این تنوع و تکثر در مضامینی که دکتر فتوحی به آن پرداخته طیف وسیعی از موضوعات را در بر می گیرد؛ این کار از یک منظر حسن است و از منظری دیگر سبب می شود بعضی مطالب در کنار برخی دیگر کمرنگ به نظر آیند.
وی در تحلیل نگاه انتقادی خود به این اثر بیان داشت: گویی بخش های از این کتاب عمق لازم را پیدا نکرده است؛ گاهی در یک صفحه شش تا هفت عنوان مطلب می آید و هرکدام فقط چند خط توضیح دارند که شاید در نفس کار ایرادی نباشد اما در یک صفحه مدام نظریه ها عوض می شود و تمرکز را از مخاطب می گیرد؛ نکته دیگر این است که برخی مطالب ابهام در تفهیم دارد و شاید مرزهایی که ما انتظار داریم که جایی که باید مرز مشخص شود به وضوح تعیین نشده است.
وی در تشریح دیگر نقطه نظر انتقادی خود گفت: می بایست در این کتاب ذیل مطالب پانویس داده شده خواننده به کتاب ها و مقالات مختلف ارجاع داده شود تا در صورت نیاز دانشجو بتوانداطلاعات تکمیلی را از رهگذر آن دریافت کند؛ نکته دیگر آنکه در پایان هرفصل مولف چکیده مطلب را آورده است که این شیوه کتاب های آموزشی است که در پایان فصل می آید ولی در نگاهی که ما در بخش نخست کتاب داریم می بینیم که آراء و نظرات مختلفی که مطرح می شود که تعداد زیادی جنبه ترجمه دارد و بخش هایی تالیفی است که خیلی با هم هماهنگ نشده و در نتیجه جای ابهام باقی می گذارند.
پارسانسب تصریح کرد: وانگهی این کتاب به دلیل تکثر موضوعات به مثال ها و نمونه های کافی نیاز دارد تا بحث را در ذهن مخاطب جا بیندازد لذا باید گفت که کتاب فقر مثال دارد؛ زیرا که آنچه که انتظار می رود این است که ما بفهمیم که اصلا یک متن به چه دلیل حائز سبک فردی شده است، کتاب بسیار بر این نکته تاکید کرده ولی چرایی آن را تشریح نکرده است، از سوی دیگر فقدان پانویس ها کتاب نویسنده پر فضلی چون دکتر فتوحی را دچار خلا کرده و ارجاعات لازم و توضیحات تکمیلی را ارائه نمی دهند.
وی با ذکر نمونه هایی گفت: در جایی از کتاب گفته شده «از منظر سبک شناسی زبان معیار نقطه صفر گفتار و نوشتار به شمار می آید و رد پایی از گوینده و شنونده در آن نمی توان یافت.» ولیک به واقع هیچ متنی نیست که خنثی و خالی از مولفش باشد.
پارسانسب تاکید کرد: در برخی از بخش ها به دلیل نامشخص بودن طیف مخاطبان جایی خیلی شرح پیدا می کند و گاهی مجمل و کوتاه از مطلب عبور می کند، همچنین در بحث ابهامات محتوایی کتاب به نمونه ای اشاره می کنم؛ در صفحه۳۵کتاب مولف ممی گوید: «از این رو اگر گوینده بیرون از نظام زبان گزینش کند دچار گمراهی زبانی و هنجارستیزی می شود و سخن او را نمی توان یک نمونه کاربردی یا سبک به شمار آورد زیرا از قلمرو زبان بیرون رفته است.» سوال این است که چه کسی می توان بیرون از نظام زبان چیزی بنویسد یا بگوید در واقع بیرون از نظام زبان ناشدنی و ناممکن است، ممکن است بگوییم بیرون از نظام زبان معیار یا بیرون از نظام زبان گفتار ولی بیرون از نظام زبان نداریم.
وی با اشاره به پاره واژه سازی ها در متن کتاب گفت: واژه سازی یقینا یک هنر است و باید این کار را کرد اما نه در کتابی که خود به اندازه کافی بحث هایش پیچیده است و ابهام دارد که مسئله دچار چند گانگی می شود در بخشی آوردن کلماتی چون «نگرگاه» یا «بند نوشت» به جای «بند» یا «پاراگراف» یا «سبک های همجنس ناقص» و یا کلمه «ایستاد» به معنی «موضع فکری»یا «کاربر» یا «رفتارهای زبانی» در ترجمه ای که معادل روشنی ندارد کاربرده شده است و لذا در یک کتاب علمی سبک شناسی که ممکن است سوء برداشت پیش آورد بهتر است دایره واژگانی جدیدی ساخته نشود لیکن باید بگویم این کتاب اثر شاخصی است و در بحث های نظری جایگاه خوبی در دانشگاه خواهد داشت اما نیاز به یک ویرایش و بازنگری دارد.
عکس: رضا دشتی
کد خبر: 50008
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcc4xqp.2bqxx8laa2.html