خاطره «محمود موسوی»؛
روزی که دکتر نگهبان فروریخت!
20 مهر 1393 ساعت 13:13
محمود موسوی میگوید:« گرفتن نشان دکتر نگهبان در عین خوشحالی زاید الوصف برایم بسیار سنگین است. او نماد عزت و شرف این آب و خاک و میراث فرهنگی آن است و من نمیدانم رفتار امروز ما با میراث فرهنگی روح بزرگانی چون دکتر نگهبان را چقدر آزرده خاطر میکند. بر میراث فرهنگی سالهاست که جفا میرود و کسی دم بر نمیآورد.»
مریم اطیابی- به گزارش هنرنیوز،«محمود موسوی» اهل زنجان و متولد ۱۳۱۶ از پیشکسوتان باستانشناسی که تحصيلات خود را در رشته باستان شناسي تا مقطع كارشناسي در دانشگاه تهران ادامه داده و پس از آن در سازمان ميراث فرهنگي به عنوان مدير پژوهشي مشغول بكار شده، قرار است امروز (۲۰ مهرماه) نشان دکتر «عزتالله نگهبان» را از سوی جامعهی علمی باستانشناسی ایران دریافت کند. پیش از این در سال ۹۱ این نشان به «محمد یوسف کیانی» تعلق گرفت.
موسوی در سال ۱۳۷۳ به عنوان دبير اجرايي، نخستين گردهمايي باستان شناسي ايران پس از انقلاب اسلامي- را در شوش برگزار کرد. وي در كاوشهاي ميداني متعددي شركت و يا آن را سرپرستي كرده است.
او درباره دکترعزت الله نگهبان « پدر باستانشناسی ایران» به خبرنگار هنرنیوز میگوید:« دکتر نگهبان یک منشور چند وجهی بود . یک شخصیت کاریزماتیک که تأثیرات زیادی بر شاگردانش گذاشت. او در میان اساتید دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بینظیر بود.»
موسوی شاعر نیز هست و از دکتر نگهبان خاطرات زیادی دارد اما آنچه بیش از همه در ذهن او تأثیرگذار بوده تصویری نه چندان خوشایند است.
این عاقبت وطن پرستی است
روزی در اوایل انقلاب محمود موسوی با پسرانش برای گردش راهی «دربند» میشود و دکتر نگهبان را جلوی یک بقالی می بیند. موسوی میگوید: « متأسفانه بعد از انقلاب وضعیت دکتر نگهبان اصلاً مناسب نبود. باغش را مصادره و درب اتاقهایش را قفل کرده بودند و مدارکش را هم به او نمیدادند. زمانی که در دربند او را دیدم به شدت متأثر شدم .به من گفت :«برای مطالعه به گنجینه و کتابهای احتیاج دارم اما به من اجازه دستیابی به آنها را نمیدهند.» هرچند بعدها این مشکل به کمک دکتر« مهدی حجت» رییس سازمان میراث فرهنگی حل شد اما من هرگز آن روز را فراموش نمیکنم . دکتر نگهبان همیشه قرص و محکم بود اما آن روز احساس کردم چیزی در وجود او فرو ریخته و شکسته است و این حس چنان عمیق بود که من هم نوعی احساس شکستن و فرو ریختن را در عمق وجودم حس کردم.»
شاگرد دکتر نگهبان معتقد است میراث فرهنگی ایران مدتهاست که روزگار خوشی را سپری نمیکند چرا که هرچند تصویب قطعنامه محکومکردن قاچاق و فروش اشیای عتیقه در پنجمین کنگره بینالمللی« باستانشناسی و هنر ایران» در سال ۱۳۴۷ با تلاش دکتر نگهبان صورت گرفته است اما همچنان هر روز شاهد حفاری غیر مجاز در گوشه و کنار این آب و خاک هستیم .
او تأکید میکند:« تنها کسانی میتوانند از میراث فرهنگی ایران حفاظت کنند که نسبت به این سرزمین عرق داشته و متخصص این حوزه باشند. میراث فرهنگی دلسوز میخواهد نه دلال . هر کس که فکر میکند میراث فرهنگی منبعی برای کسب درآمد است و به شکل بانک به آن نگاه میکند به کشور، تاریخ و فرهنگ این مملکت خیانت کرده است. میراث فرهنگی قابل خرید و فروش و معامله نیست. این افکار از ذهنهای بیمار سرچشمه میگیرد . ذهنهایی که فقط به فکر کسب سود هستند. چه بسیار بناها و محوطهها که ویران شده ، چه بسیار اشیا و اموال تاریخی که سر از آن طرف مرزها درآورده است. ستون فرهنگ هر جامعهای میراث فرهنگی آن است و ما به راحتی آن را آماج تاراج قرار میدهیم آن هم نه توسط اغیار بلکه خودمان با دست خودمان این تقدیر شوم را برای آن رقم میزنیم. ما خودمان از هرکسی نامحرمتریم!»
موسوی میگوید:« گرفتن نشان دکتر نگهبان در عین خوشحالی زاید الوصف برایم بسیار سنگین است. او نماد عزت و شرف این آب و خاک و میراث فرهنگی آن است و من نمیدانم رفتار امروز ما با میراث فرهنگی روح بزرگانی چون دکتر نگهبان را چقدر آزرده خاطر میکند. بر میراث فرهنگی سالهاست که جفا میرود و کسی دم بر نمیآورد.»
کد خبر: 75461
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdccs0qm.2bqpe8laa2.html