از كنسرتهاي پررونق بزرگان در خارج از كشور تا لغو كنسرتهاي داخلي
9 فروردين 1389 ساعت 11:07
«سال به سال، دريغ از پارسال» اين بهترين عبارتي است كه ميتوان آن را درباره وضعيت هنر موسيقي در سال 88 بيان كرد. وضعيتي چنان اسفناك كه بسياري از موسيقيدانان برجسته هم حاضر به اظهارنظر و حتي انتقاد از آن نشدند.
اگر سال 86 سالي بود كه بزرگان و غولهاي بزرگ موسيقي پس از سالها روي صحنه رفتند و اجراهاي آنها كم و بيش در سال 87 هم ادامه پيدا كرد، اما اين روند در سال 88 به ناگهان قطع شد. در عوض برخي از اين بزرگان ترجيح دادند كه كنسرتها را در خارج از كشور و در جايي دنبال كنند كه برنامههايشان كمتر با مشكل صدور مجوز و حاشيههاي آن مواجه شود. تور كنسرت اروپايي و تور قونيه محمدرضا شجريان و گروه شهناز در شهريور و آذر، كنسرت گروه پورناظريها در مهر و آبان در آمريكا، تور كنسرت اروپايي همايون شجريان در ماه آبان، كنسرت اروپايي كيوان ساكت در پاييز، كنسرت آذرماه حسام الدين سراج در آلمان، كنسرت دي ماه عليرضا قرباني در كانادا و كنسرت زمستاني حسين عليزاده، كيهان كلهر و محمدرضا نوربخش در امريكا و كانادا از مهمترين اجراهاي خارج از كشور محسوب ميشدند.
اما نخستين رويداد مهم موسيقايي كشور را در سال 88 را بايد لغو نخستين كنسرت اركستر ملي در سال جديد دانست. كنسرتي كه قرار بود روزهاي 28 تا 30 خرداد در تالار وحدت برگزار شود، اما به دلايلي كه هيچ گاه شفاف اعلام نشد، اين اركستر در شبهاي تعيين شده، به روي صحنه نرفت.
كيوان ساكت كه قرار بود، پس از سالها همراه با اين اركستر تكنوازي كند، يك روز پيش از آغاز اين برنامه اعلام كرد: شرايط امروز را براي اجراي موسيقي مناسب نميدانم و به همين دليل فردا روي صحنه نخواهم رفت. اما لغو اجراي افتتاحيه اين اركستر در سال جديد مقدمهاي بر تعطيلي اركستري را فراهم آورد كه 11 سال قبل فرهاد فخرالديني؛ خود آن را پايهگذاري كرده بود. رهبر 72 ساله آن سكوت پيشه كرد. محمدعلي خبري، مدير دفتر موسيقي و علي اصغر اميرنيا، مديرعامل بنياد رودكي مسئوليت مديريت اركستر را به گردن يكديگر انداختند، جمعي از اعضاي اركستر با انتشار نامهاي اعلام كردند كه با هيچ رهبر ديگري غير از فخرالديني حاضر به همكاري نيستند . به اين ترتيب اركستر ملي يعني يكي از 2 اركستر دولتي كشور در سال 88 هيچ اجرايي را روي صحنه نبرد.
وضعيت معلق اركستر ملي به روزهاي پاياني اسفندماه رسيد تا اينكه شورايعالي خانه موسيقي براي بررسي وضعيت اركستر تشكيل جلسه داد و با حضور فرهاد فخرالديني تصميم بر خودگرداني اين اركستر و خروج آن از مديريت معاونت هنري ارشاد گرفته شد.
كنسرت اركستر ملي تنها برنامه لغو شده سال 88 نبود و كنسرت استاد آواز ايران به همراه گروه شهناز كه قرار بود، تيرماه در تهران برگزار شود، هم لغو شد. اگرچه اين خبر علاقهمندان موسيقي ايران را منتظر كنسرت تابستانه استاد بودند، غافلگير كرد، اما پس از اعلام خبر لغو اين كنسرت، معاونت امور هنري ارشاد طي اطلاعيهاي اعلام كرد: اصلا تقاضايي براي صدور مجوز از سوي شركت دل آواز ارائه نشده. بنابراين برنامه كنسرت گروه شهناز چه با مجوز و چه بدون مجوز در تهران لغو شد و استاد آواز ايران به خارج از كشور رفت تا بازهم علاقهمندان صداي او، تنها اخبار كنسرتهايش را در خارج از كشور بشنوند.
