دهه فجر و جای خالی مجموعههای انقلابی
11 بهمن 1393 ساعت 10:34
درست که برخی از نیروهای انقلاب در طول انقلاب از مردم و انقلاب جدا شدند و قطار دیگری را برای رسیدن به آمال و آرزوهای خود انتخاب کردند. اما به هنگام نمایش برههای ازتاریخ، آن هم زمانی که میخواهیم از یک وقایع مهمی مثل «انقلاب اسلامی» صحبت کنیم. نام و تصاویر بیخدشه و دست نخورده ، یکی از اصول امانتداری تاریخ محسوب میشود.
در حالی به روزهای جشن انقلاب اسلامی ایران نزدیک میشویم که به نظر میرسید تلویزیون هیچ کار تصویری جدیدی به لحاظ خلق آثار نمایشی مثل تله فیلم یا سریال جدیدی برای این ایام تولید نکرده است. با توجه به تغییر مدیریتی که چند ماه قبل در تلویزیون اتفاق افتاد و سایه بیپولی تلویزیون که ماهها است بر تولید افتاده است. ما امسال عملا شاهد تولید هیچ سریالی در خصوص انقلاب چه به صورت جدی و چه از نوع کارهای طنز نبودیم و به شدت جای خالی این آثار که بیشتر میتواند به لحاظ جذابیت، مردم را با مسائل شکل گیری انقلاب و مشکلات آن آشنا کند خالی است. حتی با نگاهی به ویژه برنامههایی که تلویزیون برای این ایام برای برخی از شبکهها اعلام کرده است. هیچ سریال جدیدی در این برنامهها وجود ندارد و تنها به تکرار سریال «پروانه» بسنده شده است و هر آنچه را که راهی آنتن تلویزیون کرده است. بیشتر فیلمهای مستند بوده که شاید تصاویر آرشیوی آن بارها و بارها استفاده شده و اکثر این فیلمهای مستند هم متاسفانه فاقد ساختارهای جدید و نوگرایانه است و شاید بیشتر از سر تکلیف که حالا تلویزیون کاری در مورد تاریخ انقلاب داشته باشد تولید شده است.
این درحالی است که تاریخ انقلاب را میشود از زوایای دیگری هم به آن نگریست که هم نگاه جدیدی به موضوع انقلاب باشد وهم اینکه بتواند مخاطب عام تلویزیون را درگیر خود کند. اینکه چند نفر مقابل دوربین بنشینند و از خاطرات خود از دوران انقلاب بگویند – اگر چه به نوبه خود نوعی از فیلم مستند با رویکرد مصاحبه محور خواهد بود – اما باید فیلمسازان مستند ما به دنبال زوایای جدیدتر، ساختار نوتر باشند تا از کلیشه و تکرار رهایی یابند.
درست است که انقلاب را همین آدمهای مشهوری که همه ما میشناسیم به کمک مردم سروسامان دادند اما یادمان نرود که نقش اصلی را همین «مردم کوچه و خیابان» انجام دادند که یک پژوهشگر تاریخ انقلاب میتواند با پیدا کردن آدمهای در سایه که شاید نقش کلیدی هم در پیروزی انقلاب اسلامی داشتند خواهند توانست تصاویر جدیدتری را از شکل گیری انقلاب به مردم نشان دهند.
ما نباید فقط به تکرار تصاویر و مصاحبههای بیرمق بسنده کنیم و نام این کار را هم «فیلم مستند انقلاب» بنامیم.
با نوآوری و خلق زوایای جدید و پیروی از ساختارهای خلاقانه میتوانیم حتی از یک موضوع تکراری هم، کاری جدیدی بیافرینیم. کاری که مجموعه مستند «روزهای زمستان» در خصوص جنگ و دفاع مقدس انجام داد و کارگردان خلاق این اثر، با قدری تیز هوشی و نوآوری از یک موضوع - شاید تکراری- مجموعهای جذاب خلق کرد که هم مخاطبین عام تلویزیون از دیدن آن لذت بردند و هم منتقدین، آن را تحسین کردند به گونهای که این مجموعه توانست جوایزی را نیز از آن خود کند.
