نگاهی به یکی از نقش‌های مجموعه تلویزیونی «کلاه پهلوی»

سیاست ورزی به روش «آق کریم»!

15 ارديبهشت 1392 ساعت 12:10

«کریم» نقشی متفاوت از امین حیایی است، نقشی که شاید درون خود و با تغییر تکاملی‌اش برای هر بازیگری آن هم در یک اثر تلویزیونی رخ ندهد؛ به این معنا که هر بازیگری ممکن است در سه یا چهار فیلم بتواند این تنوع را در نقش‌هایش داشته باشد اما در یک اثر این اتفاق کمتر برای بازیگری رخ می‌دهد.



 اما آنچه از «کریم» در این روایت می‌بینیم؛ فردی باهوش؛ زیرک و با پشتکار است؛ او از تمام توانایی‌هایی که دارد در جهات منفی استفاده و تلاش می‌کند با این که زیر دست است؛ اما برای خودش نوچه‌هایی داشته باشد؛ و از همین روست که از ابتدای حضورش به عنوان سورچی «صمصام خان» تلاش می‌کند موقعیت خود را متفاوت کرده و تکامل دهد.

تکامل اول:
معنای تکامل در این نوشتار البته این نیست که فرد تکامل معرفتی هم یافته است؛ بلکه اساسا به این معناست که فرد (کریم) توانسته به تکامل، رتبه سیاسی دست پیدا کند. تکامل اول این نقش در جایی رخ می‌دهد که آقای موید (با نقش‌آفرینی فرشید ابراهیمیان) با سیاست‌هایی ویژه و آینده‌نگری خاصی از یک سو و استعدادی که از کریم سراغ دارد از سوی دیگر - بدون اینکه کسی متوجه شود - به او سواد یاد می‌دهد؛ کریم هم همسو با خواستۀ «موید» تلاش می‌کند در این بازی مشارکت کرده و دقیقا همان مسیری را طی کند که فرماندار و موید می‌خواهند؛ فرماندار هم به کریم قول‌هایی می‌دهد که البته عملی هم می‌شود.

تکامل دوم:
اتفاق دیگری که برای کریم رخ می‌دهد این است که آقای فرماندار او را به استخدام دولت در فرمانداری در می‌آورد و به این معنا کریم که تا امروز آدم «صمصام خان» بود حالا آدم فرماندار و فرمانداری می‌شود. در این جا دو اتفاق مهم می‌افتد؛ اول اینکه کریم تکامل درجه می‌یابد (از سورچی به کارمند!) و به نیاتی که دارد نزدیک می‌شود و دوم اینکه فرماندار هم ابزاری برای پیش‌برد کارهایی که - اگرچه هنوز آغاز نشده اما – دارد پیدا می‌کند؛ «موید» هم برای اهداف بلند مدتش فردی را دستمایۀ خود قرار داده که می‌داند او قدرت طلب است. تا اینجا تقریبا هر دو طرف از کاری که انجام گرفته راضی هستند الا صمصام خان!
تکامل سوم:
تکامل سوم زمانی روی می‌دهد که کریم از فرمانداری به شهربانی می‌رود.

تکامل چهارم:
تکامل چهارم هم زمانی روی می‌دهد که در مناسبات سیاسی اتفاقاتی می‌افتد و به تبع آن اداره سیاسی شهربانی در تهران در می‌یابد «یاور نیکوکار» (با نقش آفرینی سیروس گرجستانی) نمی‌تواند خواسته‌های آن‌ها را بر آورده کند. از همین روی و با سفارش «موید» اینبار کریم به ریاست اداره سیاسی شهربانی «سامان» در می‌آید؛ پُستی که خود او نمی‌داند که تا چه میزان اعتبار دارد. از همین جاست که او شروع می‌کند به رفتارهای سیاسی ویژه؛ او از طرف دیگر با «بلانش» (با نقش‌آفرینی نگین محسنی) هم ارتباط برقرار می‌کند؛ کریم در این بخش دیگر می‌داند که باید از چند طرف خودش را به قدرت نزدیک کند؛ او دارد تقریبا مسیری را طی می‌کند که فرخ باستانی – فرماندار- (با نقش‌آفرینی امیرعلی دانایی) به نوعی طی کرد؛ با این تفاوت که او در مسیر تحصیل در فرانسه توانست این تکامل را طی کند و کریم در کوچه های سامان.
کریم در این دوره از زندگی خود توانست با دقت، زیرکی و عوام‌فریبی به بخشی از خواسته‌های خود برسد. بخشی از این عوام‌فریبی برمی‌گردد به آزاد کردن تعدادی از بازاریان از زندان و سپس حمایت از فروغ همسر میرزارضا تدین در مرکز اصلی شهر زمانی که او داشت برای فاطمه خواهر میرزا رضا به دنبال قابله می‌رفت.
این کارهای عوامفریبانۀ کریم اگرچه آنچنان که در سریال نشان داده می‌شود نتوانسته تاثیرگذارهای بازار را تحت تاثیر قرار دهد اما عوام را تا حدودی به خود جلب کرده است. در این مسیر او چند راهنما هم دارد که یکی از مهمترین آن‌ها «حاجی خان» (با نقش‌آفرینی رضا کیانیان) است.
تا اینجای سریال ما با تکامل تدریجی کریم مواجهیم؛ او دارد در سیستم رضاخانی آنگونه که آن‌ها می‌خواهند رفتار کند و پیشرفت کند؛ او حالا چشم و گوش اداره سیاسی شهربانی است و دیگر کم کم متوجه شده که می‌تواند سامان را در دست بگیرد. باید دید در قسمت‌های آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد.


کد خبر: 57605

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdccpeqp.2bqmx8laa2.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com