نامه سرگشاده مشاور هنری رییس جمهور به ضرغامی ؛
سيستم تحليل آثار و مخاطب شناسي در صدا وسیما يا فشل است و يا اصلاً وجود ندارد
23 تير 1387 ساعت 19:47
مشاور هنری رییس جمهور در یک نامه ی سرگشاده خطاب به رییس سازمان صدا و سیما نسبت به پخش انیمیشنی در مورد ساقط كردن هواپيماي مسافربري ايران در خليج فارس توسط ناو وينسن آمريكايي، واکنش نشان داد.
جواد شمقدری که محتوای این انیمیشن را در راستای همذات پنداری با نیروهای آمریکایی دانسته است، تغییرات اعمال شده در فیلم نامه در مراحل بازنویسی و تولید و تحریفات صورت گرفته نسبت به فیلم نامه تصویب شده اولیه را ناشی از نبود سيستم نظارت و ارزيابي، تحليل آثار و مخاطب شناسي و تأثيرگذاري توليدات دانسته و متذکر شده است که توليد و ساخت يك اثر حتي اگر از كمترين عناصر هنري برخوردار باشد، قطعاً يك ذهن و انديشه و احساس هنرمند را در پشت خود دارد و اين انديشه و نگاه سازندگان اثر است كه قالب و پيام نهايي را تعيين مي كند.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
جناب آقاي مهندس ضرغامي، حضرت عالي به يقين يكي از نيروهايي هستيد كه نسبت به انقلاب اسلامي و آرمان ها و ارزش هاي آن وفادار مانده ايد و همين وفاداري است كه از سوي رهبر معظم انقلاب اسلامي مأموريت و سكان داري مهم ترين رسانه كشور يعني صدا و سيما را عهده دار شديد. هيچ يادم نمي رود در ماه هاي اول رياست خود بر سازمان صدا و سيما، با هدف حفظ و ثغور اخلاق و حريم امنيت رواني و پاسداري ارزش ها در حوزه رسانه تلاش هايي را آغاز كرديد و بعدها تلاش نموديد ضمن حفظ ارتقاء تكنيكي و هنري توليدات، به مخاطب بيشتر و فراگير دست يابيد.
حقير در اين سطور درپي آن نيستم كه ميزان موفقيت يا شكست حضرت عالي و همكاران سختكوشتان را ارزيابي و قضاوت كنم، اما مي خواهم با اشاره به يك مصداق عملي كه در دوران مسووليت شما تحقق يافته، نشان دهم كه چگونه اكثر دلسوزي ها، فعاليت ها و برنامه ريزي ها به سرنوشت «هباءً منثورا» تبديل مي شود و گاه نتيجه همه اين خلاقيت ها، تلاش ها و سياست گذاري ها در مقام عمل به سرنوشت محتوم «فاحبط اعمالهم» مي رسد و نه تنها اجري نخواهد داشت كه بايد پاسخگوي تحريف ها، تخريب ها و ضرباتي بود كه بر باورها و ارزش ها زده شده است.
پس از گذشت بيست سال از حادثه دردناك و ددمنشانه ساقط كردن هواپيماي مسافربري ايران در خليج فارس توسط ناو وينسن آمريكايي، امسال شاهد بوديم سيما با يك فيلم سينمايي انيميشن به انعكاس اين حادثه پرداخت. اقدامي كه بايد سال ها پيش صورت مي گرفت تا امروز در بيستمين سالگرد اين جنايت ضدبشري، شاهد حداقل بيست اثر سينمايي تلويزيوني در اين موضوع باشيم كه اين گونه نشد.
اگر چه اين اقدام يعني پرداختن به يكي از جنايات شيطان بزرگ درخور تقدير است و اتفاقاً فيلم نمايش داده شده در استاندارد هنري و زيباشناسي از يك سطح مطلوب برخوردار است، اما آن چه همه اين زحمات و تلاش ها را بر باد داد، رويكرد و نگاه سازنده اين اثر و نوع روايت او از اين حادثه دردناك بود.
كارگردان اين فيلم كه در بازنويسي نهايي فيلم نامه نيز نقش اساسي را داشته، نه تنها نخواسته است عمق جنايت را در ذهن مخاطب خود جا بيندازد كه اتفاقاً تلاش كرده عاملان اين حادثه يعني سربازان و فرماندهان آمريكايي را از هرگونه اتهام ضدبشري پاك و پيراسته كند.
سازندگان اين فيلم انيميشن همذات پنداري مخاطب را با مظلوم و ظالم به يك ميزان پرداخته اند و اتفاقاً عناصر و عواملي كه باعث اين دردسرها شده اند، نيروهاي سپاه و بسيجي هستند كه با قايق هاي تندروي خود در منطقه خليج فارس به شكل مرموزي براي همه مزاحمت ايجاد مي كنند و باعث برهم خوردن نظم و آرامش همه شده اند و البته در چنين موقعيتي هر اتفاق ناگواري ممكن است رخ دهد، كه بديهي است پاسخگوي اصلي همان كساني هستند كه با نظم نوين جهاني كنار نمي آيند!
