برزخ در زمين
4 خرداد 1389 ساعت 11:46
نميدانم فيلم قبلي عطشاني را ديدهايد يا خير؟ چون نمايش پوست موز به اكران عمومي نرسيد، ولي با تماشاي آن فيلم متوجه خواهيد شد كه دموكراسي در روز روشن به نوعي ادامه پوست موز است كه آن هم نوعي شوخي با مفاهيمي مثل مرگ و برزخ و حساب و كتاب را دستمايه طنز خود قرار داده بود.
به گزارش هنر نیوز به نقل از جام جم ،در سالهاي اخير شاهد بروز و ظهور طنز در دو ژانر به ظاهر خشك و جدي هستيم كه تزريق كمدي در آن به نظر ميرسد ممكن است تقدسي را كه در مضامين اين فيلمها وجود دارد، كمرنگ كند.
يكي ژانر دفاع مقدس و ديگري سينماي ديني است كه به واسطه علقههاي ايدئولوژيكي كه پشت آن وجود دارد، همواره كانون مناقشه و چالش نظري بوده است. البته در دموكراسي در روز روشن هسته اصلي قصه تلخ و گزنده است و يك نوع امر و نهي اخلاقي را در لايههاي پنهان خود حمل ميكند، اما كارگردان طنز را پوسته شيريني قرار ميدهد تا مفاهيم تلخ و گزنده خود را با طعمي دلنشينتر به مخاطب عرضه كند؛ اتفاقي كه در ليلي با من است و با اغماض در اخراجيها شاهد آن بوديم. پاراديم اخلاقي ـ تربيتي موجود در سالهاي اخير بر مبناي تساهل بنا شده كه قصد دارد با اضافه كردن عصاره شيرين طنز، تلخ بودن احتمالي داروي نقد و تذكر تربيتي فيلم را قابل هضم و البته اثربخش سازد.
فيلمي كه قرار است با تركيب فضاي مفرح و متنبه، تلنگري به تماشاگر بزند و او را متوجه كردار و گفتار خود سازد. پيام اخلاقي فيلم نيز در لابهلاي همين موقعيت كميك و شوخيهاي بازيگران به مخاطب عرضه ميشود تا در عين لبخند، پندي نيز به او داده شود. دموكراسي تو روز روشن داستان يك فرمانده جنگ است كه بر اثر يك حادثه تروريستي، مجروح شده و به عالم كما ميرود و بخش عمده قصه نيز بازنمايي نمادين و فانتزي عالم برزخ است كه با زبان طنز و لحن شوخي بازگو ميشود. مخاطب به طنازيهاي امير ستوده ميخندد و از شوخي با مفاهيم لذت ميبرد و شايد به روي خودش هم نياورد، اما در دل به پيامهاي فيلم ميانديشد و چهبسا يك تلخي يا غم بيداري را هم در خود احساس كند.
اين همان هدفي است كه سازندگان فيلم در پي آن بودند و به واسطه روايت جذاب و ساختار قصهگوي فيلم در كنار عناصر و مولفههاي ديگر از جمله بازيگري و حتي متفاوت بودن سوژه تا حدود زيادي ميتواند به اين هدف دست يابد. البته عطشاني از مولفههاي تجاري فيلم هم غافل نبوده است از انتخاب بازيگر نامتعارفي كه انجام داده ميتوان حدس زد كه فيلم در اكران عمومي از فروش خوبي برخوردار شود. تركيب بازيگراني مثل گلزار، نيكي كريمي، نيوشا ضيغمي، محمدرضا فروتن و حميد فرخنژاد براي مخاطبان كنجكاوبرانگيز است.
