نقدی بر جشنواره های هنری؛

کوشش در راه پایداری هنر

6 اسفند 1390 ساعت 12:17

روز های پایانی سال 90 را پیش روی داریم ازین رو در نگاهی کوتاه به بررسی دوباره رویدادهای سال جاری می پردازیم.



اگر نقد را به بیان سنتی خود یعنی «جدا کردن سره از ناسره» نشماریم و تنها توصیف خود را بی‌جانبه بیان کنیم؛ نقد امری به غایت اثرگذار و مطلوب خواهد بود. 

سال ۹۰ را شاید بتوان پر جنب و جوش‌ترین سال در حوزه هنرهای تجسمی دانست. برپایی ۴ دوسالانه در شش ماهه دوم سال و اعلام فراخوان ۲ دو سالانه هنرهای تجسمی که سال‌هاست از نقاط اوج خود فاصله گرفته است دور از انتظار است. گرچه برپایی دو سالانه‌ها خالی از ضعف نیست؛ به تعبیر رئیس مرکز هنرهای تجسمی، کوشش باطل به از خوابیدن است. 

از آنجایی که جشنواره هنرهای تجسمی فجر را می‌توان رویداد پایانی سال ۹۰ دانست می‌توان از بررسی دوباره آن به دیدی کلی از یک سال فعالیت هنری در سطح جشنواره‌ای و در سطح ملی رسید. 

اگر به دو سالانه‌های برگزار شده در سال جاری، برگزاری جشنواره هنرهای تجسمی کودک و نوجوان و جشنواره هنرهای تجسمی جوانان در گرگان را بیافزائیم : رویدادهای برجسته و شایان اهمیت این سال به ۷ می‌رسد. اگر از جانب اعداد و ارقام این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم؛ در خواهیم یافت که به یقین سالی که بر هنرهای تجسمی گذشته؛ سالی مبارک بوده است. لیکن داستان به همین جا ختم نخواهد شد. بر برگزاری این جشنواره‌ها انتقاداتی نیز وارد است،‌ که بعضاً بررسی شده است. 

یکی از این مشکلات عدم برگزاری این دوسالانه‌ها به نحو مورد انتظار جامعه هنری کشور است. به عنوان مثال دو سالانه مجسمه‌سازی که بر کیفیت آن انتقادات فراوانی وارد شد و تمامی کسانی که اخبار هنر کشور را تعقیب می‌کنند از این نقاط ضعف آگاهند. شاهدی بارز بر این مدعاست. دو سالانه مجسمه‌سازی پس از تأخیر ۲ ساله با ترکیبی از داران برگزار شد که بسیار جای تأمل است. این که ترکیب داوران به اختلاف شخصی آنها با یکدیگر، عدم علاقه به همکاری با مسئولین برگزاری دو سالانه و یا مسائلی از این دست باز می‌گردد یا خیر، چندان حائز اهمیت نیست. آنچه واضح و روشن است عدم برگزاری یک رویداد به شکلی مطلوب است. حال تقصیر بر عهده کیست؟ چندان محل بحث نیست و خارج از اهمیت کنونی است. اما باید دانست که حاشیه‌های هنر این روزها از خود هر پر رنگ‌تر است و به همین علت در این نوشتار کوتاه یادآوری شده است. در واقع سهمی از زخمی که امروز بر بدنه هنر ایران وارد شده است، به سبب همین حاشیه‌هایی است که حالا هر روز پررنگ‌تر می‌شود و هر روز پیوست‌های بیشتری بر آن وارد می شود. درمان این درد جز در این راه کار نیست که هنرمندان تعصب را به کناری بگذارند و به یاد آورند که اگر نام هنرمند بر آنهاست، به خاطر پرداختن به خود هنر است و نه حاشیه‌های آن.
اگر حاشیه‌ها را از هنرهای تجسمی بزداییم، دیگر انتخاب آثار ناشایست و نالایق برای نمایش در دو سالانه‌ها و روند رو به زوال هنرهای تجسمی را نخواهیم دید. در انتها می‌توان گفت گرچه هنرهای تجسمی بازنمودی مفید و مؤثر گذاشته است، باید به یاد داشت هنر جوهره وجودی انسان و نیاز او برای ادامه حیات بر این کره خاکی است.


کد خبر: 37661

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdccseq1.2bqme8laa2.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com