به دنبال دماغ خیس
14 اسفند 1388 ساعت 10:18
«به دنبال دماغ خیس» اولین داستان از مجموعه قصه های طنز غرب وحشی درباره گربه ی گاوداری است که نوه اش «دماغ خیس» را بیست و دو سال قبل گم کرده است. او به اتفاق نوه ی دیگرش ـ خواهر دماغ خیس ـ به شهر چوبی در سرزمین غرب وحشی می روند و از کلانتر برای پیدا کردن نوه اش کمک می خواهد.
مادر بزرگ کلانتر که یک سابقه دار حرفه ای است با شنیدن این ماجرا نزد دزدی به نام مچاله می رود تا با کمک او بتوانند از گربه گاودار پول حسابی بگیرند، آنها نقشهایی طرح می کنند که بر اساس آن نوه ی مچاله را به جای دماغ خیس به گربه ی گاودار معرفی می کنند. در پی آن، ماجراهایی روی می دهد که شرح آن در کتاب آمده است.
قابل ذکر است «قصه هاي غرب وحشي» عنوان كلي مجموعه داستان هايي به قلم شهرام شفيعي است كه نگاهی طنز و هجو آلود به دوران وسترن دارد.
فضای متنوع و متفاوت و استفاده از زبان شیرین و جذاب از ویژگیهای این مجموعه است.
گزيده متن:
«با شنيدن اين حرف فرفره با تمام سرعت حركت كرد( يعني با بالاترين شتاب ممكن شليك شد) آنها ديوار چوبي هتل را سوراخ كرده بودندواز آن رد شده بودند ... وحالا درست جلوي پيشخوان قرار داشتند.آقاي هتلدار كه سرش روي دفتر صورت حسابها بود گفت: ” هي پسر بيا چمدوناي آقا را بگير ... به شهر ما خوش اومدين ... اگه امكان داره اسبتون چند لحظه بيرون منتظر باشه »
نويسنده: شهرام شفیعی
تعداد صفحات: 80 قيمت: 1000 تومان
شابک: 964-506-041-9 قطع: وزیری
نوبت چاپ: اول 1384 شمارگان: 3300
کد خبر: 8392
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcd.n0j2yt0sxa26y.html