شهريور ماه يعني در زماني كه محمدرضا شجريان در تور كنسرت اروپايي خود به سر ميبرد، همكار سابق و دوست نزديك او، يعني كيهان كلهر در زماني كه قصد داشت براي اجراي كنسرت در اروپا تهران را ترك كند، توسط ماموران حفاظت فرودگاه امام خميني بازداشت شد. برخی از مسئولان حفاظت فرودگاه در زمان بازداشت کیهان کلهر اعلام كردند که موضوع بازداشت او محرمانه است و نمیتوانند اطلاعاتی در این باره به خبرگزاریها ارایه کنند، اما حميدرضا نوربخش، عضو خانه موسيقي و دوست كلهر كه براي بدرقهاش به فرودگاه رفته بود، روز 21 شهريور (فرداي اين اتفاق)، بازداشت كلهر را نتيجه يك سوءتفاهم عنوان كرد. اگرچه مشكل خروج كلهر و سوءتفاهم پيش آمده فرداي همان روز در ساختمان اداره گذرنامه شهرآرا برطرف شد، اما بازداشت كلهر به عنوان يكي از مطرحترين موسيقيدانان ايراني در هنگام خروج از كشور باب تازهاي را از برخورد با هنرمندان گشود كه پيش از آن سابقه نداشت، چراكه كلهر دستكم در سالهاي اخير نخستين هنرمندي بود كه در هنگام خروج از كشور به دلايل «محرمانه» بازداشت ميشد و اين موضوع مقدمهاي شد كه هنرمندان ديگري همچون مجتبي ميرطهماسب، فاطمه معتمدآريا و جعفر پناهي نيز با مسئولان حفاظت فرودگاه امام خميني مواجه شوند.
پس از كلهر نام شهرام ناظري، خواننده ايراني بود كه نه به دليل اجراي برنامه يا كنسرتي تازه، كه به علتي همچون كلهر نامش بر سر زبانها افتاد. حدود 4 ماه پس از مشكل خروج كلهر، 13 دي ماه خبري روي سايتهاي خبري قرار گرفت كه شهرام ناظري پس از آنكه پروازش از دبي در فرودگاه امام به زمين نشست، توسط حراست فرودگاه امام خميني بازداشت شد. اين خبر اگرچه بعدا توسط برادرزاده وي، سياوش ناظري، تكذيب شد، اما نام شهرام ناظري را در كنار هنرمنداني همچون كلهر، ميرطهماسب و معتمدآريا قرار داد.
تابستان اين سال آنچنان هم خالي از اتفاقات خوشايند نبود. شهريور ماه آلبوم «از سنگ تا الماس» به آهنگسازي حسين بهروزينيا در كنار 42 هزار آلبوم ديگر رتبه دوم فستيوال موسيقي «جاست پلين» را در زمينه موسيقي خاورميانه كسب كرد. در همين ماه گروه آوازي تهران در مسابقات جهاني توانست مدال طلا به دست آورد. اما مهمتر از همه ثبت رديف موسيقي دستگاهي ايران در يونسكو بود. اين پرونده كه خانه موسيقي مدتها روي آن كار كرده بود، از سال 83 براي ثبت در يونسكو مطرح و با اما و اگرهاي زيادي مواجه بود تا اينكه پس از 5 سال توانست در يونسكو به ثبت برسد و دوستداران موسيقي ايران را خوشحال كند.