شاید تنها سریالی که متناسب با ایام دهه فجر در حال تولید است سریال «معمای شاه» به کارگردانی محمدرضا ورزی باشد که این سریال هم، متاسفانه به دلیل مشکلات مالی تلویزیون، چند صباحی دچار توقف شد و با توجه به همین مشکلات؛ نه سال گذشته و نه امسال، برای پخش از تلویزیون آماده نشد.ای کاش، حالا که سریال بزرگی مثل «معمای شاه» که یکی از سریالهای پرُبازیگری است که قرار است دوران پهلوی و روزهای پایانی این رژیم را به تصویر بکشاند دچار مشکلات مالی و توقف پروژه نمیگردید و تغییر مدیریت تلویزیون بر سرنوشت آن تاثیر گذار نمیبود. به طوری که امسال لااقل رسانه ملی یک سریال درمورد روزهای انقلاب و متناسب با حال و هوای این ایام پخش میکرد.
البته لازم به ذکراست که تولید مجموعههای مربوط به رژیم پهلوی و روزهای پیروزی انقلاب، سختیهای مربوط به خود را دارد که یکی از این مشکلات این است که همه چیز آن دوران از قبیل پوششها، خودروها، اماکن و لوکیشنهای خاص این دوران، یا تخریب شدند یا کمتر در دسترس هستند و ساخت این نوع آثار – اگر از پژوهش قوی و نه سردستی برخوردار باشد – هزینه بر خواهد بود. چرا که باید همه چیز آن را از نو ساخت. اما شاید مشکل سختتر آن «خطوط قرمزی» باشد که شاید مسئول به مسئول تفاوت میکند و نویسنده و کارگردان در سردرگمی بسر میبرد که آیا فلان چیز را میتواند مطرح و نشان دهد یا خیر؟ در این آثار باید سعی شود بنا به سلیقه برخی مدیران، مسائل انقلاب قلع و قمع نشوند و خدای نکرده، واقعیت قلب نشود.
ازسوی دیگر، مدیران فرهنگی و مدیران رسانه ملی ما هم، باید بدانند که بعد از گذشت سی و شش سال از پیروزی انقلاب اسلامی؛ بیان برخی از موارد – حتی اگر به مذاق برخیها خوش نیاید – ولی چون در تاریخ وجود داشتهاند باید در وایت تاریخی، مطرح شوند و ما نباید به خود سانسوری بپردازیم. نمونه بارز آن، همین تصویر آشنای پیاده شدن حضرت امام (ره) از هواپیمای فرانسوی و گرفتن دست امام توسط یکی ازخلبانان فرانسوی است. وقتی به اصل تصویر این نما، نگاهی بیندازید متوجه خواهید شد چندین نفر که آن زمان در کنار حضرت امام بودند در تصویری که از تلویزیون پخش میشود دیده نمیشوند.
این «محافظه کاری» در مورد مسائل تاریخی، آن هم در این عصری که مخاطب به راحتی میتواند با در دست داشتن امکانات به اصل تصاویر دست پیدا کند دیگر خنده دار خواهد بود. درست که برخی از نیروهای انقلاب در طول انقلاب از مردم و انقلاب جدا شدند و قطار دیگری را برای رسیدن به آمال و آرزوهای خود انتخاب کردند. اما به هنگام نمایش برههای ازتاریخ، آن هم زمانی که میخواهیم از یک وقایع مهمی مثل «انقلاب اسلامی» صحبت کنیم. نام و تصاویر بیخدشه و دست نخورده یکی از اصول امانتداری تاریخ محسوب میشود و ما نمیتوانیم به این بهانه که این افراد با انقلاب، زاویه داشتند آنان را حذف کنیم. - بلکه میتوانیم بعدا توضیح دهیم –
امید آنکه مدیران تلویزیون ما به این درک رسیده باشند که بدانند مردم ما باهوشتر از آن هستند که آنان تصور میکنند و باید توجه داشت که ندیدن این هوشیاری مردم ، به نوعی بیاحترامی به شعور آنان تلقی نشود.
مجید معافی
کد خبر: 78800
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdccx4qm.2bq4x8laa2.html