رئیس فرهنگستان هنر در آیین رونمایی «شاهنامه شاه طهماسبی»؛
تطبیق شگفت ترجمانی در شاهنامه وجود دارد
9 ارديبهشت 1393 ساعت 11:21
مراسم رونمايي از «شاهنامه شاهطهماسبي» نفيسترين اثر تاريخي عصر صفوي، دیروز عصر با حضور علي جنتي، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، علي معلم دامغاني، رئيس فرهنگستان هنر، دكتر رضا داوري اردكاني رئيس فرهنگستان علوم، علي مرادخاني، معاون هنري وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، دكتر رهيده و شمار زيادي از استادان و بزرگان اهل ادب، هنر و حكمت در تالار ايران فرهنگستان هنر برگزار شد.
به گزارش هنرنیوز در ابتداي اين مراسم، علي معلم دامغاني، رئيس فرهنگستان هنر با ذكر جملهاي از مقدمه نهجالبلاغه، كلام خود را آغاز كرد و گفت: «اينكه سخنان خود را با اين ذكر آغاز ميكنم، مسلما دقيقهاي در كار است. اول نگهداشتن سنت؛ خطبه و سخن از ديرباز از يونان و ايران قديم و حتي اعراب به ما ميراث رسيده است.»
استاد معلم، شاهنامه را شناسنامه ملي ايرانيان و كارنامه مذهب و تشيع ايرانيان دانست و ادامه داد: «در روزگار سلطان محمود غزنوي -تركسالاري كه از اميران بود و در مقابله با ايرانيان ميسگاليد- شاعري فرزانه، به كمك موبدان و دهقانان، افسانههاي گذشته ايرانيان را جمع ميآورد و آن را با طبع شگفتي كه موهبت الهي است، تبديل به اثري ميكند كه در تاريخ بشر -اگر حرمت نگه داريم- در رديف برترينهاست.
وي ادامه داد: «شاهنامه در دولت محمودي يعني دولت تركان و اميران فراهم شد. اين يعني مقابله و پنجه در پنجه كردن با آنان. از اين نظر، فردوسي با همه هويت محمود درگير بود و دولت محمود، وجوه ديگري هم داشت؛ ميمندي ناصبي بود. محمود هم -با عنوان امينالدوله- بزرگي از بغداد دارد. او اموي و عباسي است، علوي نميانديشد. فردوسي علوي است؛ اكنون بنگريد كه يك مرد، تنها با يك كتاب به دو اعتبار در مقابل يكي از قويترين دولتهاي روزگار است. محمود هم به سبب مذهب در شاهنامه نميتواند ديد و هم به سبب نژاد. چنانكه فردوسي ميگويد: او نژاده نيست و حتي در بين اميران هم كساني ميتوانند نژاده بوده باشند.
اين سخن حكيم است:
سخن گستران بيكران بودهاند
سخنها بياندازه پيمودهاند
وليك ارچه بودند ايشان بسي
همانا نگفتهست از اينسان كسي
بسي رنج بردم در اين سال سي
عجم زنده كردم بدين پارسي
پي افكندم از نظم، كاخي بلند
كه از باد و باران نيابد گزند
بنا بر اين گزارش، وي ادامه داد: «گرفتيم كه طاق كسري در هم شكست، گرفتيم كه ايوان شوش در باد و باران به فراموشي سپرده شد. تالار آپادانا در معرض آتش و باد و خاك به فراموشي سپرده شد و آثاري از اين دست فراموش شدند؛ شاهنامه بر جاي باد. شاهنامه بر جاي باد كه اندوه آن همه به شادي اين يك اثر فزوني ندارد.»
علي معلم، شاهنامه را روشنايي چشم ايران و تيري در ديده انيران دانست و ادامه داد: «حكيم توس مسلماني صادق و شيعهاي راست بود. همه شعرا در ابتداي كتاب چيزي با نام خدا به عنوان توحيد دارند. بعد به نعت نبي اكرم(ص) و بعد به مدح اولياءالله ميپردازند. در شاهنامه تطبيق شگفتي نه به معني اقتباس كه به معني ترجماني به چشم ميخورد. يعني فردوسي عينا فرمايشهاي حضرت امير(ع) را ترجمه كرده است، همچنين از قرآن مطالبي در شاهنامه فردوسي هست كه شايد در كتاب ديگري نيست.
وي ابولقاسم فردوسي را مردي دانست كه در مقابل محمود غزنوي و ميمندي ناصبي ايستاد و دو رشك و دو حسد را در زمينه مليت و مذهب بر دل آنان گذاشت.
رئيس فرهنگستان هنر سخنان خود را با ذكر اين ابيات از شاهنامه به پايان برد:
ایا شاه محمود کشورگشای
ز کس گر نترسی بترس از خدای
مرا سهم دادی که در پای پیل
تنت را بسایم چو دریای نیل
نترسم که دارم ز روشندلی
به دل مهر جان نبی و ولی
مرا غمز کردند کان بد سخن
به مهر نبی و علی شد کهن
بر این زادهام هم بر این بگذرم
چنان دان که خاک پی حیدرم
منم بنده اهل بیت نبی
ستاینده خاک پای وصی
چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی
خداوند امر و خداوند نهی
كه من شهر علمم عليام در است
درست اين سخن گفتِ پيغمبر است
کد خبر: 71096
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdccexqm.2bqso8laa2.html