گزارش نشست نقد و بررسی فیلم و رمان «پرواز بر فراز آشیانه فاخته»/۱/؛
هاشم زاده: اقتباس سینما از ادبیات در کشورما کمتر اهمیت دارد
29 آذر 1391 ساعت 12:57
ناصر هاشمزاده منتقد و فیلمنامه نویس سینما گفت: اقتباس سینما از ادبیات در کشورما کمتر اهمیت دارد و معلوم نیست که چرا از آثار نویسندگانی مانند : «جلال آلاحمد» در سینمای ایران اقتباس سینمایی نمیشود.
به گزارش خبرنگار هنرنیوز، نشست چهارم «عصر اقتباس» با موضوع بررسی اقتباس سینمایی از رمان «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» نوشته «کن کیسی» با حضور «قاسمعلی فراست» نویسنده وروزنامه نگار و «ناصر هاشمزاده» منتقد و فیلمنامه نویس سینما در سرای داستان بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان برگزار شد.
در ادامه این نشست« ناصر هاشم زاده» کارشناس و فیلمنامه نویس سینما اظهارداشت: فیلم سینمایی«پرواز بر فراز آشیانه فاخته» اثری تاثیر گذار در خود کشور آمریکا و حتی کشورمان ایران است و فیلم اگرچه اثری جنونآمیز است، اما به مخاطب ثابت میکند گاهی باید علیه این جهان به شدت عقلانی شده، شورید و دست به کارهای جنون آمیز زد. به خاطر همین است که من معتقدم جایگاه کلام و ادبیات والاتر از تصویر و سینما است.
این فیلمنامه نویس ابرازداشت: همان گونه که اشاره کردم «کن کیستی» رمانی نوشته که جنونآمیز است و جنونی که میخواد نظم را بر هم بزند. باید از خودمان بپرسیم که چه تفاوتی بین رمان و و فیلم سینمایی هست؟ نویسنده این رمان هرگز این فیلم سینمایی را ندید زیرا خودش اهل جنون بود و گاه جنونش فراتر از عقلانیت پیش میرفت.
وی افزود: کیستی در آن سالها بعد از جنگ وارد آسایشگاه سربازان روانی از جنگ برگشته میشود و رفتارهایی که با این افراد میشود را از نزدیک میبیند و پس از آن نیز رمان «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» را مینویسد. تا چایی که در رمان، رئیس یا همان سرخ پوست راوی داستان است اما فیلم را سوم شخص روایت میکند و از دید یک نفر دیگر داستان بیان میشود، خواننده داستان را با قدرت تخیل خود میخواند و فیلم را با قدرت تخیل کارگردان میبیند.
هاشم زاده یاآورشد: رمان«پرواز بر فراز آشیانه فاخته» توصیفهای زیبایی دارد که فیلم هیچگاه نمیتواند این توصیفها را به تصویر بکشد و توصیفها را تا حد امکان به تصویر تبدیل میکند. سینما یک قاب محدود دارد اما زمان هیچگاه محدود نیست و میتواند همه زوایای یک داستان را به خوبی به خواننده نشان دهد. ازطرفی فیلم نشان میدهد که نظمی که وجود دارد آدمی را از بین میبرد و باید این نظم از بین برود.
وی عنوان داشت: در این فیلم «مرفی» میخواهد این نظم آزاردهنده را از بین ببرد و خودش قربانی این آزادی میشود. در جامعه آن زمان، آمریکا همه پس از دیدن این فیلم فکر میکردند که آزادی چقدر زیبا و خوب است و باید از این نظم حکومت آمریکا رها شوند. ازسویی خانم «راچد» زن بسیار منفوری است و نماینده این نظم است، زمانی که مرفی در حال خفه کردن این زن است با این حال که هیچ کدام از ما آدمکش و یا قاتل نیستیم اما در دل میخواهیم تا مرفی این زن را بکشد و آزاد شود.
فیلمنامه نویس سلما وسیب تصریح کرد: سینما در فیلم نشان میدهد که باید این نمودار نظم و انظباط را از بین برد و شخصیت مک مرفی فردی است که به خاطر انجام ندادن کار اجباری در اردوگاه زندانیان، خودش را به جنون میزند تا بتواند از انجام این کار رهایی یابد اما درست در بلایی بدتر و سختتر از اردوگاه کار اجباری گرفتار میشود. اما هرچه تلاش میکند موفق نمیشود اما بعد از تلاشهایش برای فرار به دیوانههای آسایشگاه میگوید که حداقل من تلاش خودم را انجام دادم و این یعنی اگر کاری از دستمان بر نمیآید برای برهم زدن نظم و انظباط، حداقل باید تلاش کرد.
وی خاطرنشان کرد: معتقدم فیلم و نمایش و سینما در جاهایی واقعا دروغهایی بزرگ هستند اما کلمه اینگونه نیست. با تمام این وجود میلوش فورمن کارگردان این فیلم تلاش هایی را برای ساخت اسطوره از قهرمان داستان اش انجام داده که به نظرم نامناسب است و این مسئله در سینمای آمریکا و هایوود وجود دارد.
هاشم زاده ادامه داد : متاسفانه آفتی که در ترجمه آثار ادبی مطرح جهان وجود دارد و آقای فراست به چند مورد آن در ترجمه کتاب کن کیسی اشاره کرد، در دوبله فیلمهای سینمایی نیز وجود دارد و در برخی از مواقع دیالوگها بر اساس علاقه و میل باطنی دوبلور تغییر میکنند و گفتههای ناصحیح به مخاطب منتقل میشود.
وی در خصوص استقبال مخاطبان از فیلم سینمایی «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» در گیشه سینماهای هالیوود ابرازداشت: فیلم سینمایی «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» با بودجه ای نزدیک به مقابل هزینه ۵/۴ میلیون دلار ساخته شد و اما در گیشه موفق شد که به فروش ۱۱۲ میلیون دلاری دست یابد و این مسئله بیارتباط به اتکای فیلمهای آمریکایی به ادبیات غنی و قوی این کشور نیست. تا جایی که به نظرم ۹۲ درصد سینمای هالیوود به ادبیات آن بستگی دارد.
هاشم زاده تاکید کرد: اقتباس سینما از ادبیات در کشورما کمتر اهمیت دارد و حال این سوال پیش می آید که چرا از آثار نویسندگانی مانند : «جلال آلاحمد» در سینمای ایران اقتباس سینمایی نمیشود؟ آیا کتابهای او و برخی دیگر از نویسندگان مطرح ما درباره همین زندگی روزمره ما ایرانیها نیست؟ پس به نظرم به جای دادن جایزه به نام این نویسنده وگذاشتن نام وی روی خیابانها وکوچه بهتر است آثار او به مردم بهتر معرفی شوند.
کد خبر: 51206
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcd9x0k.yt0fz6a22y.html