اما اين سال نه تنها سالي به يادماندني ازنظر برپايي كنسرت و جشنواره نبود. بلكه با 14 هنرمندي كه در اين سال به ديار باقي شتافتند، تلخي سال بيشتر شد. نخستين هنرمند موسيقي از دست رفته، شهريار فريوسفي، هنرمند نامآشناي موسيقي و نوازنده تواناي تار بود كه تيرماه در سن 53 سالگي بر اثر ايست قلبي درگذشت، آنهم درست زماني كه از مراسم خاكسپاري يكي از اقوام در كرج بازميگشت. گويي كه رفتن موسيقيدانان برجسته اين بار از سن ميانسالي آغاز شده بود 2 ماه بعد يعني در شهريور ماه در بحت و حيرت علاقهمندان موسيقي، پرويز مشكاتيان، آهنگساز و از پايهگذاران گروه چاووش و همچنين داماد سابق محمدرضا شجريان در سن 54 سالگي فوت كرد. مشكاتيان پيش از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري در گفتوگويي كه پس از درگذشتش منتشر شد، برنامههاي زيادي براي براي اجرا داشت كه اجراي قطعه ققنوس و همراهي عارف با اركسترهاي بزرگ يكي از آن برنامههاي بزرگ بود.
آبان ماه، اقدس خاورى كه او را با نام هنرى «خاطره پروانه» شناخته ميشد، در سن 79 سالگي و بر اثر ايست قلبي در منزل خود درگذشت. خاطره پروانه که از سال قبل به دلیل شکستگی استخوان پا در بستر بیماری به سر میبرد، پس از تحمل 8 ماه علاقهمندان موسيقي را تنها گذاشت اما يك ماه بعد اتفاق ديگري علاقهمندان موسيقي را باز هم عزادار كرد. فرامرز پايور، آهنگساز و نوازنده سنتور در سن 88 سالگي درگذشت. پايور سالها در بستر بيماري بود و اين تنها عكس او بود كه بر پرده سياه رنگ تالار وحدت و در مراسم تجليلي كه در غيابش برگزار ميشود، مينشست. از ديگر هنرمندان درگذشته موسيقي ميتوان به: حسن يوسف زماني، سيدغلامرضا دبيري، مصطفي گرگينزاده، محمدرضا مقدمراد، سيدمحمد نجمالدين، سيدمحمد ميرفخرايي، راميتن مجاهدنيا، سيدحسن شجاع مداحي، فرمان بهبود، هوشنگ زهتاب، حسين صبحدل، احسان چناني زاده و سيمين آقارضي اشاره كرد.
با نزديك شدن ماههاي پاياني اين سال خالي از كنسرت، مديران دفتر موسيقي ارشاد برنامههاي ديگري براي گرم كردن فضاي موسيقايي سال 88 داشتند. از 3 اركستر زيرنظر دفتر موسيقي، اركستر سنتي به رهبري و سرپرستي جليل عندليبي در سكوت رسانهاي، چندسالي بود كه تعطيل شده بود. اركستر ملي از خرداد ماه به حالت نيمه تعطيل درآمده بود و تنها اركستر سمفونيك به رهبري منوچهر صهبايي فعاليتهاي خود را به طور جدي دنبال ميكرد. اواخر آذرماه صهبايي از تور اروپايي اين اركستر در 5 كشور اروپايي خبر داد. در اين اركستر، قطعاتي از موسيقيهاي ايراني و قطعهاي با نام سمفوني صلح و دوستي نوشته مجيد انتظامي اجرا شد. اين قطعه كه به غلط عنوان سمفوني بر آن گذاشته شده بود، همان قطعه انقلابي بود كه سال قبل انتظامي خود آن را در تالار وحدت با اركستر سمفونيك اجرا كرده بود. اگرچه قرار بود خود انتظامي اين اركستر را در اروپا هدايت كند، اما در روزهاي آخر به دليل بيماري انتظامي و تصميم دفتر موسيقي بنابر آن شد كه صهبايي، اركستر را در اروپا هدايت كند. تنظيمات صهبايي بر اين قطعه و تغيير نام آن از سمفوني به مضموني نزديكتر به واقعيت آن به نام كاروان صلح و دوستي باز هم نتوانست از انتقادات شديد موسيقيدانان نسبت به چنين برنامهاي جلوگيري كند. وجود ايرادات ساختاري در قطعه و اعتراض به اينكه چرا چنين قطعهاي بايد نماينده موسيقي ايران در اروپا باشد از جمله ايرادات اصلي نسبت به اين سفر بود. علاوه بر اين پس از اتمام سفر اركستر معلوم شد كه برگزاركنندگان اين برنامه (معاونت هنري در اين موضوع نقشي نداشت) و تمام بليتها را به صورت مجاني در ميان ساكنان كشور ميزبان توزيع كرده بودند تا دستكم سالنهاي اجرا در زمان حضور نمايندگان ايران خالي نماند.
