همزمان با نمایش «گلچهره» برای خانواده هنرمندان خراسانی؛
رایزنی هایی برای اکران فیلم گلچهره در افغانستان انجام شده است
8 بهمن 1390 ساعت 10:01
کارگردان فیلم سینمایی " گلچهره " گفت : قراربود این فیلم را به صورت مستند بسازم اما با تغییراتی درفیلمنامه این فیلم به صورت سینمایی ساخته شد .
به گزارش خبرنگار سینمایی هنرنیوز، وحید موسائیان کارگردان فیلم «گلچهره» که فیلمش چهارشنبه شب در سالن شماره ۳ پردیس ملت برای خانواده های هنرمندان خراسانی به نمایش درآمد؛ در نشستی که با حضور بابک والی به عنوان منتقد، ماشاء الله شاهمرادی به عنوان فیلمساز و مسعود میمی دستیار کارگردان حضور یافت و موسائیان گفت: هسته اصلی ساخت فیلم گلچهره ازخبری شکل گرفت که من دریکی از روزنامه ها دیدم و آن این بود که کارمندان فیلمخانه افغانستان برای محفوظ ماندن فیلمها ازدست طالبان، همه فیلمها را به مدت ۴ سال پشت دیواری پنهان می کنند. من با توجه به اینکه تجربه مستند سازی دارم ابتدا قرار بود که این فیلم را به صورت مستند بسازم اما بعد از شکل گیری فیلمنامه به این نتیجه رسیدم که آن را به صورت سینمایی بسازم که خوشبختانه ارتباط خوبی هم با تماشاگران برقرار کرده است.
وی ادامه داد: تمام لوکیشن های فیلم «گلچهره» در ایران و شهر بیرجند ساخته شد و طراحی صحنه ها به گونه ای دقیق انجام شد که هیچ کس حتی بسیاری از افاغنه که این فیلم را دیدند متوجه نشدند که این فیلم در ایران ساخته شده است، ما برای این فیلم، یکی از سینماهای بیرجند را که در حال بازسازی بود اجاره کردیم و تمام سکانس های داخلی سینما را در این سینما فیلمبرداری کردیم.
موسائیان اضافه کرد: به دلیل مشورتهایی که انجام گرفت و همچنین حفظ امنیت گروه، قرار براین شد که ما به افغانستان نرویم و فیلم را در ایران بسازیم در حالی که ابتدا قرار بود این فیلم در افعانستان ساخته شود.
به گفته وی رایزنی هایی برای اکران فیلم گلچهره در افغانستان انجام شده است. کارگردان فیلم «گلچهره» با تقدیراز حمایتهای فارابی تصریح کرد: فیلمنامه گلچهره چند سال پشت خط تولید مانده بود؛ اما خوشبختانه بعد از تغییر مدیریت فارابی و روی کار آمدن آقای میرعلایی، این فیلم به همت ایشان ساخته شد و گرنه هنوز هم در آرشیو مانده بود.
موسائیان با انتقاد به عدم همکاریهای استانداری خراسان گفت: علی رغم که وعده های زیادی از سوی استانداری خراسان برای تولید این فیلم داده شد، اما متاسفانه هیچ کدام از وعده های آنها محقق نشد.
ماشاء الله شاهمرادی زاده کارگردان فیلم « ۵ شنبه آخرماه» که امسال دربخش مسابقه ایران حضور دارد دراین نشست اظهارداشت: ما هم دو فیلم «به کبودی یاس» و»شور شیرین» را درمشهد کار کردیم اما استانداری خراسان نتوانست کمکی به ما بکند و با توجه به اینکه متوجه شدیم آنها ۲۰۰ میلیارد تومان بودجه فرهنگی در اختیار دارند؛ اما آنها معتقد بودند که این بودجه به آنها داده نشده است؛ بنابراین ما هم که مشهدی بودیم نتوانستیم بودجه ای برای این دو فیلم بگیریم؛ هرچند که قول دادند برای ساخت فیلم یک میلیارد و۴۰۰ میلیونی فیلم شور شیرین، حدود ۲۰۰ میلیون تومان به ما کمک کنند که هنوزالبته محقق نشده است؛ لذا ما به عنوان فیلمساز نمی توانیم از استانداری خراسان خیلی متوقع باشیم.