حضور محمدرضا گلزار در اين تركيب با ممنوعيتي كه در بازيگري داشته است، برگ برنده كارگردان در گيشه است هرچند حضور كمرنگ و جنبي او با توجه به دستمزدي كه دريافت كرده است، عجيب به نظر ميرسد و همين حضور به كانون انتقادات از تهيهكننده فيلم منجر شد كه استفاده از گلزار با توجه به نقش بسيار كوتاهي كه در فيلم دارد بيشتر يك تمهيد تبليغاتي براي فروش بيشتر فيلم است. البته اين مساله يك مبحث جداگانهاي را طلب ميكند كه آيا اين شيوه استفاده از بازيگران قابل دفاع است يا خير، اما دستكم ميتوان پذيرفت كه اين ترفند از شيوههاي رايج در سينماي تجاري جهان است و اگر از منظر اقتصاد سينما بخواهيم آن را تحليل كنيم چندان هم قابل نفي و انكار نيست. در عين اينكه كاراكتر گلزار كه شمايلي ماتريكسي را هم تداعي ميكند نقش چندان پيچيده و خاصي نيست و حتي يك نابازيگر هم ميتوانست به فرشته مرگ بدل شود. ولي از نقش نيكي كريمي نميتوان به سادگي عبور كرد.
حضور نيكي كريمي در مقام يك كارگردان هم زائد به نظر ميرسد و حذف او از داستان هيچ تاثيري در فرآيند قصه ندارد. بويژه سكانس پاياني فيلم كه ظاهر او قاصد مرگ را ميبيند به لحاظ تكنيكي داراي ضعف بوده و از زاويه ديد مخاطب قابل رويت نيست. ضمن اينكه خود فيلم به واسطه روايتي كه از داستان ميكند، قهرمان قصه را به شكل كاملي معرفي ميكند و به حضور كريمي به عنوان كارگردان مستند نياز نبود كه همان كار را به شكل موازي انجام دهد.
دموكراسي تو روز روشن را ميتوان يك فيلم فانتزي ـ تخيلي در ژانر دفاع مقدس هم محسوب كرد كه آميختن آن با طنز ميتواند از شعارزدگي و گل درشتي پيام اخلاقي آن بكاهد، اما خطر سوءتفاهم در برداشت از طرح اين مفاهيم و موقعيتهاي كميك، جدي به نظر ميرسد. درواقع در بازشناسي گونه و ژانر اين فيلم ميتوان به چند تركيب دست يافت. هم طنز و كميك است هم داراي وجوه فانتزي و انتزاعي است و هم به سينماي ديني و معناگرا پهلو ميزند. البته اين فرم با توجه به موقعيت معنايي قصه كه عالم ناشناخته برزخ و عالم بعد از مرگ را دستمايه قصه خود قرار ميدهد تناسب معناداري دارد و اين اجازه را به فيلمساز ميدهد كه با تكيه بر تخيل و ذهنيت خود به دنياي برزخي ورود كند و آن را به تصوير در آورد.
همين تصويري كردن عالم معنا براي مخاطب ايراني كه جز تصور ذهني و شنيدههاي مذهبي، تجربه ملموسي از عالم برزخ ندارد داراي جاذبه بالايي است. اما بيشترين جذابيت فيلم بدون شك و ترديد به نقشآفريني شيرين و درخشان حميد فرخنژاد برميگردد كه يكتنه بار فيلم را بر دوش ميكشد و مخاطب را تا پايان به پاي آن مينشاند. تجربه قبلي او با عطشاني در پوست موز و سنخيت مضمون اين دو اثر نيز به پختگي بيشتر او در اين فيلم كمك كرده است. دموكراسي تو روز روشن به واسطه متفاوت بودن سوژه و ژانر قطعا در ميان مجموعه كارهايي كه در سالهاي اخير روي پرده سينما رفته است، داراي جذابيتهاي ويژهاي است و مخاطبان فيلمي متفاوت و خوبي خواهند ديد. شايد اين فيلم يك جريان خاصي در سينماي ايران در اين ژانر ايجاد كند.
نویسنده: رضا صائمی
کد خبر: 10381
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdccs1qs.2bqx48laa2.html