اما مهمترين رويداد هنري سال 88 در اسفند ماه رخ داد. بيست و پنجمين جشنواره موسيقي فجر كه روال معمول برگزاري آن در ماه بهمن است، به دليل ماههاي محرم و صفر به اسفندماه موكول شد. جشنوارهاي كه از بزرگان موسيقي ايران كمتر از هر سال ديگري در آن شركت كردند. نشست مطبوعاتي آن يك هفته به آغاز جشنواره آغاز شد، بليت فروشي جشنواره به دليل مشكل فني 3 روز تاخير داشت، جدول برنامههاي اجرا يك روز قبل از آغاز جشنواره تغيير كرد. جلال ذوالفنون يكي از معدود هنرمندان برجسته حاضر در اين جشنواره يك روز قبل از موعد اجرايش از اجراي برنامه كنارهگيري كرد. محمد منتظري به حالت اعتراض از نيمه اجرا، سالن را ترك كرد. رضا صادقي، حميد عسكري و بنيامين با اعتراض به كاهش زمان اجرا و مشكل بليت فروشي، سالن را ناراضي ترك كردند و به دليل تمام اين موارد و مشكل دريافت كارت و بليت خبرنگاران هم از اين جشنواره راضي نبودند. تمام اينها باعث شد اين جشنواره بيبرنامهترين جشنواره موسيقي نام بگيرد. شايد تنها نقطه قوت جشنواره حضور چند هنرمند برجسته خارجي ازجمله راميز قلياف، دولتمند خلف و خوان مارتين در جشنواره بود.
اگر محمدرضا شجريان در ماههاي ابتدايي اين سال خبرساز شد، اما اين پسرش همايون شجريان بود كه در ماههاي انتهايي سال خبرساز شد و كنسرتش در پايان سال در اسفند ماه در تبريز لغو شد. كنسرتي كه به دليل حضور دو نوازنده زن در تركيب نوازندگان نتوانست مجوز دريافت كند. گروه نوازندگان حصار و همايون شجريان با ابراز تاسف از اين اتفاق، كنسرت ديگري را در روزهاي 20 و 21 اسفند در قزوين برگزار كردند و اجراي آنها در اين شهر نزديك به تهران پايان بخشي به اجراهاي كنسرت سال 88 شد.
بزرگان موسيقي ايران به روي صحنه نيامدند، چند موسيقيدان در فرودگاه امام بازداشت شدند. برخي اجراها لغو شد و جشنواره موسيقي فجر هم مهمترين رويداد موسيقايي سال نشد. علاوه بر اينها جشنوارههاي موسيقي جوان و آييني - نواحي كه برگزاري آنها به تصويب شوراي راهبردي موسيقي ارشاد رسيده بود، هم چون سال گذشته برگزار نشد. اگرچه اين دو جشنواره در كنار جشنواره موسيقي فجر قرار بود، 3 جشنواره مهم سال را تشكيل دهند، اما جشنواه موسيقي فجر تنها جشنواره دولتي امسال در حوزه موسيقي قرار گرفت.
به نظر ميرسد، چندان هم از غيبت دو جشنواه جوان و نواحي كه خود مسئولان معاونت هنري آن دو را از بنيانيترين جشنوارهها در حوزه موسيقي دانسته بودند، گله داشت بايد به همين جشنواره نصف و نيم موسيقي فجر هم دلخوش بود. چراكه با روند فعلي هنر موسيقي در كشور ممكن است در سالهاي آينده از همين جشنواره هم خبري نباشد.
کد خبر: 9120
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcd.x0n2yt0fza26y.html