جناب آقاي ضرغامي؛ چه اتفاقي مي افتد كه فيلم نامه مصوبي كه آمريكا را شيطان بزرگ نشان ميدهد، پس از دريافت بودجه در مسير ساخت و توليد، تبديل به فيلمي مي شود كه همه مسووليت اين جنايت بزرگ برگردن شيطانك هايي مي افتد كه مأموريت فريب آدم ها را دارند، آدمهايي كه حتي در وقت فريب خوردن نيز اراده از آنها سلب مي شود. آدم هاي خوبي كه با يك افسون شيطانك ناخواسته كنترل اراده خود را از دست مي دهند و دست به خطا مي زنند. به راستي اگر پنتاگون قرار بود فيلمي درخصوص اين حادثه بسازد و در عين حال اصل واقعه را منكر نشود جز اين داستان سرايي مي كرد؟!
مشكل صدا و سيما اين نيست كه مديريت دلسوز و ارزش گرا در رأس آن ندارد، بلكه سيستم نظارت و ارزيابي، تحليل آثار و مخاطب شناسي و تأثيرگذاري توليدات يا فشل است و يا اصلاً وجود ندارد. در واقع به مانند آن شهري است كه همه علايم و تابلوها براساس قوانين راهنمايي و را نندگي در هر كوي و برزن و بزرگراه نصب شده، اما هيچكس به آن اعتنايي نمي كند و پليس نيز با فرض اين كه همه، اصول و قواعد رانندگي را رعايت مي كنند، به مرخصي رفته و يا اساساً پليس براي اين نظارت هيچ برنامه و دستوركاري ندارد.
جناب آقاي ضرغامي؛ توليد و ساخت يك اثر حتي اگر از كمترين عناصر هنري برخوردار باشد، قطعاً يك ذهن و انديشه و احساس هنرمند را در پشت خود دارد و اين انديشه و نگاه سازندگان اثر است كه قالب و پيام نهايي را تعيين مي كند. يعني شما قبل از آن كه بخواهيد به نوشته ها و سطور روي كاغذ و مصوبات اعتماد كنيد بايد به ذهن و انديشه و رويكرد و دغدغه هاي خالق اثر اطمينان و اعتماد كنيد و به همين دليل تنها پاسخگوي هر خطا و لغزشي در آثار ارايه شده در سينما و تلويزيون در ابتدا خالق اثر است و لاغير.
جناب عالي براي تربيت و اصلاح و ساماندهي نيروهاي توليد خود چه كرديد؟ چه تعامل فعال و يا چه اقدام جدي مؤثري جهت اقناع و اصلاح انديشه ها و نگرش ها در ميان توليدكنندگان آثار سريالي و تلويزيوني به خرج داده ايد؟
شايد اگر تمام وقت وتوان خود را درجهت همدلي وهمراهي نويسندگان، كارگردانان وتهيهكنندگان برنامه ها، سريال ها و فيلم ها با اهداف بلند انقلاب اسلامي و آرمان ها و ارزش هاي آن به كار مي بستيد، بزرگ ترين رسالت خود را در مقام مسوول صدا و سيما به انجام رسانده بوديد.
ما امروز با يك تشتت بياني و ارزشي در ميان توليدات هنري روبرو هستيم. امروز نقاط سياه و سفيد در بعضي آثار خاكستري شده و در مواردي متأسفانه جابه جا گشته است. اگرچه هنرمندان و بخصوص نخبگان آنان، مقصرند و به تاريخ و نسل هاي آينده بايد پاسخگو باشند، اما نمي توان از بي برنامگي و بيتدبيري و از آن بدتر ناآگاهي مديريت هاي فرهنگي غافل ماند. مديريت هايي كه گرفتار روزمرگي شده و اولويت هاي كاري خود را فراموش كرده اند و دوست و دشمن را عوضي مي گيرند و گردنه هاي مهم فرهنگي را به عناصر خودباخته و بعضاً بي اراده و سست عنصر مي سپارند و بودجه ها و اعتبارات را به چاه ويلي مي ريزند كه نه تنها هيچ گاه پر نمي شود كه اگر هم ثمري داشته باشد، دريغ كه آب گوارا به جان تشنه مخاطبان خود بنوشاند.
امروز عرصه مديريت هاي فرهنگي ما در صدا و سيما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سازمان ها و نهادهاي ديگر فرهنگي بايد در پرتو شعار امسال رهبر معظم انقلاب اسلامي به نوآوري و شكوفايي روي آورند و راه هاي جديدي را در مسير خلق ايده، تصويب آثار، نظارت و حمايت توليدات بجويند و از همه مهم تر بايد بيش از آن كه بخواهند به يادداشت هاي كاغذي اعتنا كنند به پاسداشت هاي ذهني و آرماني هنرمندان اهميت بدهند.
يك سيرت زيبا مي تواند صورت زيبا بيافريند، يك روح پاك و متعالي قادر است پيام هاي تعالي بخش را عرضه كند.
جناب آقاي ضرغامي؛ مديراني كه با غفلت يا همسويي خود اجازه مي دهند چنين تحريف هاي بزرگ (هم چون داستان حادثه ايرباس) با بودجه بيت المال صورت گيرد، نه تنها لياقت ماندن بر اين حوزه هاي تصميم گيري را ندارند كه بايد در محكمه اي پاسخگوي خطاهاي بزرگ خود باشند.
اين نقطه آغاز اصلاح صدا و سيما است.
کد خبر: 2758
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcd.k0x2yt05ja26y.html