وی ادامه داد: من در فیلم «۵ شنبه آخرماه» علی رغم اینکه هم استاندار و هم معاون استاندار خراسان رضوی از دوستان دوران جنگ من بودند اما حتی یک ریالی هم به فیلم کمک نکردند و نباید تصور کنیم که آنها نمی خواهند کمک کنند حتما نتوانستند.
شاهمرادی زاده با اشاره به فیلم گلچهره تصریح کرد: من به کارگردان این آقای موسائیان به خاطر ساخت این فیلم تبریک می گویم. من سالها بود که این فیلمنامه را خوانده بودم و یکی از آرزوهای من ساخت این فیلم بود و حتی من نزد چند تهیه کننده سینما رفتم و خواستار ساخت آن شدم. هنگامی که سال گذشته، فیلم گلچهره را درجشنواره فیلم فجر دیدم ازشوق، آقای موسائیان را بغل کردم و بوسیدم وخدا را شکرکردم که بلاخره این فیلم ساخته شد و امیدوارم ایشان باز هم فیلمهای خوب دیگری را بسازد چرا که معتقدم ایشان جزو بهترین کارگردانان سینمای ایران است وهمان طور که اشرف خان فیلم گلچهره، گلچهره را دوست داشت من هم آقای موسائیان را دوست دارم.
بابک والی منتقد فیلم نیز دراین نشست گفت: بیشتر فیلم گلچهره در فلاش بک رخساره می گذرد و به لحاظ موضوعی حتی بهتر از فیلم سینما پارا دایز که او هم به موضوع سینما می پردازد می باشد ؛ این فیلم المان های زیبایی دارد و ما دراین فیلم، شاهد دو فیلم برروی پرده هستیم یکی فیلم چشم تنگ دنیا دار و دیگری فیلم شطرنج بازاست که نمادهای خوبی برای فیلم محسوب می شوند
وی ادامه داد: تاریخ یک ملت یا به کتابخانه یا به تصاویر آن است. دراین فیلم، فیلمها که نمادی ازمفاخر وفرهنگ کشور افغانستان هستند توسط چند فرهنگ دوست افغانی، حفظ می شوند. در صحنه خراب کردن دیواری که فیلمها را پشت آن پنهان کردند هنگامی که دیوار خراب می شود ما می بینیم که همه فیلمها یک به یک به سخن می آیند و از زندانی بودن آزاد می شوند یا هنگامی که دریچه آپارات برداشته می شود نور آبی که از دریچه آپارات به صورت اشرف خوان می خورد به منزله نور آزادی، نورامید و فرهنگ است که درنمای خراب شدن دیوار می بینیم که این نور دوباره به فیلمها برخورد می کند. این منتقد سینمایی اضافه کرد: گلچهره زنده ماند و رخساره نام دخترش را گلچهره می گذارد تا این سینما واین فرهنگ سرزمین همچنان زنده بماند. والی یاد آورشد: کارشناسی زبان افغانی دراین فیلم خیلی بود ولهجه های افغانی که دراین فیلم بکار رفته بود بویژه لهجه ای که خانم لادن مستوفی استفاده کرده بود بسیار خوب درآمده بود چرا که تونالیته صدا وی باعث شده بود لهجه افغانی باور پذیرتر شود.
مسعود میمی دستیار کارگردان فیلم گلچهره نیزدراین نشست گفت: ما ۵ هزار کیلومتر در استان خراسان سفرکردیم تا بلاخره به شهر زیبا و با فرهنگ بیرجند رسیدیم ما دراین فیلم از بازیگران شهر بیرجند استفاده کردیم، این فیلم، فیلم بسیار سنگینی بود و با وجودی که همه قصه آن در افغانستان می گذرد اما ما افغانستان را در ایران ساختیم. چیزی که این فیلم را ساخت همدلی تمامی گروه با کارگردان بود.
وی در مورد لهجه بازیگران افزود: ما برای اینکه به شناخت درستی برای لهجه برسیم از یکی از افغانی های مقیم ایران کمک گرفتیم و کل فیلمنامه را با صدای ایشان ضبط کردیم و این فرد، لحظه به لحظه همراه ما بود و وقتی ایشان لهجه ها را تایید می کرد، کارگردان، پلان مورد نظر را کات می داد.
کد خبر: 36257
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdccmiq1.2bqep8laa2.html